کلمه جو
صفحه اصلی

atrociously


شریرانه، بیرحمانه

انگلیسی به انگلیسی

• cruelly, wickedly, horribly

جملات نمونه

1. farm animals were treated most atrociously
به حیوانات مزرعه ستمگری بی حد می شد.

2. In return for their favor he acted so atrociously that no poet ever tried to explain his conduct.
[ترجمه ترگمان]در عوض، چنان رفتار ناشایستی داشت که هیچ شاعر نمی توانست رفتارش را توجیه کند
[ترجمه گوگل]در عوض به نفع او به طرز وحشیانه ای عمل کرد که هیچ یک از شاعران سعی در توضیح رفتار او نداشتند

3. Hanging is an atrociously archaic way of killing a human being and the self-satisfied modernity of the electric chair is just as atrocious.
[ترجمه ترگمان]آویزان کردن یک روش قدیمی برای کشتن انسان است و مدرن بودن متقاعد کننده صندلی برقی، به همان اندازه بی رحمانه است
[ترجمه گوگل]آویزان یک روش بی رحمانه قهرمانانه برای کشتن یک انسان است و مدرنیته خود را از صندلی الکتریکی به همان اندازه بی رحم است

4. Hanging is. an atrociously archaic way of killing a human being and the self-satis. ied modernity of the electric chair is. just as atrocious.
[ترجمه ترگمان] آویزون شده این روش archaic برای کشتن یک انسان و the است ied شدن صندلی الکتریکی درست مثل اون
[ترجمه گوگل]آویزان است یک روش بی رحمانه قهرمانانه برای کشتن یک انسان و خودخواهانه مدرنیته صندلی الکتریکی است درست مثل وحشی

5. Mouse drivers (especially USB mouse drivers) can be atrociously temperamental beasts, and changing a driver does not always result in added functionality.
[ترجمه ترگمان]درایور های موشی (به خصوص درایور های USB)می توانند از این رفتارها استفاده کنند و تغییر یک راننده همیشه منجر به قابلیت اضافه شدن نمی شود
[ترجمه گوگل]رانندگان ماوس (به خصوص رانندگان موشواره USB) می توانند جانوران بی رحمانه و پر حرارت باشند و تغییر راننده همیشه به عملکرد اضافه نمی شود

6. Millions in developmenting money has atrociously leaked onto notoriously gone to waste, in the years since the fall of the Taliban.
[ترجمه ترگمان]میلیون ها نفر در این پول از زمان سقوط طالبان در سال های بعد از سقوط طالبان به هدر رفته و به هدر رفته بوده اند
[ترجمه گوگل]میلیون ها پول در حال توسعه، در سالهای پس از سقوط طالبان، به شدت از بین رفته اند

7. And these days he acted so atrociously he really might do it.
[ترجمه ترگمان]و این روزها چنان رفتار ناشایستی به خود راه داده بود که ممکن بود این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]و این روزها او به طرز وحشیانه عمل می کرد و واقعا می توانست آن را انجام دهد

8. Soon the sharp spurs, long whips and atrociously severe bits of early dressage training gave way to more humane equipment.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که مهمیزهای تیز، تازیانه بلند و اعمال خشونت آمیز سواری در درساژ امکان به دست آوردن تجهیزات انسانی تر دادند
[ترجمه گوگل]به زودی تپه های تیز، شلاق های طولانی و بیت های وحشیانه ای از تمرینات زودهنگام راه رفتن به تجهیزات انسانی بیشتری داد

9. He had written the note from memory, word perfect, and spelled atrociously.
[ترجمه ترگمان]نامه را از یاد برده بود، کلمه عالی و atrociously
[ترجمه گوگل]او یادداشت را از حافظه نوشته بود، کلمه کامل و بی رحمانه نوشته شده بود

10. There was unfortunately no one there but I who could realise the atrociously ludicrous way in which the Behaga mode combined with those absurd verses.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه هیچ کس در آن جا نبود، اما من که می توانستم این رفتار عجیب و غریب را که با آن اشعار بی معنی مخلوط شده بود درک کنم
[ترجمه گوگل]متأسفانه هیچ کس آنجا نبود، اما من می توانستم این شیوه ی وحشیانه ی شگفت انگیزی را که حالت Behaga در آن با آن آیات پوچ شناخته می شد، تحقق بخشید


کلمات دیگر: