تخته سنگ تمیز
clean slate
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: an honorable record.
• (2) تعریف: a record cleared of any previous information, esp. detrimental information.
• new beginning, record which is free of markings
جملات نمونه
1. Orson Pratt, one of the originals, stressed the clean slate of history on which they wrote.
[ترجمه ترگمان]اورسون پرت یکی از افراد اصلی بر لوح تمیز تاریخی که آن ها نوشته بودند تاکید کرد
[ترجمه گوگل]اورسون پرات، یکی از اصلی، بر روی تاریخچه تمیز که در آن نوشته شده بود، تأکید کرد
[ترجمه گوگل]اورسون پرات، یکی از اصلی، بر روی تاریخچه تمیز که در آن نوشته شده بود، تأکید کرد
2. Although there is never a clean slate on which to start planning, the new start provides the necessity for such planning.
[ترجمه ترگمان]اگرچه هرگز لوح تمیزی وجود ندارد که برای شروع برنامه ریزی نیاز باشد، شروع جدید، ضرورت چنین برنامه ریزی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]هرچند که هیچ برنامه ای برای تمیزکاری نیست، شروع جدید برنامه ریزی ضروری است
[ترجمه گوگل]هرچند که هیچ برنامه ای برای تمیزکاری نیست، شروع جدید برنامه ریزی ضروری است
3. The new-born child is virtually a clean slate, to be written on by the world.
[ترجمه ترگمان]کودک تازه متولد شده، یک لوح سفید است که باید در دنیا نوشته شود
[ترجمه گوگل]کودک تازه متولد شده تقریبا یک تخته سنگ پاک است، که توسط جهان نوشته شده است
[ترجمه گوگل]کودک تازه متولد شده تقریبا یک تخته سنگ پاک است، که توسط جهان نوشته شده است
4. We hired him because of his clean slate.
[ترجمه ترگمان]ما اونو به خاطر \"لوح سفید\" - ش استخدام کردیم
[ترجمه گوگل]ما او را به دلیل شستشوی پاکش استخدام کردیم
[ترجمه گوگل]ما او را به دلیل شستشوی پاکش استخدام کردیم
5. Start with a clean slate every time you move onto a new project.
[ترجمه ترگمان]هر بار که وارد یک پروژه جدید می شوید با یک لوح تمیز شروع کنید
[ترجمه گوگل]هر زمانی که شما بر روی یک پروژه جدید حرکت می کنید با یک تخته سنگ تمیز شروع کنید
[ترجمه گوگل]هر زمانی که شما بر روی یک پروژه جدید حرکت می کنید با یک تخته سنگ تمیز شروع کنید
6. Tangerine instead of orange . For a clean slate?
[ترجمه ترگمان]به جای نارنجی متمایل به نارنجی برای یک لوح سفید؟
[ترجمه گوگل]نارنگی به جای نارنجی برای تخته سنگ پاک؟
[ترجمه گوگل]نارنگی به جای نارنجی برای تخته سنگ پاک؟
7. Does Ron Artest have a clean slate with the Rockets?
[ترجمه ترگمان]نکنه \"ران Artest\" یه لوح سفید با تیم بسکتبال داره؟
[ترجمه گوگل]آیا رون آرتست یک تخته سنگ پاک با راکت ها دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا رون آرتست یک تخته سنگ پاک با راکت ها دارد؟
8. He had a clean slate so the principal did not punish him.
[ترجمه ترگمان]لوح سفیدی داشت و مدیر او را تنبیه نمی کرد
[ترجمه گوگل]او یک تخته سنگ تمیز داشت تا مدیر اصلی او را مجازات نکند
[ترجمه گوگل]او یک تخته سنگ تمیز داشت تا مدیر اصلی او را مجازات نکند
9. The ability to start with a clean slate every 2-3 months is priceless.
[ترجمه ترگمان]توانایی شروع با یک لوح تمیز هر ۲ - ۳ ماه بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]توانایی شروع یک شیب تمیز هر 2-3 ماه بی ارزش است
[ترجمه گوگل]توانایی شروع یک شیب تمیز هر 2-3 ماه بی ارزش است
10. Each test case can then start with a clean slate.
[ترجمه ترگمان]سپس هر مورد آزمون می تواند با یک لوح تمیز آغاز شود
[ترجمه گوگل]سپس هر مورد آزمایشی می تواند با یک تخته سنگ پاک شود
[ترجمه گوگل]سپس هر مورد آزمایشی می تواند با یک تخته سنگ پاک شود
11. So starting with a clean slate must be very tempting, but then again, it would be a huge engineering effort for them to do this.
[ترجمه ترگمان]بنابراین شروع با یک لوح سفید باید بسیار وسوسه انگیز باشد، اما دوباره، یک تلاش مهندسی بزرگ برای انجام این کار خواهد بود
[ترجمه گوگل]بنابراین شروع کردن به یک تخته سنگ تمیز باید بسیار وسوسه انگیز باشد، اما پس از آن، این امر می تواند یک تلاش مهندسی عظیم برای آنها باشد تا این کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]بنابراین شروع کردن به یک تخته سنگ تمیز باید بسیار وسوسه انگیز باشد، اما پس از آن، این امر می تواند یک تلاش مهندسی عظیم برای آنها باشد تا این کار را انجام دهند
12. Start with a clean slate.
[ترجمه ترگمان]با یک لوح تمیز شروع کنید
[ترجمه گوگل]با یک تخته سنگ تمیز شروع کنید
[ترجمه گوگل]با یک تخته سنگ تمیز شروع کنید
13. The proposal is to pay everything you owe, so that you can start with a clean slate.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد این است که هر چیزی که بدهکار هستید پرداخت کنید تا بتوانید با یک لوح تمیز شروع کنید
[ترجمه گوگل]پیشنهاد این است که همه چیز را بدهی خود را بپردازید، به طوری که شما می توانید با یک تخته سنگ تمیز شروع کنید
[ترجمه گوگل]پیشنهاد این است که همه چیز را بدهی خود را بپردازید، به طوری که شما می توانید با یک تخته سنگ تمیز شروع کنید
14. The bambina hardly knows me, let's give her, too, a start on a clean slate.
[ترجمه ترگمان]The به سختی مرا نمی شناسد، اجازه بدهید او را هم به او بدهم، شروع به شروع یک شروع به تمیز کردن لوح سفید
[ترجمه گوگل]بمبینی به سختی می داند من، بگذارید او را نیز شروع کنیم
[ترجمه گوگل]بمبینی به سختی می داند من، بگذارید او را نیز شروع کنیم
15. When things go wrong Many people today believe that children begin life with a clean slate.
[ترجمه ترگمان]وقتی اوضاع خراب شود، امروزه بسیاری از مردم بر این باورند که بچه ها زندگی را با یک لوح تمیز آغاز می کنند
[ترجمه گوگل]وقتی همه چیز برطرف می شود امروزه بسیاری از مردم بر این باورند که کودکان با زندگی شگفت انگیز زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]وقتی همه چیز برطرف می شود امروزه بسیاری از مردم بر این باورند که کودکان با زندگی شگفت انگیز زندگی می کنند
پیشنهاد کاربران
اقدام بدون هیچ پیش زمینه ای
لوح نانوشته، لوح نگاشته ( از لاتین تبولا رازا tabula rasa ) ، آغاز دوباره
لوح پاک
شروع تازه و جدید
A fresh start; another chance after wiping out old offenses or debts. This idiom often appears as wipe the slate clean
A fresh start; another chance after wiping out old offenses or debts. This idiom often appears as wipe the slate clean
حساب پاک، پرونده پاک، شروع از سرنو
کلمات دیگر: