کلمه جو
صفحه اصلی

proust


مارسل پروست (نویسنده ی فرانسوی)

انگلیسی به فارسی

مارسل پروست (نویسنده‌ی فرانسوی)


پروست


انگلیسی به انگلیسی

• family name; marcel proust (1871-1922), french novelist, author of the 16-volume work "remembrance of things past"

جملات نمونه

1. She writes in a style reminiscent of both Proust and Falkner.
[ترجمه ترگمان]او به سبک نوشته شده از پروست و Falkner می نویسد
[ترجمه گوگل]او به سبک یادآور پروست و فالکنر می نویسد

2. She differs from Proust, however, in dwelling on the reality and hence irredeemable transience of the past.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او از پروست با توجه به واقعیت و از این رو irredeemable transience گذشته متفاوت است
[ترجمه گوگل]با این حال، او از پروست متمایز است، در زندگی واقع گرایی و از این رو تداوم ناپایدار گذشته

3. Long winter evenings by the fire With Proust and cream of carrot soup.
[ترجمه ترگمان]شب های طولانی زمستانی کنار آتش با نوشته پروست و cream سوپ هویج
[ترجمه گوگل]شبهای زمستانی طولانی توسط آتش با پروست و کره سوپ هویج

4. He was compared to Proust and other literary heavyweights.
[ترجمه ترگمان]او در مقایسه با پروست و دیگر heavyweights ادبی مقایسه شد
[ترجمه گوگل]او با پروست و دیگر سنگین وزن ادبی مقایسه شد

5. Like Marcel Proust, he is making art out of his life, and tennis is an important element.
[ترجمه ترگمان]مانند مارسل پروست، او هنر را از زندگی خود بیرون می کند و تنیس یک عنصر مهم است
[ترجمه گوگل]مانند مارسل پروست، او هنر را از زندگی خود می سازد و تنیس یک عنصر مهم است

6. She reads Proust in translation.
[ترجمه ترگمان]او پروست را در ترجمه خواند
[ترجمه گوگل]او پروست را در ترجمه می خواند

7. The insomniac Proust wilfully obliged others to accommodate themselves to the bizarre hours he kept.
[ترجمه ترگمان]The که به زحمت به هوش آمده بود، دیگران را مجبور کرده بود که خود را به ساعات عجیب و غریبی که در آن زندگی می کرد، سرگرم کند
[ترجمه گوگل]پروست دائما به طور اتفاقی دیگران را مجبور می سازد تا خود را به ساعتهای عجیب و غریبی که او نگه داشته اند، متصل کند

8. Marcel Proust once described voyages of discovery as seeking new landscapes and gaining new eyes.
[ترجمه ترگمان]مارسل پروست یکبار سفره ای اکتشافی را به عنوان جستجوی مناظر جدید و به دست آوردن چشم جدید توصیف کرد
[ترجمه گوگل]مارسل پروست یک بار سفرهای کشف را به دنبال پیدا کردن مناظر جدید و به دست آوردن چشم های جدید توصیف کرد

9. Seven after the first questionnaire, Proust was asked, at another social event, to fill out another.
[ترجمه ترگمان]هفت بعد از اولین پرسشنامه، از پروست درخواست شد که در یک رویداد اجتماعی دیگر، یکی دیگر را پر کند
[ترجمه گوگل]هفت پس از اولین پرسشنامه، پروست در یک رویداد اجتماعی دیگر خواسته شد تا یکی دیگر را پر کند

10. Marcel Proust might have said that her work is an astonishing revelation of the 'mysterious phenomenon of scintillation'.
[ترجمه ترگمان]مارسل پروست ممکن است گفته باشد که کار او یک مکاشفه حیرت انگیز از پدیده مرموز درخشش نور است
[ترجمه گوگل]مارسل پروست ممکن است گفته باشد که کار او یک وحشت شگفت انگیز از پدیده اسرار آمیز تلخی است

11. Marcel Proust! In Search of Lost Time !
[ترجمه ترگمان]مارسل پروست! در جستجوی زمان گم شده!
[ترجمه گوگل]مارسل پروست! در جستجوی زمان از دست رفته!

12. As Proust said, there was psychology in time just as there is geometry in space.
[ترجمه ترگمان]همانطور که پروست گفته شد، در زمان به همان اندازه که هندسه در فضا وجود دارد، روانشناسی وجود داشت
[ترجمه گوگل]همانطور که پروست گفت، زمان روانشناسی همانند هندسه در فضا وجود دارد

13. Marcel Proust spent all day in bed, ruminating on his past.
[ترجمه ترگمان]مارسل پروست تمام روز را در بس تر صرف کرد و به گذشته خود فکر کرد
[ترجمه گوگل]مارسل پروست تمام روز را در رختخواب گذرانده بود و در گذشته خود را به یاد می آورد

14. When Swann's Way begins, Proust has forgotten all about the sugary pastries of his childhood.
[ترجمه ترگمان]وقتی که روش پیشنهادی آغاز می شود، پروست از جمله شیرینی قندی کودکی اش را فراموش کرده است
[ترجمه گوگل]زمانی که راه Swann شروع می شود، پروست همه چیز درباره شیرینی های شیرین کودکی اش را فراموش کرده است

15. Proust featured the painting in his surrealist novel Remembrance of Things Past.
[ترجمه ترگمان]پروست نقاشی را در رمان surrealist یادآوری چیزهای گذشته نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پروست برجسته نقاشی در رمان سورئالیست خود را به یاد 'چیزهای گذشته'


کلمات دیگر: