1. He felt a surge of pure adrenalin as he won the race.
[ترجمه ترگمان]به محض این که مسابقه را برد، موجی از هوای پاک و خالص را احساس کرد
[ترجمه گوگل]او پس از پیروزی در مسابقات، احساس می کرد که آدرنالین خالص است
2. Adrenalin was injected into the muscle.
[ترجمه ترگمان]درونم به عضلات تزریق شده بو
[ترجمه گوگل]آدرنالین به عضله تزریق شد
3. Seeing the crowd really got my adrenalin pumping.
[ترجمه ترگمان]دیدن جمعیت باعث شد که adrenalin به تپش افتاده باشند
[ترجمه گوگل]دیدن جمعیت واقعا پمپاژ آدرنالین من بود
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
5. The adrenalin was coursing through his system.
[ترجمه ترگمان]آدرنالین در دستگاه او جریان داشت
[ترجمه گوگل]آدرنالین از طریق سیستم خود هدایت می کرد
6. The drugs stolen include an ampoule of adrenalin which could kill if injected.
[ترجمه ترگمان]داروهایی که دزدیده می شوند شامل an از آدرنالین هستند که می تواند در صورت تزریق، منجر به مرگ شود
[ترجمه گوگل]داروهایی که به سرقت رفته اند شامل یک آمپول آدرنالین می شود که اگر تزریق شود می تواند کشته شود
7. He felt the adrenalin coursing through his veins.
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که adrenalin در رگ هایش جریان دارد
[ترجمه گوگل]او آدرنالین را از طریق رگهایش احساس کرد
8. A shot of adrenalin was given as an antidote to the wasp sting.
[ترجمه ترگمان]یه عکس از \"adrenalin\" به عنوان یه پادزهر به نیش زنبور داده شد
[ترجمه گوگل]یک شات از آدرنالین به عنوان یک پادزهر به گوشت گاو داده شد
9. I felt a great whoosh of adrenalin.
[ترجمه ترگمان]ناگهان صدای whoosh به گوشم رسید
[ترجمه گوگل]احساس کردم یک کاسه بزرگ از آدرنالین است
10. But the adrenalin flowed, and Gough began to throw caution and the bat.
[ترجمه ترگمان]اما the جاری شد و گف ت را با احتیاط و چوب بیسبال آغاز کرد
[ترجمه گوگل]اما آدرنالین جاری شد، و گاف شروع به پرورش احتیاط و خفاش کرد
11. That goal acted as an adrenalin rush and into extra-time we went.
[ترجمه ترگمان]این هدف به عنوان یک جهش قابل توجه و به زمان اضافه شدن ما عمل کرد
[ترجمه گوگل]این هدف به عنوان یک عجله آدرنالین عمل کرد و به زمان اضافی رفتیم
12. Adrenalin surged through her veins.
[ترجمه ترگمان]درونم غوغایی به راه انداخته بود
[ترجمه گوگل]آدرنالین از طریق رگهایش پراکنده شد
13. He actually got the adrenalin going, forced the pendulum which had almost stopped to swing again.
[ترجمه ترگمان]در واقع همان آونگ را که نزدیک بود دوباره تاب بخورد، به دست گرفت
[ترجمه گوگل]او در واقع آدرنالین را به حال خود راند، مجبور شد که آونگ را که تقریبا متوقف شده بود، دوباره چرخاند
14. The adrenalin was pumping but I knew that I could control it, knew that it was necessary to a good performance.
[ترجمه ترگمان]The داشت تلمبه می زد، اما می دانستم که می توانم آن را کنترل کنم، می دانستم که برای اجرای خوب لازم است
[ترجمه گوگل]آدرنالین پمپاژ شد اما من می دانستم که می توانم آن را کنترل کنم، می دانستم که برای عملکرد خوب لازم است
15. The urgency kicks in, the adrenalin flows a bit faster, the pulse quickens.
[ترجمه ترگمان]این فشار باعث می شود که آدرنالین کمی سریع تر جریان یابد، نبض تند می شود
[ترجمه گوگل]ضربان قلب، آدرنالین سریعتر جریان می یابد، پالس سریع تر می شود