معنی : بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خم شده، زناء کرده
fornicated
معنی : بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خم شده، زناء کرده
انگلیسی به فارسی
فریب خورده، بشکل طاق، قوسی شکل، طاقی شکل، بجلو خم شده، زناء کرده
مترادف و متضاد
بشکل طاق (صفت)
fornicated
قوسی شکل (صفت)
fornicated
طاقی شکل (صفت)
vaulted, fornicated
بجلو خم شده (صفت)
fornicated
زناء کرده (صفت)
fornicated
کلمات دیگر: