1. Results: The hyperglycemia of diabetes could be corrected by intensive insulin pump within 3~5 days.
[ترجمه ترگمان]نتایج: The دیابت می تواند با پمپ فشرده انسولین در عرض ۳۵ روز اصلاح شود
[ترجمه گوگل]نتایج: هیپرگلیسمی دیابت می تواند توسط پمپ انسولین شدید در عرض 3 تا 5 روز اصلاح شود
2. A mid-aged male patient manifested hyperglycemia, severe hypokalemia, weight loss, thin skin, round face and psychoneurotic symptoms without hypertension.
[ترجمه ترگمان]یک بیمار در میانه سال hyperglycemia، hypokalemia شدید، کاهش وزن، پوست لاغر، صورت گرد و علائم psychoneurotic بدون فشار خون را نشان داد
[ترجمه گوگل]یک مرد نابالغ مردانه هیپرگلیسمی، هیپوکالمی شدید، کاهش وزن، پوست نازک، علائم گرد و علائم روانی نوروتیک بدون فشار خون بالا را نشان داد
3. It is caused in part by prolonged hyperglycemia (high blood sugar) and results in dysfunction of one or both tibial nerves and a plantigrade stance (down on the hocks).
[ترجمه ترگمان]این بیماری در بخشی از hyperglycemia طولانی (قند خون بالا)ایجاد می شود و منجر به اختلال عملکرد یک یا هر دو عصب tibial و یک موضع plantigrade (در hocks)می شود
[ترجمه گوگل]این ناشی از بخشی از افزایش هیپرگلیسمی (قند خون بالا) و منجر به اختلال در اعصاب یک یا هر دو تیبوال و موضع انقباضی (پایین بر روی تپش) است
4. Does hyperglycemia evolve from normoglycemia gradually over time or as a step increase?
[ترجمه ترگمان]آیا hyperglycemia به تدریج در طول زمان یا به عنوان یک افزایش تدریجی رشد می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا هیپرگلیسمی به تدریج از طریق نوروگلیسمی رشد می کند یا به عنوان یک مرحله افزایش می یابد؟
5. However, the relationship between the degree of hyperglycemia and cognitive status remains unclear.
[ترجمه ترگمان]با این حال، رابطه بین درجه of و وضعیت شناختی هنوز مشخص نشده است
[ترجمه گوگل]با این حال، رابطه بین درجه ی هیپرگلیسمی و وضعیت شناختی هنوز معلوم نیست
6. Polyphagia may accompany symptoms of hyperglycemia but is not typically a primary patient concern.
[ترجمه ترگمان]Polyphagia ممکن است علایم افسردگی را همراه داشته باشند اما معمولا یک نگرانی اولیه بیمار نیستند
[ترجمه گوگل]Polyphagia ممکن است همراه با علائم هیپرگلیسمی باشد اما به طور معمول یک نگرانی بیمار نیست
7. The effects of hyperglycemia on calcium load and cyclic AMP content in skeletal muscle may accord with its anti-insulin action, which may be involved in the mechanism of glucose toxicity.
[ترجمه ترگمان]اثرات of بر روی بار کلسیم و محتوای چرخه ای AMP در ماهیچه اسکلتی ممکن است با اقدام ضد انسولین آن مطابقت داشته باشد که ممکن است در مکانیزم سمیت گلوکز دخالت داشته باشد
[ترجمه گوگل]اثر هیپرگلیسمی بر بارگذاری کلسیم و محتوای آمینوکلسیتی آن در عضلات اسکلت ممکن است با اقدام ضد انسولینی آن باشد، که ممکن است در مکانیسم سمیت گلوکز دخیل باشد
8. Findings typically include persistent hyperglycemia (elevated blood sugar) and glucosuria (glucose in the urine). Often, ketones are present in the urine or blood.
[ترجمه ترگمان]یافته ها معمولا شامل hyperglycemia مداوم (قند خون بالا)و glucosuria (گلوکز در ادرار)هستند اغلب، کتون ها در ادرار یا خون وجود دارند
[ترجمه گوگل]یافته ها معمولا عبارتند از: هیپرگلیسمی مداوم (افزایش قند خون) و گلوکوزوری (گلوکز در ادرار) اغلب کتونها در ادرار یا خون موجود است
9. It's used the diagnoses and treadment of infant's hyperglycemia and decompensation of powdered sugar.
[ترجمه ترگمان]از تشخیص ها و treadment hyperglycemia نوزاد و decompensation پودر شکر استفاده می شود
[ترجمه گوگل]از تشخیص و پیشگیری از هیپرگلیسمی نوزاد و کمبود قند پودر استفاده شده است
10. However, stress-induced hyperglycemia does not usually result in glucosuria (elevated urine glucose).
[ترجمه ترگمان]اما، ناشی از فشار معمولا منجر به glucosuria (گلوکز بالا)نمی شود
[ترجمه گوگل]با این حال، هیپرگلیسمی ناشی از استرس معمولا باعث گلوکوزوری (افزایش گلوکز ادرار) نمی شود
11. Hyperglycemia can affect liquid balance and decrease immune function, and promote inflammation.
[ترجمه ترگمان]hyperglycemia می توانند بر تعادل مایع تاثیر بگذارند و عملکرد سیستم ایمنی را کاهش داده و التهاب را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]هیپرگلیسمی می تواند تعادل مایع را کاهش دهد و عملکرد سیستم ایمنی را کاهش دهد و التهاب را تسریع کند
12. To investigate the correlation between hyperpressure hyperlipemia and hyperglycemia on effect of cardio-cerebrovascular disorders in morbidity.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی رابطه بین hyperpressure hyperlipemia و hyperglycemia بر روی اثرات اختلالات قلبی - cerebrovascular در morbidity
[ترجمه گوگل]برای بررسی ارتباط بین هیپرلیپسی هیپرپرسیم و هیپرگلیسمی بر اثر اختلالات قلب و عروق مغزی در عوارض
13. Methods Hyperglycemia model was established by intravenous injection of streptozocin in SD rats.
[ترجمه ترگمان]روش هایی برای مدل hyperglycemia توسط تزریق وریدی of در موش های SD ایجاد شد
[ترجمه گوگل]روش ها: مدل هیپرگلیسمی با تزریق داخل وریدی استرپتوزوکین در موش های صحرایی SD تعیین شد
14. Objective: To study the effects of vanadyl sulfate on hyperglycemia and hyperlipidemia of diabetic rats and discuss its possible mechanism.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات سولفات vanadyl بر روی hyperglycemia و hyperlipidemia موش های دیابتی و بررسی مکانیسم احتمالی آن
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر وانادیول سولفات بر هیپرگلیسمی و هیپرلیپیدمی موش های صحرایی دیابتی و بحث در مورد سازگاری احتمالات آن
15. Critique:Oral prednisone is the safest agent for this patient and is very effective in suppressing acute gouty inflammation, even though it may transiently further exacerbate his hyperglycemia.
[ترجمه ترگمان]نقد: اورال prednisone امن ترین عامل برای این بیمار است و در سرکوب التهاب ریوی شدید موثر است، با اینکه ممکن است برای مدت کوتاهی hyperglycemia را وخیم تر کند
[ترجمه گوگل]نقدین پردنیزون خوراکی امن ترین عامل برای این بیمار است و در سرکوب التهاب حاد دستگاه گوارش بسیار موثر است، هرچند ممکن است هیپرگلیسمی او را تشدید کند