کلمه جو
صفحه اصلی

internment


معنی : توقیف، نگاهداری
معانی دیگر : بازداشت (در زندان اسیران جنگ)، زندانی شدن (در بازداشتگاه)

انگلیسی به فارسی

نگاه داری، توقیف


ویزیت، توقیف، نگاهداری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: confinement in a prison or prison camp, esp. during wartime.

• imprisonment; detention; confinement
internment is imprisonment for political reasons.

مترادف و متضاد

توقیف (اسم)
suppression, execution, custody, apprehension, arrest, detention, internment, arrestment, seizing, constraint, sequestration, holdup, lockup, nabbing

نگاهداری (اسم)
support, hold, keep, subsistence, internment, poise, retention

جملات نمونه

1. They called for the return of internment without trial for terrorists.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار بازگشت حبس بدون محاکمه برای تروریست ها شدند
[ترجمه گوگل]آنها خواستار بازگرداندن زندانی شدن بدون محاکمه برای تروریست ها شدند

2. I refer mainly to internment and other measures that can not be justified.
[ترجمه ترگمان]من بیشتر به حبس و اقدامات دیگر اشاره می کنم که نمی توان آن ها را توجیه کرد
[ترجمه گوگل]من به طور عمده به بازداشت و سایر اقدامات اشاره می کنم که قابل توجیه نیست

3. I repeat what I have said before: internment has been retained on the statute book.
[ترجمه ترگمان]آنچه را که قبلا گفته بودم تکرار می کنم: حبس بر روی کتاب قانون نگهداری شده است
[ترجمه گوگل]من آنچه را که قبلا گفتم، تکرار می کنم: زندانی شدن در کتاب مقرره حفظ شده است

4. There is no easy way and internment is not the answer.
[ترجمه ترگمان]هیچ راه ساده ای وجود ندارد و حبس، پاسخ نیست
[ترجمه گوگل]هیچ راهی آسان نیست و بازجویی جواب نیست

5. I believe that it can be done without internment.
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که این کار بدون نگهداری از عهده این کار بر می آید
[ترجمه گوگل]من معتقدم که می توان بدون انجام وظیفه انجام داد

6. As the piece opens, he is in an internment camp, and she is teetering on the edge of madness.
[ترجمه ترگمان]وقتی که قطعه باز می شود، او در اردوگاه نگهداری و نگهداری می شود، و او روی لبه دیوانگی است
[ترجمه گوگل]همانطور که قطعه باز می شود، او در یک اردوگاه بازداشت است و او در لبه جنون قرار دارد

7. Mandela was released after 2years' internment.
[ترجمه ترگمان]ماندلا پس از ۲ سال حبس آزاد شد
[ترجمه گوگل]ماندلا پس از دو سال زندان آزاد شد

8. Some will look to selective internment, of loyalists and republicans, to give relief.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها به حبس انتخابی، وفاداران و جمهوری خواهان، کمک خواهند کرد تا به آن ها کمک کنند
[ترجمه گوگل]برخی از آنها برای انجام وظیفه انتخابی، وفاداران و جمهوری خواهان، برای تسریع در نظر خواهند گرفت

9. The fact remains that internment is on the statute book and is available to the Government to use.
[ترجمه ترگمان]واقعیت این است که حبس بر روی کتاب اساسنامه است و برای استفاده دولت در دسترس است
[ترجمه گوگل]واقعیت این است که بازداشت در کتاب قانون است و در اختیار دولت برای استفاده قرار می گیرد

10. Internment - as opposed to prisoners-of-war camps - has a unique sociological flavour.
[ترجمه ترگمان]Internment - که مخالف اردوگاه های اسرای جنگی است - یک طعم اجتماعی منحصر به فرد دارد
[ترجمه گوگل]Internment - به عنوان مخالف اردوگاه های زندان - دارای طعم منحصر به فرد جامعه شناسی است

11. Many of these were transferred to an internment camp at Long Kesh near Lisburn.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این افراد به اردوگاه حبس در لانگ Kesh در نزدیکی Lisburn منتقل شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از این ها به یک اردوگاه بازداشت در Long Kesh در نزدیکی لیسبرن منتقل شدند

12. The accusations about the internment camps look to many analysts like a possible pretext for war.
[ترجمه ترگمان]اتهامات در مورد اردوگاه های حبس، بسیاری از تحلیلگران را به عنوان بهانه ای برای جنگ نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]اتهامات مربوط به اردوهای بازداشت به تحلیلگران بسیاری مانند یک بهانه احتمالی برای جنگ نگاه می کنند

13. The chapters on the internment are Both readaBle and well researched.
[ترجمه ترگمان]فصل های حبس internment هر دو مورد بررسی قرار گرفته و به خوبی تحت بررسی قرار دارند
[ترجمه گوگل]فصل ها در بین المللی هر دو readaBle و به خوبی تحقیق شده است

14. Of the 10 internment camps that were established, two of the larger ones were in Arizona.
[ترجمه ترگمان]از ۱۰ اردوگاه حبس که تاسیس شد، دو نفر از the بزرگ تر در آریزونا بودند
[ترجمه گوگل]از 10 اردوگاه بازداشتی که تاسیس شد، دو نفر از آنها بزرگتر در آریزونا بودند

15. Certainly the recent attacks against the internment camps are evidence enough.
[ترجمه ترگمان]قطعا حملات اخیر علیه اردوگاه های حبس کافی است
[ترجمه گوگل]بدیهی است که حملات اخیر علیه اردوگاه های بازداشت به اندازه کافی نشان داده شده است


کلمات دیگر: