کلمه جو
صفحه اصلی

providentially


بقدرت خدا، از مشیت الهی، من جانب الله، بموقع

انگلیسی به فارسی

providentially


انگلیسی به انگلیسی

• through divine protection or supervision, through god's guidance

جملات نمونه

1. Providentially, he had earlier made friends with a Russian Colonel.
[ترجمه ترگمان]او قبلا با یک سرهنگ روسی دوست شده بود
[ترجمه گوگل]به طور پیش فرض، او قبلا دوستی با یک سرهنگ روسی داشت

2. A mosquito net was providentially suspended above the bed; the creek was certain to be thick with insects when night fell.
[ترجمه ترگمان]از روی تخت یک شبکه پر از پشه را از روی تخت آویزان کرده بود که وقتی شب فرا رسید، نهر از حشرات پر می شد
[ترجمه گوگل]یک پشه پشه به طور موقت در بالای بستر معلق بود؛ هنگامیکه شب در هوا افتاد، حوضچه ها با ضخیم شدن حوض ها مشخص می شد

3. Providentially, some words like star and far are now spelled with ar, but in the past they too had er.
[ترجمه ترگمان]Providentially، برخی کلمات شبیه ستاره و دور با ar، اما در گذشته بیش از آن چیزی نداشتند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، بعضی از کلمات مانند ستارگان و دورها اکنون با AR نوشته شده اند، اما در گذشته نیز آنها نیز دارای اختیارات بودند

4. Providentially the Lord used a God-fearing Ethiopian eunuch named Ebed - Melech to come to Jeremiah's rescue.
[ترجمه ترگمان]خدای من، لرد از a Ethiopian - به نام Ebed نامیده می شد تا به نجات خرمیا د سنت آمور برود
[ترجمه گوگل]به طور حقیقی، خداوند از یهودیان اتیوپیایی خداحافظی به نام ابهمهله استفاده کرد تا به نجات اورشلیم برود

5. God had providentially placed Nehemiah in an influential and sensitive position as the cup- bearer of Artaxerxes, the king of Persia.
[ترجمه ترگمان]خداوند خداوند را در موقعیت حساس و حساسی به عنوان حامل cup، پادشاه ایران، قرار داده بود
[ترجمه گوگل]خدا به طور موقت، Nehemiah را در موقعیتی با نفوذ و حساس به عنوان پرچم Artaxerxes پادشاه ایران قرار داد

6. There are strands of the call of God providentially at work for us which we recognize and no one else does.
[ترجمه ترگمان]strands از فراخوان خداوند در کار برای ما وجود دارد که به رسمیت می شناسیم و هیچ کس دیگری این کار را نمی کند
[ترجمه گوگل]ریشه های فراخوانی خداوند در کار ما برای ما وجود دارد که ما به رسمیت می شناسیم و هیچکس دیگر هیچ کاری نمی کند

7. The blessing of the Parish Centre providentially falls on the 12th of December, the day when in Mexico and in the Americas celebrate the Solemnity of Our Lady of Guadalupe.
[ترجمه ترگمان]خدای مرکز کشیش ها روز دوازدهم دسامبر، روزی که در مکزیک و آمریکا جشن solemnity بانوی of را جشن می گیرند، در دوازدهم دسامبر سقوط می کند
[ترجمه گوگل]محبت مرکز مقدس به طور مستمر در 12 دسامبر اتفاق می افتد، روزی که در مکزیک و در آمریکا برگزاری مراسم افتتاحیه بانوی ما از گوادالوپ برگزار می شود

8. God had providentially arranged for Mordecai to be in the right place at the right time.
[ترجمه ترگمان]خداوند به خواست خداوند ترتیبی داده بود که در زمان مناسب در جای مناسبی باشد
[ترجمه گوگل]خداوند موقتا مرتکب شده بود تا در زمان مناسب در جای مناسب قرار گیرد

9. He accomplishes His plan providentially through circumstances.
[ترجمه ترگمان]او برنامه خود را با خواست خداوند از طریق شرایط انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او طرح خود را از طریق شرایطی به اجرا در می آورد

10. OK, so Lou is providentially born into a Protestant Christian family in China.
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، به تقدیر خداوند در یک خانواده مسیحی پروتستان در چین به دنیا آمده است
[ترجمه گوگل]خوب، لو به طور پیش فرض به یک خانواده مسیحی پروتستان در چین متولد شده است

11. Providentially, Rachel went to the well much earlier than usual with her father's flock, arriving at the same time as future with.
[ترجمه ترگمان]ریچل، ریچل خیلی زودتر از معمول با گله پدرش به خانه رفت و در همان حال با او به آینده رسید
[ترجمه گوگل]در حقیقت، راشل خیلی زودتر از معمول با گله پدرش رفت و در همان زمان با آینده هم رفت

12. In 200 he announced that Police Day would now be a national holiday – which meant (providentially) that the 25 January protesters had the day off.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ مارس او اعلام کرد که روز پلیس یک تعطیلی ملی خواهد بود که به این معنا بود که (به خواست خدا)۲۵ ژانویه تظاهر کنندگان روز تعطیل بودند
[ترجمه گوگل]در سال 200 او اعلام کرد که روز پلیس در حال حاضر یک تعطیلات ملی است که به معنی (به طور پیش فرض) معترضان 25 ژانویه روز تعطیل بود

13. We know that He providentially spared the lives of some righteous ones, such as Jeremiah, but evidently He did not save all of them.
[ترجمه ترگمان]می دانیم که به خواست خداوند زندگی خوبی را از دست داده بود، چنین به نظر می رسید که او همه آن ها را نجات نداده است
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که او مقدمات زندگانی برخی از عادلان، مانند ارمیاه را نجات داد اما ظاهرا او را نجات نیافت

14. This promise is mysteriously and providentially united to our mission to spread Christ's Kingdom of love.
[ترجمه ترگمان]این قول مرموز و به طور مرموز با ماموریت ما متحد شد تا قلمرو عشق مسیح را گسترش دهد
[ترجمه گوگل]این قول اسرارآمیز و به طور قانونی برای مأموریت ما در جهت گسترش مسیحیت عشق است

پیشنهاد کاربران

خوشبختانه


کلمات دیگر: