کلمه جو
صفحه اصلی

omissions

انگلیسی به فارسی

اشکالات، حذف، غفلت، فروگذاری، از قلم افتادگی، سهو


جملات نمونه

1. intentional omissions have made that text incomprehensible
از قلم انداختگی های عمدی،آن متن را نامفهوم کرده است.

2. we counted the number of omissions in each page
ما تعداد حذفیات هر صفحه را شمردیم.

پیشنهاد کاربران

معایب

ترک فعل

غفلت، ترک فعل، کوتاهی


کلمات دیگر: