کلمه جو
صفحه اصلی

atrazine

انگلیسی به فارسی

اتزیو


انگلیسی به انگلیسی

• herbicide used to to control or kill weeds

جملات نمونه

1. The transport of atrazine in soil was investigated with soil column experiments.
[ترجمه ترگمان]انتقال of در خاک با آزمایش ها ستون خاک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]حمل و نقل آترازین در خاک با استفاده از آزمایش های ستون خاک مورد بررسی قرار گرفت

2. A method was developed to determine atrazine and acetochlor in water.
[ترجمه ترگمان]روشی برای تعیین atrazine و acetochlor در آب توسعه داده شد
[ترجمه گوگل]یک روش برای تعیین آترازین و آتو اکولر در آب ایجاد شده است

3. The antiserum was specific for atrazine, the cross-reactivity of the antiserum to propazine and simazine was 9% and 8 %, respectively.
[ترجمه ترگمان]The برای atrazine خاص بود، واکنش پذیری متقابل of به propazine و simazine به ترتیب ۹ % و ۸ % بود
[ترجمه گوگل]آنتی سرم برای آترازین خاص بود، واکنش متقابل آنتی سزارین به پروپازین و سایزین به ترتیب 9٪ و 8٪ بود

4. Acetochlor and atrazine all belong to the lower poisonous pesticide on soil microbe.
[ترجمه ترگمان]Acetochlor و atrazine همگی متعلق به آفت کش سمی هستند
[ترجمه گوگل]Acetochlor و Atrazine همه متعلق به سموم سمی پایین در میکروب خاک هستند

5. Using acetone adds the water withdraws the atrazine in the soil, than extract with trichloromethane, after concentrated and settle to permit, use the capillary gas chromatography.
[ترجمه ترگمان]استفاده از استون به حذف آب در خاک اضافه می کند تا عصاره با trichloromethane، بعد از تغلیظ و ساکن شدن برای اجازه، از کروماتوگرافی گازی سیلیکن استفاده کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از استون افزودن آب از آترازین در خاک، پس از متمرکز کردن و حل کردن اجازه دهید، با ترشکلرمتین عصاره می شود، از کروماتوگرافی گاز مویرگی استفاده کنید

6. Atrazine is thought to cause cancer and is banned in some European countries.
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که Atrazine باعث سرطان می شود و در برخی از کشورهای اروپایی ممنوع اعلام شده است
[ترجمه گوگل]فکر می کنم آتازین باعث ایجاد سرطان می شود و در برخی از کشورهای اروپایی ممنوع است

7. A new dispersing agent ( WPJ - A ) for 38 % atrazine suspension concentrates was developed.
[ترجمه ترگمان]یک عامل توزیع جدید (WPJ - A)برای ۳۸ درصد تعلیق atrazine متمرکز شد
[ترجمه گوگل]یک عامل پراکنده کننده جدید (WPJ - A) برای 38٪ متعلق به متمرکز کننده های تعلیق آتاازین ایجاد شد

8. STUDY ON DAMAGE TO SEEDLING STAGE RICE DUE TO IRRIGATION WATER CONTAINING HERBICIDES ATRAZINE AND ACETOCHLOR.
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر روی DAMAGE به علت استفاده از آب آبیاری، herbicides و ACETOCHLOR را به تعویق می اندازد
[ترجمه گوگل]بررسی آسیب به رسیده گیاهان زراعی به دلیل آب زدن آب حاوی استرابسید آترازین و آستوچلور

9. Be the insecticide, disinfectant, herbicide representative with the fenvalerate, triadimefon, atrazine respectively, carried on the study to three kinds of agrochemical table quantitative analysis.
[ترجمه ترگمان]از حشره کش، ضد عفونی، علف کش herbicide با the، triadimefon، atrazine استفاده کنید که به ترتیب بر روی سه نوع تجزیه و تحلیل کمی از میز agrochemical انجام شد
[ترجمه گوگل]به عنوان حشره کش، ضد عفونی کننده، نماینده علف کش به همراه fenvalerate، triadimefon، atrazine به ترتیب به سه نوع تجزیه و تحلیل کمی از جدول آگار شیمیایی پرداخت

10. The target factor analysis-UV spectrophotometry method is established for simultaneous (determination) of cyanazine, metolachlor and atrazine in mixed herbicides.
[ترجمه ترگمان]آنالیز فاکتور هدف - روش spectrophotometry UV برای همزمان (تعیین)of، metolachlor و atrazine ها در herbicides ترکیبی ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]برای بررسی همزمان (تعیین) سایانازین، متولا کللر و آترازین در علف کش های مخلوط، روش اسپکتروفتومتری تجزیه و تحلیل فاکتور هدف مورد استفاده قرار می گیرد

11. The soil microbial biomass was not significantly affected by atrazine and butachlor at the same dose.
[ترجمه ترگمان]زیست توده میکروبی به میزان قابل توجهی تحت تاثیر atrazine و butachlor در همان مقدار قرار نگرفت
[ترجمه گوگل]بیوماس میکروبی خاک به طور معنی داری توسط آترازین و بوتهلور در دوزهای مشابه تحت تاثیر قرار نگرفت

12. The safety period of the long residue herbicides was evaluated, including chlorimuron, chlorsulfuron, atrazine, imazethapyr, clomazone and fomesafen.
[ترجمه ترگمان]دوره ایمنی of باقیمانده از جمله chlorimuron، chlorsulfuron، atrazine، imazethapyr، clomazone و fomesafen مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دوره ایمنی علف کش های باقی مانده طولانی، از جمله کلریمورون، کلروسولفورون، آترازین، imazethapyr، clomazone و فوموسفن مورد بررسی قرار گرفت

13. By potting under greenhouse conditions, compared with prometryn and atrazine, the security of terbuthylazine to cotton, maize and peanut was studied.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از گلدان تحت شرایط گلخانه، در مقایسه با prometryn و atrazine، امنیت of به پنبه، ذرت و بادام زمینی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با پوشش گیاهی در شرایط گلخانه ای، در مقایسه با پرومتین و آتازین، امنیت تربتویلازین به پنبه، ذرت و بادام زمینی مورد مطالعه قرار گرفت


کلمات دیگر: