کلمه جو
صفحه اصلی

tetragonal


معنی : دارای چهار زاویه، چهار کنجی
معانی دیگر : چهار گوشه، چهار ضلعی، چهار وجهی

انگلیسی به فارسی

(هندسه) دارای چهار زاویه، چهار کنجی


انگلیسی به انگلیسی

• having the form of a tetragon, having four sides and four angles

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] چهار ضلعی
[پلیمر] چهارگوشه ای

مترادف و متضاد

دارای چهار زاویه (صفت)
tetragonal

چهار کنجی (صفت)
tetragonal

جملات نمونه

1. Examples are given for the hybrid orbitals of tetragonal plane, pentagonal bipyramid and D_4 symmetry using the present method.
[ترجمه ترگمان]مثال ها برای اوربیتال های هیبریدی از صفحه tetragonal، پنج ضلعی bipyramid و D _ ۴ با استفاده از روش فعلی داده شده اند
[ترجمه گوگل]برای اربیت های ترکیبی هواپیما تتراگونال، بیپیرامید پنتاگون و تقارن D_4 با استفاده از روش کنونی، نمونه هایی از آنها آمده است

2. Nanometer tetragonal polycrystal zirconia powder was prepared by the milling method in the super-alkaline medium containing organic addition.
[ترجمه ترگمان]پودر zirconia tetragonal polycrystal با روش milling در محیط فوق العاده قلیایی حاوی اضافه ارگانیک تهیه شد
[ترجمه گوگل]پودر زیرکونیا پلی کریستال تتراگونال نانومتر توسط روش آسیاب در محیط فوق العاده قلیایی حاوی افزودنی ارگانیک تهیه شد

3. Bridgman method for tetragonal system was investigated by numerical simulation.
[ترجمه ترگمان]روش Bridgman برای سیستم tetragonal توسط شبیه سازی عددی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش Bridgman برای سیستم تتراگونال با شبیه سازی عددی بررسی شد

4. The output of each four - like many forest has a Tetragonal Haig.
[ترجمه ترگمان]خروجی هر چهار مانند بسیاری از جنگل tetragonal Haig دارد
[ترجمه گوگل]خروجی هر چهار چوب مانند بسیاری از جنگل Tetragonal Haig است

5. The sets of special points for the deformed body centered tetragonal lattice are presented.
[ترجمه ترگمان]مجموعه نقاط مخصوص برای بدنه تغییر شکل یافته بدنه centered بر روی شبکه tetragonal ارایه شده است
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از نقاط ویژه برای شبکه تتراگونال محور بدن محاسبه شده ارائه شده است

6. Titanium nitride was synthesized by ammonia reduction and nitridation under flowing ammonia atmosphere while the content and tetragonal phase structure of zirconia was unchanged.
[ترجمه ترگمان]نیترید تیتانیوم با کاهش آمونیاک و nitridation تحت جو آمونیاک جاری سنتز شد در حالی که ساختار و ساختار فاز tetragonal zirconia تغییر نکرده بود
[ترجمه گوگل]نیترید تیتانیوم با کاهش آمونیاک و نیتریدیزاسیون تحت جریان آمونیاک فتوسنتز شد، در حالی که ساختار فاز محتوا و تتراگونال زیرکونیا بدون تغییر بود

7. The pattern of XRD illustrated that the pure perovskite tetragonal had been obtained for all samples.
[ترجمه ترگمان]الگوی XRD نشان داد که the خالص خالص برای همه نمونه ها به دست آمده است
[ترجمه گوگل]الگوی XRD نشان داد که تتراگونال خالص Perovskite برای تمام نمونه ها به دست آمده است

8. The crystals of YP _ xV _ ( 1 - x ) O _ 4 ( 0 x 1 ) are tetragonal.
[ترجمه ترگمان]کریستال های of - xV (۱ - x)O _ ۴ (۰ x ۱)tetragonal هستند
[ترجمه گوگل]کریستال YP _ xV _ (1 - x) O_4 (0x1) تتراگونال است

9. We comprehensively investigate and discuss the relation in the tetragonal, rhombohedral and coexistence phase region of PZT.
[ترجمه ترگمان]ما بطور جامع درباره رابطه بین منطقه phase، rhombohedral و هم زیستی of بحث و بررسی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما جامع در مورد رابطه در منطقه تتراگونال، رمبوگرام و فاز همزیستی PZT تحقیق و بحث می کنیم

10. In the first place, a formula is proved for indicating a magnetic induction strength inside a long straight helix tube carrying current, with the tubes cross section in tetragonal N regular polygon.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، یک فرمول برای نشان دادن مقاومت القایی مغناطیسی در یک لوله مارپیچ دراز با جریان حامل جریان با مقطع عرضی لوله ها در چند ضلعی منظم ثابت شده است
[ترجمه گوگل]در وهله اول، یک فرمول برای نشان دادن قدرت القایی مغناطیسی در داخل یک لوله اسپلیکس با طول عمر جریان، با لوله های متقاطع در چند ضلعی منظم تتراگونال N اثبات شده است


کلمات دیگر: