تضعیف، رقیق کردن، ضعیف شدن، نازک کردن، تقلیل دادن، لاغر کردن، سبک کردن، دقیق شدن، معتدل کردن، تضعیف کردن
attenuating
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• lessening, weakening, thinning
جملات نمونه
1. In a forest, wet wood and needles attenuate the signals.
[ترجمه ترگمان]در جنگل، چوب و سوزن های مرطوب کننده سیگنال ها را تضعیف می کنند
[ترجمه گوگل]در جنگل چوب و سوزن مرطوب سیگنال ها را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]در جنگل چوب و سوزن مرطوب سیگنال ها را کاهش می دهد
2. The fat girl was attenuated by hunger.
[ترجمه ترگمان]دختر چاق از گرسنگی غش می کرد
[ترجمه گوگل]دختر چاق با گرسنگی از بین رفت
[ترجمه گوگل]دختر چاق با گرسنگی از بین رفت
3. Then we got involved with trying to find polymers that attenuate radiation.
[ترجمه ترگمان]سپس ما با تلاش برای پیدا کردن پلی که تشعشعات را تضعیف می کنند درگیر شدیم
[ترجمه گوگل]سپس با تلاش برای پیدا کردن پلیمرهایی که موجب تشدید تابش می شوند، درگیر شده ایم
[ترجمه گوگل]سپس با تلاش برای پیدا کردن پلیمرهایی که موجب تشدید تابش می شوند، درگیر شده ایم
4. Radiation from the sun is attenuated by the Earth's atmosphere.
[ترجمه ترگمان]تشعشع از خورشید در اتمسفر زمین ضعیف شده است
[ترجمه گوگل]تابش از خورشید توسط جو زمین خنثی می شود
[ترجمه گوگل]تابش از خورشید توسط جو زمین خنثی می شود
5. You could never eliminate risk, but preparation and training could attenuate it.
[ترجمه ترگمان]شما هرگز نمی توانید ریسک را از بین ببرید، اما آماده سازی و آموزش می تواند آن را تضعیف کند
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمیتوانید ریسک را از بین ببرید، اما آمادگی و آموزش میتواند آن را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمیتوانید ریسک را از بین ببرید، اما آمادگی و آموزش میتواند آن را کاهش دهد
6. During calcium ingestion, factors such as calcitonin might attenuate bone resorption, while bone calcium deposition continues.
[ترجمه ترگمان]در طول مصرف کلسیم، عواملی از قبیل calcitonin ممکن است استخوان resorption را تضعیف کنند در حالی که رسوب مقادیر کلسیم بالا می رود
[ترجمه گوگل]در طی مصرف خوراکی کلسیم، عوامل مانند کالسیتونین ممکن است باعث کاهش جذب استخوان شوند، در حالی که رسوب کلسیم استخوانی همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]در طی مصرف خوراکی کلسیم، عوامل مانند کالسیتونین ممکن است باعث کاهش جذب استخوان شوند، در حالی که رسوب کلسیم استخوانی همچنان ادامه دارد
7. Latent inhibition was still found to be attenuated by the change of context.
[ترجمه ترگمان]مهار Latent هنوز در اثر تغییر بافت ضعیف یافت می شود
[ترجمه گوگل]همچنان می توان گفت که مهار ناخودآگاه با تغییر زمینه کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]همچنان می توان گفت که مهار ناخودآگاه با تغییر زمینه کاهش می یابد
8. When Sabin developed his attenuated strains of polio he energetically pursued his goal of making them widely accepted as vaccine strains.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ساب ین گونه های ضعیف شده فلج اطفال را توسعه داد، او به شدت هدف خود را دنبال کرد که آن ها را به طور گسترده ای به عنوان گونه های واکسن مورد پذیرش قرار داد
[ترجمه گوگل]هنگامی که سابین سویه های کم توان خود را از بیماری فلج اطفال توسعه داد، او به شدت به دنبال هدف خود برای ایجاد آنها به طور گسترده ای به عنوان واکسن مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که سابین سویه های کم توان خود را از بیماری فلج اطفال توسعه داد، او به شدت به دنبال هدف خود برای ایجاد آنها به طور گسترده ای به عنوان واکسن مورد استفاده قرار گرفت
9. He picked up the flower and held it to the light, a cluster of faded crimson petals with attenuated stalks.
[ترجمه ترگمان]گل را برداشت و آن را به نور گرفت، یک دسته گلبرگ های پژمرده و پژمرده با ساقه دیگر
[ترجمه گوگل]او گل را برداشت و آن را به نور، خوشه ای از گلبرگ های قرمز مایل به زرد با ساقه های آسیب دیده برگزید
[ترجمه گوگل]او گل را برداشت و آن را به نور، خوشه ای از گلبرگ های قرمز مایل به زرد با ساقه های آسیب دیده برگزید
10. A few minutes of rest, and he recovered his oxygen level, although something within felt attenuated.
[ترجمه ترگمان]پس از چند دقیقه استراحت، و او سطح اکسیژن خود را پیدا کرد، هر چند چیزی در درونم ضعیف و ضعیف بود
[ترجمه گوگل]چند دقیقه پس از استراحت، و او سطح اکسیژن خود را بهبود می بخشد، هرچند که چیزی در حد احساس تضعیف است
[ترجمه گوگل]چند دقیقه پس از استراحت، و او سطح اکسیژن خود را بهبود می بخشد، هرچند که چیزی در حد احساس تضعیف است
11. Yet her intolerance was attenuated by a fundamental and rather unexpected liberalism.
[ترجمه ترگمان]با این حال، عدم رواداری او براثر یک لیبرالیسم بنیادی و نسبتا غیرمنتظره ضعیف شد
[ترجمه گوگل]با این حال، عدم تحمل او توسط یک لیبرالیسم اساسی و غیر منتظره تضعیف شد
[ترجمه گوگل]با این حال، عدم تحمل او توسط یک لیبرالیسم اساسی و غیر منتظره تضعیف شد
12. In instances where a flare-up of the disease later attenuated earlier cosmetic benefits, patients became skeptical of surgery.
[ترجمه ترگمان]در مواردی که در آن یک منور از این بیماری بعد از مزایای آرایشی اولیه ضعیف شد، بیماران نسبت به عمل جراحی تردید کردند
[ترجمه گوگل]در مواردی که پس از انفجار بیماری، بعدا مزایا و معایب لوازم آرایشی را تضعیف کرد، بیماران به جراحی شک کردند
[ترجمه گوگل]در مواردی که پس از انفجار بیماری، بعدا مزایا و معایب لوازم آرایشی را تضعیف کرد، بیماران به جراحی شک کردند
13. But deliveries even to these companies are expected to be severely attenuated.
[ترجمه ترگمان]اما انتظار می رود که ارسال حتی به این شرکت ها به شدت تضعیف شود
[ترجمه گوگل]اما انتظار میرود که تحویل حتی به این شرکت ها نیز کاهش یابد
[ترجمه گوگل]اما انتظار میرود که تحویل حتی به این شرکت ها نیز کاهش یابد
14. Temper tantrums often disappear when they no longer receive attention, aggressive behavior is attenuated by making may occur without being punished.
[ترجمه ترگمان]tantrums اغلب وقتی ناپدید می شوند که دیگر مورد توجه قرار نمی گیرند، رفتار پرخاشگرانه از طریق ایجاد شدن ممکن است بدون مجازات رخ دهد
[ترجمه گوگل]تندرمایی های شدید اغلب ناپدید می شوند، وقتی که دیگر توجه نمی کنند، رفتار تهاجمی از طریق تبدیل شدن ممکن است بدون مجازات اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]تندرمایی های شدید اغلب ناپدید می شوند، وقتی که دیگر توجه نمی کنند، رفتار تهاجمی از طریق تبدیل شدن ممکن است بدون مجازات اتفاق بیفتد
15. It later was further attenuated by including anyone killed or wounded in enemy territory, excluding the requirement of combat.
[ترجمه ترگمان]این حادثه بعدا توسط افراد کشته یا زخمی شده در قلمرو دشمن، به استثنای نیاز به جنگ، ضعیف شد
[ترجمه گوگل]این امر بعدا توسط افرادی که در خاک دشمن کشته یا زخمی شده اند، از جمله نیاز به مبارزه، کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]این امر بعدا توسط افرادی که در خاک دشمن کشته یا زخمی شده اند، از جمله نیاز به مبارزه، کاهش یافته است
پیشنهاد کاربران
تقلیل دادن، کاهش دادن
کلمات دیگر: