کلمه جو
صفحه اصلی

muddling

انگلیسی به فارسی

گیج کننده، درهم و برهم کردن، خراب کردن، گیج کردن، گرفتار کردن


پیشنهاد کاربران

۱ ) آشفته سازی یا "در هم و برهم ریزی" چیزی یا فرایندی
۲ ) درآمیختگی، کنش یا فرایند بهم زدن مایعی یا در آمیختن موادی درون مایع


کلمات دیگر: