کلمه جو
صفحه اصلی

contagiousness


مسری بودن ,سرایت ,واگیره

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being contagious, infectiousness (as of a disease)

جملات نمونه

1. Contagiousness : those who seek their dream have the unique ability to make people around them realize that it is worthwhile following their example and doing the same thing.
[ترجمه ترگمان]contagiousness: آن هایی که به دنبال رویای خود هستند، توانایی منحصر به فرد برای ساختن مردم در اطراف خود دارند و درک می کنند که پیروی از آن ها ارزشمند است و همین کار را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]مشکوک کسانی که به دنبال رویای خود هستند، توانایی منحصر به فردی را برای ایجاد کردن افراد در اطرافشان می دانند که به دنبال نمونه هایشان ارزشمند است و همین کار را انجام می دهند

2. The amazing contagiousness of laughter works across species.
[ترجمه ترگمان]خنده شگفت انگیزی از خنده در سراسر گونه ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]مشکوک شگفت انگیز خنده در سراسر گونه ها کار می کند

3. There is a contagiousness in every example of energetic conduct.
[ترجمه ترگمان]در هر نمونه از رفتار پر انرژی جنبشی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در هر نمونه از رفتار پر انرژی، مسری است

4. Such was the contagiousness of degradation.
[ترجمه ترگمان]Such چنین بود
[ترجمه گوگل]چنین مسری از تخریب بود

5. Today's study estimated the contagiousness of the disease by analysing the number of people travelling to Mexico who became infected.
[ترجمه ترگمان]مطالعه امروز the بیماری را با تجزیه و تحلیل تعداد افرادی که به مکزیک سفر می کنند برآورد کرد
[ترجمه گوگل]تحقیقات امروز، بر اساس آمار جمعیت افرادی که به مکزیک آلوده شده اند، مسمومیت این بیماری را بررسی می کنند

6. They are trying to breed contagiousness into H 5 N 1 to see if it is likely to happen.
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش می کنند تا contagiousness را به H [ ۵ N ] تبدیل کنند تا ببینند که آیا این اتفاق می افتد یا نه
[ترجمه گوگل]آنها در حال تلاش برای ایجاد H5N1 مسری هستند تا ببینند آیا احتمال دارد که اتفاق بیفتد

7. To some extent, it can also reduce a carrier's contagiousness.
[ترجمه ترگمان]تا حدودی می تواند a حامل را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]تا حدی می تواند مسمومیت حامل را کاهش دهد

8. They found that the best vaccine distribution strategy depends on the contagiousness of the flu strain.
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که بهترین استراتژی توزیع واکسن به the نژاد flu بستگی دارد
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که بهترین استراتژی توزیع واکسن بستگی به شیوع آنفلوانزا دارد

9. Some positive news surfaced yesterday: Mexican scientists said the contagiousness of the swine flu is no greater than that of the seasonal flu that circulates every year.
[ترجمه ترگمان]دیروز چند خبر مثبت منتشر شد: دانشمندان مکزیکی گفتند که تعداد flu آنفلوآنزای خوکی بیشتر از آنفلوآنزای فصلی نیست که هر سال به جریان می افتد
[ترجمه گوگل]دانشمندان مکزیک اعلام کردند که برخی از اخبار مثبت در گذشته منتشر شده است ویروس آنفولانزای خوکی بیشتر از آنفولانزای فصلی است که هر ساله از آن عبور می کند

10. "If we only have a limited flu vaccine supply, the best distribution strategy depends on the contagiousness of the strain, " says Dr.
[ترجمه ترگمان]دکتر says می گوید: \" اگر ما فقط یک منبع واکسن آنفولانزا داشته باشیم، بهترین استراتژی توزیع به the فشار بستگی دارد \"
[ترجمه گوگل]'اگر ما تنها یک داروی واکسن محدود داریم، بهترین استراتژی توزیع بستگی به مسری بودن فشار دارد،' دکتر

11. The most common liver diseases in cats are not contagious to other cats and I don't know of any problem with contagiousness between dogs and cats for liver disease.
[ترجمه ترگمان]شایع ترین بیماری های کبد در گربه ها مربوط به گربه های دیگر نیست و من هیچ مشکلی با contagiousness بین سگ ها و گربه ها برای بیماری های کبد ندارم
[ترجمه گوگل]شایع ترین بیماری های کبدی در گربه ها به گربه های دیگر مسری نیست و هیچ مشکلی در ارتباط با مسمومیت بین سگ ها و گربه ها برای بیماری کبد وجود ندارد

12. Using identity law in talking and speech, the main idea can be highlighted to strengthen the contagiousness.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قانون هویت در صحبت کردن و سخن گفتن، ایده اصلی می تواند برای تقویت the مورد تاکید قرار گیرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از قانون هویت در صحبت کردن و گفتار، ایده اصلی می تواند برای تقویت بیماری مسری باشد


کلمات دیگر: