الکترونیک : اب کارى شیمى : ابکارى علوم هوایى : ابکارى الکتریکى
electroplating
الکترونیک : اب کارى شیمى : ابکارى علوم هوایى : ابکارى الکتریکى
انگلیسی به انگلیسی
• act of plating a metal onto a cathodic surface by electrolysis (electrochemistry)
دیکشنری تخصصی
[شیمی] آبکاری
[کامپیوتر] آبکاری الکترونیکی .
[برق و الکترونیک] آبکاری الکتریکی نشاندن پوششی از فلز روی جسم رسانا با استفاده از الکتریسیته و به منظور حفاظت، تزیین یا کاربردهای دیگر . جسم مورد نظر در الکترولیت قرار داده شده و به یک سر منبع ولتاژ ( دی سی ) وصل می شود . سر دیگر منبع نیز به فلزپوشش واقع در داخل الکترولیت متصل می شود با بر قراری جریان بین الکترودها توسط یونهای فلز انتقال از فلز به جسم انجام می شود .
[پلیمر] آبکاری با استفاده از الکتریسیته
[کامپیوتر] آبکاری الکترونیکی .
[برق و الکترونیک] آبکاری الکتریکی نشاندن پوششی از فلز روی جسم رسانا با استفاده از الکتریسیته و به منظور حفاظت، تزیین یا کاربردهای دیگر . جسم مورد نظر در الکترولیت قرار داده شده و به یک سر منبع ولتاژ ( دی سی ) وصل می شود . سر دیگر منبع نیز به فلزپوشش واقع در داخل الکترولیت متصل می شود با بر قراری جریان بین الکترودها توسط یونهای فلز انتقال از فلز به جسم انجام می شود .
[پلیمر] آبکاری با استفاده از الکتریسیته
جملات نمونه
1. It was used as a cheap substitute for pewter and as a base for electroplate finishes.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جانشین ارزان برای مفرغی و به عنوان پایگاهی برای electroplate استفاده شد
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک جایگزین ارزان برای فیبر و به عنوان پایه برای پایان دادن به electroplate استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک جایگزین ارزان برای فیبر و به عنوان پایه برای پایان دادن به electroplate استفاده می شود
2. At one extreme was an electroplating plant where management took the view that operators were unintelligent and unreliable.
[ترجمه ترگمان]در یک حد افراطی یک کارخانه electroplating بود که در آن مدیریت مشاهده کرد که اپراتورها کودن و غیرقابل اعتماد بودند
[ترجمه گوگل]در یک افراط، یک کارخانه آبکاری بود که مدیران این دیدگاه را که اپراتورها غیر هوشمند و غیرقابل اعتماد بودند، به دست آوردند
[ترجمه گوگل]در یک افراط، یک کارخانه آبکاری بود که مدیران این دیدگاه را که اپراتورها غیر هوشمند و غیرقابل اعتماد بودند، به دست آوردند
3. Electroplating process in holes is a new technique for precise diamond reamer manufacturing.
[ترجمه ترگمان]فرآیند electroplating در سوراخ ها یک تکنیک جدید برای تولید دقیق قطعات الماس است
[ترجمه گوگل]فرآیند الکتروپلاستیک در سوراخ یک روش جدید برای تولید دقت الماس است
[ترجمه گوگل]فرآیند الکتروپلاستیک در سوراخ یک روش جدید برای تولید دقت الماس است
4. Application: Mainly used in dry cell, electroplating, dye and precision casting, curriery, etchant, feed additive etc.
[ترجمه ترگمان]کاربرد: به طور عمده در سلول خشک، electroplating، رنگ و ریخته گری دقیق، curriery، etchant، additive تغذیه و غیره مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]کاربرد: عمدتا در سلول خشک، آبکاری، رنگ و دقت ریخته گری، کاریری، اچانت، افزودنی های خوراکی و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کاربرد: عمدتا در سلول خشک، آبکاری، رنگ و دقت ریخته گری، کاریری، اچانت، افزودنی های خوراکی و غیره استفاده می شود
5. Inside holding electroplating process is a precise technique in producing diamond reamer.
[ترجمه ترگمان]در داخل این فرآیند یک روش دقیق در تولید reamer الماس وجود دارد
[ترجمه گوگل]درون برگزاری فرآیند آبکاری یک روش دقیق برای تولید الماس است
[ترجمه گوگل]درون برگزاری فرآیند آبکاری یک روش دقیق برای تولید الماس است
6. A lot of sulfonated bodies applied in electroplating field were particularized.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از sulfonated که در میدان electroplating به کار گرفته شدند particularized بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اجسام سولفونیک که در زمینه آبکاری کاربرد دارند، مشخص شد
[ترجمه گوگل]بسیاری از اجسام سولفونیک که در زمینه آبکاری کاربرد دارند، مشخص شد
7. Zinc - manganese alloy electroplating process and its researching trend were described.
[ترجمه ترگمان]فرآیند Zinc آلیاژ manganese و روند تحقیق آن توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]فرایند آلومینیوم آلیاژ منگنز روی و منگنز و روند تحقیق آن مشخص شده است
[ترجمه گوگل]فرایند آلومینیوم آلیاژ منگنز روی و منگنز و روند تحقیق آن مشخص شده است
8. The handle adopt high grade material and electroplating, the dimension are precise, may coordinate with any handpiece.
[ترجمه ترگمان]دسته ای که مواد دارای درجه بالایی را اتخاذ می کنند و electroplating، بعد دقیق هستند، ممکن است با هر handpiece هماهنگ شوند
[ترجمه گوگل]این دسته مواد با کیفیت بالا و آبکاری، ابعاد دقیق، ممکن است با هر دستگیره هماهنگ باشد
[ترجمه گوگل]این دسته مواد با کیفیت بالا و آبکاری، ابعاد دقیق، ممکن است با هر دستگیره هماهنگ باشد
9. It used before electroplating to improve the adhesion of coat, before painting to enhance the pigmentation.
[ترجمه ترگمان]آن قبل از electroplating برای بهبود چسبندگی کت استفاده شد، قبل از این که رنگ دانه ها را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]قبل از آبکاری برای بهبود چسبندگی کت، قبل از نقاشی برای افزایش رنگدانه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]قبل از آبکاری برای بهبود چسبندگی کت، قبل از نقاشی برای افزایش رنگدانه استفاده می شود
10. A decorative tin - zinc - nickel alloy electroplating process as an alternative to nickel plating was studied.
[ترجمه ترگمان]یک آلیاژ تزیینی با روی قلع و نیکل به عنوان جایگزینی برای روکش فلزی نیکل مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک فرآیند گالوانیزه کردن آلیاژ آلومینیومی - روی - نیکل به عنوان جایگزینی برای نیکلینگ مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک فرآیند گالوانیزه کردن آلیاژ آلومینیومی - روی - نیکل به عنوان جایگزینی برای نیکلینگ مورد مطالعه قرار گرفت
11. The process of cyanide free silver pulse electroplating is investigated in 5 - dimethyl hydantoin ( DMH ) bath.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید کننده پالس آزاد نقره electroplating در حمام ۵ - دی متیل hydantoin (DMH)مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]فرآیند آبکاری پالس نقره نقره ای بدون سیانید در حمام 5 - دی متیل هیدانتوین (DMH) مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فرآیند آبکاری پالس نقره نقره ای بدون سیانید در حمام 5 - دی متیل هیدانتوین (DMH) مورد بررسی قرار گرفته است
12. Discovery phase of the problem: a multi-product electroplating grant request can not be up to standard .
[ترجمه ترگمان]فاز کشف مساله: درخواست کمک مالی چند محصولی نمی تواند به استاندارد تبدیل شود
[ترجمه گوگل]فاز کشف مشکل: درخواست تقاضای آبکاری الکتریکی چند محصول نمیتواند استاندارد باشد
[ترجمه گوگل]فاز کشف مشکل: درخواست تقاضای آبکاری الکتریکی چند محصول نمیتواند استاندارد باشد
13. Both types of facility are likely to be more difficult to site than a citywide facility designed to serve the electroplating industry.
[ترجمه ترگمان]هر دو نوع تسهیلات به احتمال زیاد دشوارتر از یک ساختمان شهری است که برای خدمات رسانی به صنعت electroplating طراحی شده است
[ترجمه گوگل]هر دو نوع تسهیلات احتمالا برای سایت بسیار مشکل تر از یک تسهیلات در سطح شهر است که برای خدمت به صنعت آبکاری طراحی شده است
[ترجمه گوگل]هر دو نوع تسهیلات احتمالا برای سایت بسیار مشکل تر از یک تسهیلات در سطح شهر است که برای خدمت به صنعت آبکاری طراحی شده است
14. Most operate in highly polluting industries: bleaching and dyeing, electroplating and printing circuit boards.
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها در صنایع بسیار آلوده کننده کار می کنند: سفید کردن و رنگرزی، electroplating و تابلوهای مدار چاپی
[ترجمه گوگل]بیشترین فعالیت در صنایع بسیار آلوده: سفیدکاری و رنگرزی، تابلوهای آبکاری و چاپ
[ترجمه گوگل]بیشترین فعالیت در صنایع بسیار آلوده: سفیدکاری و رنگرزی، تابلوهای آبکاری و چاپ
15. In the past this metal was often used for tableware and as a base for electroplating.
[ترجمه ترگمان]در گذشته این فلز اغلب برای ظروف سفره و به عنوان پایگاهی برای electroplating استفاده می شد
[ترجمه گوگل]در گذشته این فلز اغلب برای کارد و چنگال و به عنوان پایه برای آبکاری استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در گذشته این فلز اغلب برای کارد و چنگال و به عنوان پایه برای آبکاری استفاده می شود
کلمات دیگر: