کلمه جو
صفحه اصلی

took up

پیشنهاد کاربران

بلند شدن بر خواستن

to start doing something regularly as a habit, job, or interest برای شروع کار منظم به عنوان یک عادت، شغل یا علاقه
I took up smoking when I was at school. وقتی مدرسه ای بودم سیگار کشیدن را شروع کردم.

take up a post/position: یک پست یا موقعیت را بر عهده گرفتن:
The new surgeon will take up her post in May.
جراح جدید در ماه مه پست خود را می گیرد.

برای پر کردن یک مقدار خاص از فضا یا زمان
[چیزی را قبول کنید] پذیرفتن یک پیشنهاد یا یک چالش ( = پیشنهاد برای مبارزه یا رقابت )
ادامه دادن به بحث و گفتگو درباره یک ایده، مشکل یا پیشنهاد

شروع , start

Start
شروع


کلمات دیگر: