کلمه جو
صفحه اصلی

translative


معنی : انتقالی، مجازی، ترجمهای، استعاری، پچواکی
معانی دیگر : مجازی، استعاری، ترجمه ای، انتقالی، پچواکی

انگلیسی به فارسی

مجازی، استعاری، ترجمه ای، انتقالی، پچواکی


انتقالی، ترجمهای، مجازی، استعاری، پچواکی


انگلیسی به انگلیسی

• of or related to translation

مترادف و متضاد

انتقالی (صفت)
transfer, alienable, transitive, translative

مجازی (صفت)
translative, allegorical, figurative, virtual, implicit, figural, tropologic, idiomatic

ترجمه ای (صفت)
translative, interpretive, interpretative

استعاری (صفت)
translative

پچواکی (صفت)
translative


کلمات دیگر: