صفحه اصلی
took off
بستن
پیشنهاد کاربران
پیشنهاد کاربران
شکست خورد - خراب شد
I was terrified when the plan took off
درآورد
He took off his coat کتش را کند ( درآورد )
( هواپیما ) بلند شد
سوار شد
کلمات دیگر: