کلمه جو
صفحه اصلی

consul general


سرکنسول، کنسولی که در شهر نسبتا بزرگی مستقر باشد، ژنرال قونسول

انگلیسی به فارسی

سرکنسول، کنسولی که در شهر به‌نسبت بزرگی مستقر باشد.


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: consuls general
• : تعریف: the highest ranking consular officer.

• chief consul, consul of the highest rank

جملات نمونه

1. On June Consul General Gao Yanping met with Texas Governor Rick Perry and Secretary of State Hope Andrade in Austin, capital of Texas.
[ترجمه ترگمان]در June Gao Yanping، فرماندار تگزاس، ریک پری و وزیر کشور امید Andrade در آستین، مرکز تگزاس ملاقات کردند
[ترجمه گوگل]در ژوئن، کنسول گائو یانگینگ با ریک پری فرماندار تگزاس و هوف آندراژ، وزیر امور خارجه در آستین، تگزاس، ملاقات کرد

2. As the consul general is away, one of the consuls is sitting in for him.
[ترجمه ترگمان]همانگونه که کل کنسول دور است، یکی از کنسولان برای او نشسته است
[ترجمه گوگل]همانطور که کنسول عمومی دور است، یکی از کنسول ها برای او نشسته است

3. On April Consul General Gao Yanping met with Texas Secretary of State Hope Andrade in Austin, capital of Texas.
[ترجمه ترگمان]در ماه آوریل، Gao Yanping، معاون وزیر امور خارجه تگزاس، در آستین، مرکز تگزاس، ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]در کنفرانس آوریل، ژوئن گائو یانگینگ، معاون وزیر امور خارجه تگزاس، هواد آندراده در آستین، پایتخت تگزاس، ملاقات کرد

4. On September 2 Consul General Xu Erwen met with Mr. Nathan Deal, Governor of Georgia and Mr. Kasim Reed, Mayor of Atlanta in Atlanta City, state capital of Georgia.
[ترجمه ترگمان]در دوم سپتامبر، ژو Erwen با آقای ناتان دیل، فرماندار جورجیا و آقای Kasim رید، شهردار آتلانتا در شهر آتلانتا، پایتخت ایالت جورجیا، ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]در 2 سپتامبر، کنسول ژو ارنو با ناتان دال، فرماندار گرجستان و آقای کاظم رید، شهردار آتلانتا در آتلانتا، پایتخت ایالت جورجیا دیدار کرد

5. Acting Consul General Joseph Zadrozny displays a perfectly browned Sichuanese chicken prepared according to a traditional holiday recipe before wishing the citizens of Chengdu a happy Lunar New Year.
[ترجمه ترگمان]جوزف Zadrozny، کنسول اول کنسول، یک جوجه اردک اهلی را که طبق دستور العمل تعطیلات سنتی آماده شده است، قبل از اینکه برای شهروندان چنگدو \"سال نو ماه\" را آرزو کند، آماده می کند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه شهروندان چنگدو را خوشحال کنید، سال نو میلادی را انتخاب کنید، ژوزف زادروزنی، کنسولگری عمل می کند

6. On May 2 20 Consul General Gao Yanping met with Texas Governor Rick Perry at the office building of the Chinese Consulate General in Houston.
[ترجمه ترگمان]در ۲ مه Gao Yanping، ژنرال Gao Yanping با فرماندار تگزاس، ریک پری در ساختمان دفتر کنسولگری چین در هیوستون دیدار کرد
[ترجمه گوگل]در 20 مه 20 ژنرال کنتول گائو یانگینگ با ریک پری فرماندار تگزاس در ساختمان اداری کنسولگری چینی در هوستون ملاقات کرد

7. He'll hold the post of consul general for the United States at Shanghai.
[ترجمه ترگمان]او جایگاه کنسول عمومی ایالات متحده را در شانگهای حفظ خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او پست اصلی کنسولگری ایالات متحده را در شانگهای نگه می دارد

8. We had a meeting with the Consul General of Malaysia.
[ترجمه ترگمان]ما با کنسول کل مالزی ملاقاتی داشتیم
[ترجمه گوگل]ما یک دیدار با کنسول مالزی داشتیم

9. On March 2 Consul General Gao Yanping met with Louisiana Governor Bobby Jindal, Lieutenant Governor Jay Dardenne and Secretary of State Tom Schedler in Baton Rouge, Capital city of Louisiana.
[ترجمه ترگمان]در دوم مارس Gao Yanping فرماندار لوییزیانا، بابی جیندال فرماندار ایالت لوییزیانا و تام Schedler وزیر امور خارجه در Baton Rouge، پایتخت ایالت لویزیانا دیدار کردند
[ترجمه گوگل]در 2 مارس، ژنرال گائو یانگینگ، مشاور عمومی، با جی اندال، فرماندار لوئیزیانا، جی داردن، فرماندار ارشد و تام Schedler، وزیر امور خارجه در باتون روژ، پایتخت لوئیزیانا، دیدار کرد

10. Ido Aharoni, Israel's consul general in New York, says the closest thing America has is DARPA, the Defense Advanced Research Projects Agency.
[ترجمه ترگمان]Ido Aharoni، کنسول عمومی اسرائیل در نیویورک می گوید که نزدیک ترین چیز آمریکا دارپا، آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاع بوده است
[ترجمه گوگل]ایده آرهونی، مشاور ارشد اسرائیل در نیویورک، می گوید نزدیک ترین چیزی که آمریکا در مورد آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاع می کند، DARPA است

11. He is a consul general.
[ترجمه ترگمان]او یک کنسول است
[ترجمه گوگل]او یک مشاور عمومی است

12. No one had any record of a request from the consul general for interviews.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس هیچ سابقه ای از بازرس کل برای مصاحبه نداشت
[ترجمه گوگل]هیچکسی هیچ ضمانتی برای درخواست مصاحبه از سوی کنسولگری نداشت

13. The film begins in Hong Kong on the eve of the hand-over as Han, a mainland Chinese diplomat, is dispatched to Los Angeles as consul general.
[ترجمه ترگمان]این فیلم در روز قبل از اینکه (هان)، دیپلمات اصلی چینی، به لس آنجلس فرستاده شد، در هنگ کنگ آغاز می شود
[ترجمه گوگل]فیلم در هنگ کنگ در آستانه دست زدن به عنوان هان، یک دیپلمات چینی سرزمین اصلی، به لس آنجلس به عنوان مشاور عمومی فرستاده می شود

14. Thanks also to U. S. Commissioner General Jose Villarreal, to our Consul General Beatrice Camp.
[ترجمه ترگمان]از این بابت بسیار متشکرم اس ژنرال خوزه ویلارئال، معاون دادستان کل در کنسول عمومی بئاتریس کمپ
[ترجمه گوگل]با تشکر فراوان از جانب ژنرال خوزه ویارئال، به کمپ بئاتریس، کنسول ما

پیشنهاد کاربران

consul - general ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: سرکنسول
تعریف: کنسولی که بر کار دیگر کنسولگری های کشور متبوع خود در حوزه‏ای تعیین‏شده نظارت دارد


کلمات دیگر: