کلمه جو
صفحه اصلی

franklin


معنی : فرد ازاده، ملاک ازاداز طبقه سوم
معانی دیگر : (انگلیس - به ویژه سده های 14 و 15 - کشاورزی که مالک زمین خود بود) دهقان، اسم خاص مذکر، ملاک ازاداز طبقه سوم در سده های 41 و51 میلادی، طبقه متوسط اجتماع

انگلیسی به فارسی

فرد آزاده، ملاک آزاد از طبقه سوم (در سده های ۱۴ و ۱۵ میلادی)، طبقه متوسط اجتماع


فرانکلین، فرد ازاده، ملاک ازاداز طبقه سوم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in fourteenth- and fifteenth-century England, a freeborn but not nobly born landowner.

• male first name; family name; benjamin franklin (1706-1790), american statesman scientist and author, signer of the declaration of independence, publisher of "poor richard's almanack"
landowner, yeoman, independent farmer in medieval england (archaic)

مترادف و متضاد

فرد ازاده (اسم)
franklin

ملاک ازاداز طبقه سوم (اسم)
franklin

جملات نمونه

1. Franklin shared the family's scorn for his wife's new friends.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین عاشق دوستان جدید همسرش بود
[ترجمه گوگل]فرانکلین تقصیر خانواده را برای دوستان جدید همسرش به اشتراک گذاشت

2. Franklin was free to do pretty much whatever he pleased.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین آزاد بود که هر کاری که دوست داره بکنه
[ترجمه گوگل]فرانکلین آزاد بود که تقریبا هر آنچه را که خواسته بود انجام دهد

3. Franklin told Howe to hurry up and take his bath; otherwise, they'd miss their train.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین به او گفت عجله کند و حمام بگیرد، وگرنه قطار را از دست داده بودند
[ترجمه گوگل]فرانکلین به هاو می گفت تا عجله کنه و حمام خودش رو بگیره در غیر این صورت، آنها قطار خود را از دست می دهند

4. The steam pipes rattled suddenly, and Franklin uttered a shriek and jumped with fright.
[ترجمه ترگمان]لوله بخار ناگهان تلق تلق کنان به صدا در آمد و فرانکلین با وحشت از جا پرید
[ترجمه گوگل]لوله های بخار به طور ناگهانی لرزیدند و فرانکلین با صدای تلخی سخن گفت و با ترس پرید

5. Franklin swam and sunbathed at the pool every morning.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین هر روز صبح شنا می کرد و شنا می کرد
[ترجمه گوگل]فرانکلین هر روز صبح شنا کرد و در استخر سرگردان شد

6. Lady Franklin kept a journal during the voyage.
[ترجمه ترگمان] لیدی فرانکلین در طول سفر یه دست نوشته رو نگه داشت
[ترجمه گوگل]بانوی فرانکلین مجله را در طی سفر نگه داشته است

7. Franklin leant over and conferred with his attorneys.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین بهش خم شده بود و با وکلای خودش مشورت می کرد
[ترجمه گوگل]فرانکلین با وکلای خود قرارداد دارد

8. Lady Franklin kept a daily journal of the voyage.
[ترجمه ترگمان]لیدی فرانکلین روزانه یادداشت های روزانه خود را حفظ می کرد
[ترجمه گوگل]بانوی فرانکلین روزنامه ی روزانه ی سفر خود را نگه داشت

9. The youth patterned his life upon Benjamin Franklin.
[ترجمه ترگمان]جوانی با بنجامین فرانکلین زندگی خود را تغییر داد
[ترجمه گوگل]جوانان بر بنجامین فرانکلین زندگی خود را نشان دادند

10. Franklin made his mother an intricately detailed scale model of the house.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین به مادرش مدل دقیقی از خانه داد
[ترجمه گوگل]فرانکلین مادر خود را به مدل پیچیده ای از مقیاس کامل خانه تبدیل کرد

11. He decided Franklin must be suffering from a bad cold.
[ترجمه ترگمان]اون تصمیم گرفته بود که فرانکلین از سرما رنج بکشه
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت که فرانکلین باید از سردی رنج بکشد

12. I told Franklin he would have to start dinner without me.
[ترجمه ترگمان]به فرانکلین گفتم باید بدون من شام رو شروع کنه
[ترجمه گوگل]من به فرانکلین گفتم که او بدون من باید شام را شروع کند

13. Franklin had won with a plurality in electoral votes of 449 to 8
[ترجمه ترگمان]فرانکلین با تعدد آرا در انتخابات ۴۴۹ تا ۸ به پیروزی رسید
[ترجمه گوگل]فرانکلین در رأی گیری های انتخاباتی 449 تا 8 برنده بود

14. Franklin D. Roosevelt described the bombing of Pearl Harbor in 1947 as 'a day that will live in infamy'.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین دی روزولت بمب گذاری پرل هاربر را در سال ۱۹۴۷ به عنوان روزی توصیف کرد که در رسوایی به سر می برد
[ترجمه گوگل]فرانکلین روزولت توضیح داد که بمباران پرل هاربر در سال 1947 به عنوان 'روزی که در غربت زندگی می کند' توصیف کرد


کلمات دیگر: