1. The two most prominent rightists were Kim Ku and Syngman Rhee.
[ترجمه ترگمان]این دو rightists برجسته، کیم کوک و Syngman ری بودند
[ترجمه گوگل]دو قهرمان برجسته ترین کیم کو و سینگرمن رئی بود
2. Because the anti - Rightist campaign is on the right track and in some places has already ended.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مبارزه با مواد مخدر در مسیر درست قرار دارد و در برخی مکان ها هم اکنون پایان یافته است
[ترجمه گوگل]از آنجا که کمپین مبارزه با حقانیت در مسیر درست قرار دارد و در بعضی از نقاط به پایان رسیده است
3. The mistake here arose from a Rightist viewpoint.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]اشتباه در اینجا از دیدگاه راستگرایان مطرح شد
4. In fact, rightist made a back to discuss (uses wrong character especially, good recognized), own put ungratefully own "the supercilious look wolf" on seat!
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، جناح راست برای بحث در مورد (استفاده از ویژگی های اشتباهی به ویژه، شناخته شده)، خود را به عنوان \"گرگ نگاه supercilious\" در جایگاه خود قرار داد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، راستگرایانی که بحث را مطرح کردند (از شخصیت اشتباه استفاده می کنند، مخصوصا، خوب به رسمیت شناخته شده است)، خود را با نامطلوب 'گرگ نگاه روحانی' در صندلی قرار می دهند!
5. The necessity for the anti - Rightist struggle of 1957 should be reaffirmed.
[ترجمه ترگمان]ضرورت مبارزه با Rightist ۱۹۵۷ باید دوباره مورد تاکید قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ضرورت مبارزه علیه حقوقی سال 1957 باید دوباره تأیید شود
6. Now let us leave aside the Rightist intellectuals, for they are reactionaries.
[ترجمه ترگمان]حالا اجازه بدهید روشنفکران Rightist را کنار بگذاریم، زیرا آن ها reactionaries
[ترجمه گوگل]اکنون اجازه دهید که روشنفکران راستین را کنار بگذاریم؛ زیرا آنها واکنش نشان می دهند
7. It was the Rightist Chang - Lo alliance that wanted us to go backward.
[ترجمه ترگمان]این اتحاد Rightist Chang بود که می خواست ما به عقب برگردیم
[ترجمه گوگل]این اتحاد راستین چانگ - لو بود که ما را به عقب بازگرداند
8. It depends on how the Rightist gentlemen behave themselves.
[ترجمه ترگمان]بستگی به این دارد که این آقایان چگونه رفتار کنند
[ترجمه گوگل]این بستگی به این دارد که چگونه آقایان رقیب رفتار خود را انجام می دهند
9. This was the anti - Rightist struggle, the rectification movement.
[ترجمه ترگمان]این مبارزه anti، جنبش اصلاح بود
[ترجمه گوگل]این مبارزه ضد حقوقی، جنبش اصلاح بود
10. If that isn't a rightist point of view, what is it? "
[ترجمه ترگمان]اگر این یک نقطه نظر راست گرایانه نباشد، چه چیزی است؟ \"
[ترجمه گوگل]اگر این یک دیدگاه راستگرایانه نیست، چی هست؟ '
11. The Rightists are characterized by their Rightist political attitude.
[ترجمه ترگمان]The با نگرش سیاسی Rightist مشخص می شوند
[ترجمه گوگل]راستگرایان با نگرش سیاسی راستین خود مشخص می شوند
12. Surely the people will not agree to a Rightist heading a ministry!
[ترجمه ترگمان]مطمئنا مردم با یک Rightist که یک وزارتخانه را سرپرستی می کند موافقت نمی کنند!
[ترجمه گوگل]مطمئنا مردم با یک رقیب به عنوان یک وزارتخانه موافق نیستند!
13. You're criticizing the Party line! This rightist deviation of yours is very serious!
[ترجمه ترگمان]داری از خط حزب انتقاد می کنی! انحراف اخلاقی شما بسیار جدی است
[ترجمه گوگل]شما از خط حزب انتقاد می کنید! این انحراف راست شما بسیار جدی است!
14. " I'm not taking a rightist view!
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" من دیدگاه rightist ندارم!
[ترجمه گوگل]'من یک دیدگاه راست را نمی گیرم!
15. Silva is a member of the rightist People's Party.
[ترجمه ترگمان]سیلوا عضو حزب راست خلق است
[ترجمه گوگل]سیلوا عضو حزب راست افراطی است