کلمه جو
صفحه اصلی

au fait


(فرانسه)، آشنا به واقعیات، مطلع، کارشناس، خبره، ویژه گر

انگلیسی به فارسی

هوادار


(فرانسه) آشنا به واقعیات، مطلع


(فرانسه) متخصص، کارشناس، خبره، ویژه‌گر


انگلیسی به انگلیسی

• (french) skilled at; abreast of, knowledgeable of
if you are au fait with something, you are familiar with it and know about it.

مترادف و متضاد

familiar with


Synonyms: au courant, expert, skillful, up on, up to snuff, well instructed, wise to


جملات نمونه

1. Are you au fait with the rules of the game?
[ترجمه ترگمان]آیا شما از قوانین بازی لذت می برید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما با قوانین بازی قاطع هستید؟

2. I'm not really au fait with the computer system yet.
[ترجمه ترگمان]من واقعا با سیستم کامپیوتر کار نمی کنم
[ترجمه گوگل]من هنوز با سیستم کامپیوتری صحیح نیستم

3. I'm new here so I'm not completely au fait with the system.
[ترجمه ترگمان]من تازه اینجا هستم، بنابراین کاملا با سیستم کاری ندارم
[ترجمه گوگل]من اینجا جدید هستم بنابراین من به طور کامل از سیستم اطمینان ندارم

4. Au Fait is willing to create prosperous tomorrow together with customers of both new and old.
[ترجمه ترگمان]Au، fait together is to prosperous prosperous prosperous prosperous prosperous prosperous tomorrow tomorrow tomorrow customers customers new new new both create both both both and and and and and and and and and and and and and and and of of of of of of of of of of of of of and
[ترجمه گوگل]Au Fait مایل است فردا با مشتریان جدید و قدیمی ایجاد کند

5. She appears to be au fait to the ways of the world though she is young.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او از راه ورسم جهان برخوردار است، هر چند که او جوان است
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که او جوان است و به شیوههای جهان ختم می شود

6. It's my first week here so I'm not yet au fait with the system.
[ترجمه ترگمان]این اولین هفته آیه که اومدم اینجا تا با سیستم تموم کنم
[ترجمه گوگل]این هفته اول من است بنابراین من هنوز با سیستم صحیح نیستم

7. It's my first week here so I'm not completely au fait with the system.
[ترجمه ترگمان]این اولین هفته است که من اینجا کار می کنم
[ترجمه گوگل]این اولین هفته من است، بنابراین من به طور کامل از سیستم اطمینان ندارم

8. I was new at the school and not yet au fait with its customs.
[ترجمه ترگمان]من تازه در مدرسه تازه متولد شده بودم و هنوز با آداب و رسوم این کار دست نداشتم
[ترجمه گوگل]من در مدرسه جدید بودم و هنوز هم با آداب و رسوم آن آشنایی ندارم


کلمات دیگر: