کلمه جو
صفحه اصلی

founding father


بنیادگذار، بنیان گذار، موسس، پی افکن، پدر ملت (و غیره)

انگلیسی به فارسی

بنیادگذار، بنیانگذار، موسس، پیافکن، پدر ملت (و غیره)


بنیانگذار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (often cap.) one of the delegates to the U.S. Constitutional Convention in 1787.

- The Founding Fathers grappled with the issues of the balance of power among the branches of the new government.
[ترجمه ترگمان] این پدران، با مسائل مربوط به توازن قدرت در میان شاخه های دولت جدید دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه گوگل] پدران بنیانگذار با مسائل تعادل قدرت در میان شاخه های دولت جدید مواجه شدند

(2) تعریف: a male founder of an institution.
مشابه: father

- Her great grandfather was the founding father of the company.
[ترجمه ترگمان] پدر بزرگ او پدر موسس شرکت بود
[ترجمه گوگل] پدربزرگ بزرگ او پدر بنیانگذار شرکت بود

• the founding father of an institution, organization or idea is the person who sets it up or who first develops it; a literary expression.
the founding fathers of the united states were the members of the american constitutional convention of 1787.

جملات نمونه

1. John Reith was the founding father of the BBC.
[ترجمه ترگمان]جان Reith پدر موسس بی بی سی بود
[ترجمه گوگل]جان ریث پدر بنیانگذار بی بی سی بود

2. Only the Founding Fathers with their Enlightenment experiments significantly pushed beyond the bounds in colonial times.
[ترجمه ترگمان]تنها پدران موسس با تجربیات Enlightenment به طور قابل توجهی فراتر از حد در زمان استعمار فشار می آوردند
[ترجمه گوگل]فقط پدران بنیانگذاران با آزمایشهای روشنگری خود به طور قابل ملاحظه ای فراتر از مرزهای دوران استعمارگرفتند

3. But none of the Founding Fathers ever went to a party convention.
[ترجمه ترگمان] ولی هیچ کدوم از پدران موسس شرکت نکرده بودن
[ترجمه گوگل]اما هیچ یک از پدران بنیانگذاران تا کنون به کنوانسیون حزب نرسیده اند

4. Thank goodness, the Founding Fathers wisely made it difficult to tamper with their precious principles.
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر، این پدران بنیاد، عاقلانه آن را به کار انداختند تا با اصول ارزشمند خود مداخله کنند
[ترجمه گوگل]با تشکر از خدا، پدران بنیانگذر با دقت به اصول ارزشمند خود دچار مشکل شده اند

5. I think the founding father saw to it that no-one else shared centre stage.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که پدر بنیانگذار به این نتیجه رسیده بود که هیچ کس دیگری در مرکز نیست
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم پدر بنیانگذار این را دید که هیچ کس دیگر مرکز مراکز مشترک را نداشت

6. Read in studio One of the founding fathers of independent television has been celebrating sixty years in broadcasting.
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید که یکی از بنیانگذاران تلویزیون مستقل شصت سال پخش را جشن گرفته است
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو یکی از پدران بنیانگذار تلویزیون مستقل در حال پخش 60 سال است

7. And who are these guys to second-guess the Founding Fathers on such a massive scale?
[ترجمه ترگمان]و این آدما کی هستن که فکر میکنن پدران بنیانگذار چنین ابعاد بزرگی دارن؟
[ترجمه گوگل]و این بچه ها برای دومین بار پدران بنیان را در چنین مقیاس عظیمی حدس می زنند؟

8. Brooks Stevens was a founding father of industrial design.
[ترجمه ترگمان]بروکس استیونز پدر موسس طراحی صنعتی بود
[ترجمه گوگل]بروکس استیونز پدر بنیانگذار طراحی صنعتی بود

9. They invoked the names of the founding fathers.
[ترجمه ترگمان] اونا اسم پدران موسس رو خواستن
[ترجمه گوگل]آنها نامهای پدران بنیان گذاشته بودند

10. Our Founding Fathers based the Constitution on the assumption that there was such a thing as public virtue.
[ترجمه ترگمان]بنیان گذاران اصلی ما بر این فرض استوار بودند که چنین چیزی به عنوان فضیلت عمومی وجود دارد
[ترجمه گوگل]پدران مؤمن ما قانون اساسی را بر این باورند که چنین چیزی به عنوان فضیلت عمومی وجود دارد

11. Modern China's founding father, Sun Yat - sen, proposed a dam in 191
[ترجمه ترگمان]پدر بنیانگذار چین، سان یات سن، یک سد را در ۱۹۱ پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]پدر بنیانگذار مدرن چین Sun Yat-sen، سد 191 را پیشنهاد کرد

12. Bateson, together with Norbert Wiener, was a founding father of the modern cybernetic movement.
[ترجمه ترگمان]Bateson، همراه با نوربرت وینر، پدر بنیانگذار جنبش سایبرنتیک مدرن بود
[ترجمه گوگل]باتسون، همراه با نوربرت وینر، پدر بنیانگذار جنبش سایبرنتیک مدرن بود

13. George Washington is considered to be the founding father of the United States of America.
[ترجمه ترگمان]جورج واشینگتن بنیانگذار آمریکا و بنیانگذار آمریکا در آمریکا است
[ترجمه گوگل]جورج واشنگتن به عنوان پدر بنیانگذار ایالات متحده آمریکا در نظر گرفته شده است

14. As prominent a founding father as James Madison maintained: "A people who mean to be their own governors must arm themselves with the power knowledge gives.
[ترجمه ترگمان]یک پدر موسس به نام جیمز مدیسون گفت: \" مردمی که به این معنا هستند که حاکمان خودشان باشند، باید خودشان را با دانش قدرت کنترل کنند
[ترجمه گوگل]همانطور که جیمز مدیسون، یکی از پدران بنیانگذار برجسته، معتقد بود: «افرادی که به معنای فرمانروایی خود هستند، باید خود را با دانش قدرت بشناسند

15. B . He was the founding father of this country.
[ترجمه ترگمان]ب اون پدر موسس این کشور بود
[ترجمه گوگل]ب او پدر بنیانگذار این کشور بود

one of the founding fathers of this university

یکی از بنیانگذاران این دانشگاه


پیشنهاد کاربران

پایه گذار
( اشاره دارد به بنیانگذاران ایالات متحده امریکا که اعلامیه استقلال امریکا را امضا کردند. )

پایه ریز


کلمات دیگر: