کلمه جو
صفحه اصلی

intrinsical

انگلیسی به فارسی

ذاتی


انگلیسی به انگلیسی

• essential, fundamental; inner, internal; personal; real (also intrinsic)

جملات نمونه

1. It is an intrinsical requirement of building a well-off society in an all-round way and a major move to enhance the entire peoples quality to build a learning society.
[ترجمه ترگمان]این یک الزام intrinsical برای ایجاد یک جامعه مرفه در یک راه همه جانبه و یک حرکت مهم برای افزایش کیفیت مردم برای ایجاد یک جامعه یادگیری است
[ترجمه گوگل]این یک الزام ذاتی ایجاد یک جامعۀ خیرخواهانه در یک مسیر کاملا جامع و یک حرکت بزرگ برای ارتقاء کیفیت کل مردم برای ایجاد یک جامعه یادگیرنده است

2. Intrinsical problem of national enterprise's system will affect efficiency of organization and administrative framework.
[ترجمه ترگمان]مشکل سیستم شرکت های ملی بر کارایی سازمان و چارچوب اجرایی تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]مشکل اصلی سیستم سازمانی ملی بر بازده چارچوب سازمان و چارچوب اداری تاثیر می گذارد

3. Thinking can indirectly and resumptively reflects intrinsical attribute and inherent rule of function of human brain.
[ترجمه ترگمان]تفکر به طور غیر مستقیم و غیر مستقیم منعکس کننده مشخصه intrinsical و قاعده ذاتی عملکرد مغز انسان است
[ترجمه گوگل]تفکر می تواند به صورت غیر مستقیم و بازتولید کننده ویژگی ذاتی و حکومت ذاتی عملکرد مغز انسان را نشان دهد

4. This article shows their physically intrinsical difference from pressure and flow effect viewpoint.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تفاوت intrinsical فیزیکی آن ها را از دیدگاه اثر فشار و فشار نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله تفاوت های جسمی و ذهنی خود را از دیدگاه اثر و فشار جریان نشان می دهد

5. The phenomenal and intrinsical analysis of the problems of network ethics in the reality are the ground of building network ethics.
[ترجمه ترگمان]تحلیل فوق العاده و intrinsical مسایل اخلاقی شبکه در واقعیت زمین ایجاد اصول اخلاقی شبکه است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل پدیداری و ذاتی از مشکلات اخلاق شبکه در واقعیت، زمینه ایجاد اخلاق شبکه است

6. Risks of assembly occupancies have source complicacy, intrinsical dualism, effect ponderance, limited calculability and spatiotemporal characteristics.
[ترجمه ترگمان]ریسک of های مونتاژ دارای منبع complicacy، dualism intrinsical، ponderance effect، calculability محدود و ویژگی های spatiotemporal هستند
[ترجمه گوگل]خطرات مشاغل مونتاژ دارای پیچیدگی منبع، دوگانگی ذاتی، اندازه گیری اثر، محاسبه محدود و ویژگی های فضایی و زمانی است

7. Because GI and TM had intrinsical differentiations, TRIPS Agreements just built up GIP principles with difference of TM.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که GI and و TM، intrinsical differentiations را داشتند، موافقتنامه های تریپس تنها اصول GIP را با اختلاف TM ساخته بود
[ترجمه گوگل]از آنجا که GI و TM دارای تمایز ذاتی بودند، موافقت نامه TRIPS فقط اصول GIP را با تفاوت TM ایجاد کرد

8. Intrinsical causes on the bases of some related theories also have been found out, such as incompleteness of the Chinese security market system, lack of credit standing.
[ترجمه ترگمان]دلایل Intrinsical در مبانی برخی از نظریه های مرتبط نیز وجود دارد، از جمله ناقص بودن سیستم بازار امنیتی چین، عدم اعتبار ایستادن
[ترجمه گوگل]علل ذاتی در زمینه برخی از نظریه های مرتبط نیز دیده شده است، از جمله ناقص سیستم بازار امنیت چین، عدم اعتبار است

9. The rational deployment of teacher resource is the intrinsical requirement and essential premises as well as the hinge of achieving balanced development of basic education.
[ترجمه ترگمان]استقرار منطقی منابع معلم، نیاز intrinsical و مقدمات ضروری و همچنین لولا در دستیابی به توسعه متعادل آموزش پایه است
[ترجمه گوگل]استقرار منطقی منابع معلم، الزامات ذاتی و موقعیت های اساسی است و همچنین لایه دستیابی به توسعه متعادل آموزش ابتدایی

10. Intrinsical safety of products is the important guarantee of improving labour conditions and raising safety standards of human society.
[ترجمه ترگمان]تضمین ایمنی محصولات، تضمین مهمی از بهبود شرایط کار و افزایش استانداردهای ایمنی جامعه انسانی است
[ترجمه گوگل]ایمنی ذاتی محصولات، تضمین مهمی برای بهبود شرایط کار و افزایش استانداردهای ایمنی جامعه انسانی است

11. Shaft frequency, blade rate and number of blades of underwater targets are well known intrinsical discriminative features, and are important clues for classification .
[ترجمه ترگمان]فرکانس شفت، نرخ تیغه و تعداد تیغه های اهداف زیر آب به خوبی شناخته شده و متمایز هستند و نشانه های مهمی برای طبقه بندی هستند
[ترجمه گوگل]فرکانس شفت، سطح تیغه و تعداد تیغه های اهداف زیر آب شناخته شده ویژگی های جدایی ذاتی شناخته شده هستند و سرچشمه های مهم برای طبقه بندی هستند

12. There are many nonlinear time varying systems in control domain, and those systems having intrinsical nonlinear are harder to be controlled.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سیستم های غیرخطی زمان غیرخطی در حوزه کنترل وجود دارند، و سیستم هایی که دارای غیر خطی هستند سخت تر کنترل می شوند
[ترجمه گوگل]در سیستم کنترل چندین متغیر غیرخطی مختلف وجود دارد و سیستم هایی که دارای غیر خطی ذاتی هستند کنترل بیشتری دارند

13. The theory analysis and experiment demodulate that the FBG flowmeter system has advantages, such as temperature independent, intrinsical safe, wide measurement rang and high precision.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل نظریه و آزمایش demodulate نشان می دهد که سیستم جریان سنج FBG دارای مزایایی مانند as مستقل، intrinsical ایمن، اندازه گیری گسترده و دقت بالا است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل تئوری و آزمایش demodulate که فلومتر FBG سیستم دارای مزایای، از جمله درجه حرارت مستقل، ایمنی ذاتی، اندازه گیری گسترده و دقت بالا

14. A new and rational method must be given to deal with intrinsical nonlinear nonholonomic dynamics.
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید و منطقی باید برای مقابله با دینامیک nonholonomic غیرخطی intrinsical داده شود
[ترجمه گوگل]یک روش جدید و منطقی برای مقابله با دینامیک غیرخطی غیرخطی ذاتی در نظر گرفته شده است

پیشنهاد کاربران

ذاتی، فطری


کلمات دیگر: