کلمه جو
صفحه اصلی

shanty


معنی : کلبه
معانی دیگر : آلونک، کوخ، کاشانه، بیغوله، رجوع شود به: chantey، در کلبه زندگی کردن

انگلیسی به فارسی

کلبه، در کلبه زندگی کردن


چوبه دار، کلبه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: shanties
• : تعریف: a crudely constructed cabin or house; shack.
مشابه: home, lodge
اسم ( noun )
حالات: shanties
• : تعریف: variant of chantey.

• shack, crude hut; sailor's song, chantey
a shanty is a small rough hut which people live in, built from tin, cardboard, or another material that is not very strong.
a shanty is also a song which sailors used to sing while they were doing work on a ship such as pulling in ropes.

مترادف و متضاد

کلبه (اسم)
lodge, hull, shack, hutch, cabana, hut, cabin, cottage, shanty, hovel, cote, kraal

shack


Synonyms: cabin, camp, cottage, hut, lean-to, shed, shelter, small house, tiny house


جملات نمونه

1. In the shanty towns there are very poor living standards.
[ترجمه ترگمان]در the، استانداردهای زندگی بسیار ضعیفی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در شهرهای فقیرنشین، استانداردهای زندگی بسیار ضعیف وجود دارد

2. The shanty tottered in the strong wind and fell.
[ترجمه ترگمان]کلبه در بادی قوی لغزید و افتاد
[ترجمه گوگل]سیب زمینی در باد قوی و سقوط کرد

3. There is awful deprivation in the shanty towns.
[ترجمه ترگمان]در the هیچ محرومیت وحشتناکی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]محرومیت وحشتناکی در شهرهای کوچک وجود دارد

4. Up in the shanty towns subversion ruled.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که در کلبه ای که در آن کلبه بود، خرابکاری می کردند
[ترجمه گوگل]بالا در شهر های شلوغ سرزنش حکم

5. The first shanty appeared on the ice on January 20, and others soon followed.
[ترجمه ترگمان]اولین کلبه در روز ۲۰ ژانویه روی یخ ظاهر شد و دیگران به زودی به دنبال آن آمدند
[ترجمه گوگل]اولین باریک در 20 ژانویه در یخ ظاهر شد و دیگران به زودی دنبال شدند

6. All the cottages had cutesy names like "Sea Shanty" painted above their doors.
[ترجمه ترگمان]همه کلبه ها عبارت بودند از \"Shanty دریایی\" که در بالای در آن ها نقاشی شده بود
[ترجمه گوگل]تمام کلبه ها دارای نام های زیبا مانند 'Sea Shanty' بود که در بالای درب آنها رنگ شده بود

7. A man in his shanty, a cockerel on his crowing post.
[ترجمه ترگمان]در این موقع مردی در کلبه او بود که جوجه خروس on بود
[ترجمه گوگل]یک مرد در کمین او، یک دروغ گفتن در پست کوبش او

8. The inhabitants of the shanty towns have frequently achieved stability and social organisation through the establishment of personal networks and voluntary associations.
[ترجمه ترگمان]ساکنان این کلبه اغلب از طریق ایجاد شبکه های فردی و انجمن های داوطلبانه به ثبات و سازمان های اجتماعی دست یافته اند
[ترجمه گوگل]ساکنان شهر های شلوغ اغلب با ایجاد شبکه های شخصی و انجمن های داوطلبانه به ثبات و سازمان اجتماعی دست یافتند

9. Often referred to as shanty towns, these make-shift settlements now house one-third to one-half of the population of many cities.
[ترجمه ترگمان]این شهرک ها که اغلب به عنوان shanty شهر شناخته می شوند، اکنون در حال حاضر یک سوم جمعیت را به نیمی از جمعیت شهرها تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]این شهرها اغلب به عنوان شهرهای کوچکی نامیده می شوند، اما این شهرک های تغییر مکان اکنون یک سوم تا نیمی از جمعیت بسیاری از شهرها را شامل می شود

10. Some were shot on location in shanty towns or marginal neighbourhoods.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها در محل in و محله های حاشیه ای مورد اصابت گلوله قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها در محل شهرهای کوچک یا محله های حاشیه ای مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند

11. A path led through the underbrush to the shanty of a woman named Mrs Fetchalub, his closest neighbor.
[ترجمه ترگمان]راهی برای عبور از میان بوته ها به کلبه خانمی به نام خانم Fetchalub و نزدیک ترین همسایه او بود
[ترجمه گوگل]یک مسیر از طریق زیره سیاه به خانم خانم فتچالوب، نزدیکترین همسایه اش، منجر شد

12. He had visited shanty settlements known as fa las owing to their resemblance, at a distance, to honeycombs.
[ترجمه ترگمان]او از shanty که به خاطر شباهت شان با las و در فاصله دور تا honeycombs با هم آشنا بودند، بازدید کرده بود
[ترجمه گوگل]او به دلیل شباهت خود، در فاصله ای به سلول های عجیب و غریب، به شهرک های شنتئی معروف شده است

13. So return with us to that steamy, sweaty shanty in Old Boston Town.
[ترجمه ترگمان]پس با ما به کلبه steamy و عرق کرده در شهر قدیمی بوستون باز گردیم
[ترجمه گوگل]پس با ما در این باره باارزش و خشن، در شهر قدیمی بوستون، برگشتیم

14. There's a shanty town built of flattened oil barrels and packing cases.
[ترجمه ترگمان]یک شهر shanty که از بشکه های روغن و مواد بسته بندی شده بود
[ترجمه گوگل]یک شهر کوچولو ساخته شده از بشکه های نفت مسطح و موارد بسته بندی است

15. The soldier rigged up a shanty for a night's rest.
[ترجمه ترگمان]سرباز یک آلونک را برای استراحت شبانه برپا کرده بود
[ترجمه گوگل]یک سرباز برای یک استراحت در شب، یک شبان راه انداخت

پیشنهاد کاربران

زاغه

محله فقیرنشین

آواز ملوانان هنگام کار


کلمات دیگر: