کلمه جو
صفحه اصلی

hypoglossal


معنی : وابسته به عصب زیر زبانی
معانی دیگر : (کالبد شناسی) زیر زبانی (به ویژه اعصاب زیر زبانی)، وابسته به عصب زیرزبانی
hypoglossal (n)
بی - زیر زبان، عصب زیر زبان

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) وابسته به عصب زیرزبانی


hypoglossal، وابسته به عصب زیر زبانی


انگلیسی به انگلیسی

• under the tongue (anatomy)

مترادف و متضاد

وابسته به عصب زیر زبانی (صفت)
hypoglossal

جملات نمونه

1. HRP was injected into the hypoglossal nerve of rabbit.
[ترجمه ترگمان] HRP به عصب \"hypoglossal\" تزریق شده بو
[ترجمه گوگل]HRP به عصب هیپوگلوزالی خرگوش تزریق شد

2. Objective : To reveal the anatomic relationship between hypoglossal and lingual nerve.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای آشکار کردن رابطه تشریحی بین عصب روان شناسی و عصب زبانی
[ترجمه گوگل]هدف: تشریح ارتباط آناتومیکی بین عصب هیپوگلیسمی و زبانی

3. The labelled fibers were found in the tracheosyringealis hypoglossal nerve.
[ترجمه ترگمان]فیبرها در عصب hypoglossal tracheosyringealis یافت شدند
[ترجمه گوگل]الیاف نشاندار شده در عصب هیپوگلوزالی tracheosyringealis یافت شد

4. Hypoglossal nerve injury was the most common injury(6 6%).
[ترجمه ترگمان]آسیب عصب آنی the بیش ترین آسیب را داشت (۶ %)
[ترجمه گوگل]آسیب عصب هیپوگلوزالی شایع ترین آسیب (6٪ 6) بود

5. Conclusion Hypoglossal schwannoma is extremely rare.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Hypoglossal schwannoma بسیار نادر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Schwannoma هیپوگلوزال بسیار نادر است

6. Objective To improve the diagnosis and treatment of hypoglossal schwannoma.
[ترجمه ترگمان]هدف بهبود تشخیص و درمان of schwannoma
[ترجمه گوگل]هدف بهبود تشخیص و درمان شوانوم هیپوگلیسمی

7. The projection from the hypoglossal nucleus of muscles of tongue in rats was studied with the combined method of HRP tracing and immunocytochemistry.
[ترجمه ترگمان]تصویر برداری از هسته hypoglossal عضلات زبان در موش های صحرایی با روش ترکیبی ردیابی HRP و immunocytochemistry مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]طرح ریزی از هسته هیپوگلوزالی عضلات زبان در موش صحرایی با روش ترکیبی ردیابی HRP و ایمونوسیتوشیمی مورد بررسی قرار گرفت

8. No spinal cord injury,(sentence dictionary) paralysis of hypoglossal nerve or breakage of internal fixation occurred in any patients.
[ترجمه ترگمان]هیچ آسیب طناب نخاعی یا شکستگی استخوان ستون فقرات یا شکستگی داخلی در هر بیمار رخ نداده است
[ترجمه گوگل]هیچ آسیب نخاعی (فرهنگ لغت جمله) فلج عصب هیپوگلیسالی یا شکستگی ضایعه داخلی در هر بیمار رخ داده است

9. The venous plexus filling of the hypoglossal canal joined the inferior petrosal sinus and then terminated in the jugular bulb or the internal jugular vein.
[ترجمه ترگمان]شبکه کوروئید رسوب مجاری hypoglossal به سینوس خاره ای پایینی پیوست و سپس در سیاه رگ گردنی و یا سیاه رگ گردنی داخلی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]پرکردن انعقاد وریدی کانال هیپوگلوزال به سینوس پتاسیم پایینتر پیوسته و سپس در لامپ ژوگولار یا ورید ژوگولار داخلی متوقف می شود

10. Neanderthal skulls also show evidence of a large hypoglossal canal.
[ترجمه ترگمان]جمجمه انسان های غار نشین نیز نشان دهنده یک کانال بزرگ hypoglossal است
[ترجمه گوگل]جمجمه نئاندرتال همچنین شواهدی از کانال هیپوگلوزالی بزرگ نشان می دهد

11. Typical clinical manifestations of this disease are bilateral hypoglossal nerve palsy, tetraparesis, and the disturbance of deep sensations.
[ترجمه ترگمان]نشانه های معمول بالینی این بیماری عبارتند از: تشنج عصبی، فلج مغزی و اختلال حواس عمیق
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی معمول این بیماری فلج عصب هیپوگلیسمی دو طرفه، tetraparesis و اختلال در احساسات عمیق است

12. It companied with carotid canal and hypoglossal canal outside hole, and formed triangle that posterior groups nerve and jugular buld existed in.
[ترجمه ترگمان]آن با کانال carotid و کانال hypoglossal خارج از سوراخ شکل می گیرد و مثلثی تشکیل می دهد که عصب گردنی و گردنی گردنی وجود دارند
[ترجمه گوگل]این کانال با کانال کاروتید و کانال هیپوگلوزالی خارج از سوراخ همراه بود و مثلثی تشکیل می داد که گروه های خلفی عصب و جولای بولد در آن وجود داشتند

13. The anatomic relationship of lingual artery and hypoglossal nerve was observed and measured.
[ترجمه ترگمان]رابطه تشریحی سرخرگ زبانی و عصب hypoglossal مشاهده و اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]ارتباط آناتومیکی عصب بین لثه و عصب هیپوگلیسمی مشاهده و اندازه گیری شد

14. The left hypoglossal nerve of the mouse was cut under 4% chloral hydrate anesthesia, and then the skin was sutured.
[ترجمه ترگمان]عصب چپ چپ موش، زیر ۴ % anesthesia hydrate هیدرات قطع شد، و سپس پوست sutured شد
[ترجمه گوگل]عصب هیپوگلیسمی سمت چپ موش زیر 4٪ بیهوشی کلرال هیدرات برداشته شد و پس از آن پوست پوست برداشته شد

15. It extends along the posterior margin of the petrous bone and passes through the hypoglossal canal into the parapharyngeal space (Annotated image).
[ترجمه ترگمان]آن در امتداد حاشیه عقبی استخوان petrous امتداد می یابد و از طریق کانال hypoglossal به فضای parapharyngeal (تصویر Annotated)عبور می کند
[ترجمه گوگل]آن را در امتداد حاشیه خلفی استخوان زاویه دار قرار می دهد و از طریق کانال هیپوگلوزالی به فضای پارافارنگز عبور می کند (تصویر علامت گذاری شده)


کلمات دیگر: