1. Unrealistically, you may try to play the Intermezzo Giocoso by practising 30 minutes every day.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما ممکن است سعی کنید با تمرین ۳۰ دقیقه در هر روز بازی intermezzo giocoso را بازی کنید
[ترجمه گوگل]به طور غیر واقعی، شما می توانید با تمرین 30 دقیقه در هر روز، Intermezzo Giocoso را بازی کنید
2. This intermezzo over, he found himself surrounded by several stunning, porcelain-faced Japanese women in kimonos.
[ترجمه ترگمان]او خود را در محاصره چندین زن شگفت انگیز و چینی ژاپنی در kimonos یافت
[ترجمه گوگل]این بینش، او خود را در معرض چندین زن ژاپنی با ظاهر ظریف و ظریف در کیومونوس قرار داد
3. Arithmetically: 10 % for the Intermezzo Giocoso is equal to 100 % for the Serenata.
[ترجمه ترگمان]arithmetically: ۱۰ % برای the giocoso برابر با ۱۰۰ % برای the است
[ترجمه گوگل]ریاضی: 10٪ برای Interezzo Giocoso برابر 100٪ برای Serenata است
4. The middle movement, called Intermezzo, is an Andante grazioso with light staccatos and melodic grace, not a brooding or even sentimental nocturne.
[ترجمه ترگمان]جنبش متوسط، called موسوم به intermezzo، an andante با staccatos سبک و خوش آهنگی، نه یک موجود brooding یا حتی احساساتی است
[ترجمه گوگل]جنبش وسطی که Intermezzo نامیده می شود، Andante grazioso با staccatos نور و فضل ملودیک، نه nocturne brooding و یا حتی احساساتی است
5. Oriental - Theme with Variations, Intermezzo, Finale.
[ترجمه ترگمان]تم - تم با Variations، intermezzo، finale
[ترجمه گوگل]شرقی - تم با تغییرات، Intermezzo، Finale
6. Highlights of the first half were three specially adapted songs from Bizet's Carmen and the hauntingly beautiful Intermezzo by Granados.
[ترجمه ترگمان]کاره ای مهم نیمه اول، سه آهنگ مخصوص به ویژه از کار من و the زیبای hauntingly بود که توسط Granados ساخته شده بودند
[ترجمه گوگل]نکات برجسته از نیمه اول، سه آهنگ مخصوص اقتباس شده از کارمن Bizet و Intermezzo به شدت زیبا Granados بود
7. A rhizome has no beginning or end; it is always in the middle, between things, interbeing, intermezzo.
[ترجمه ترگمان]rhizome آغازی یا پایانی ندارد؛ همیشه میان چیزها، interbeing، intermezzo قرار دارد
[ترجمه گوگل]ریزوم هیچ ابتدایی یا پایان ندارد همیشه در وسط، بین چیزها، interbeing، intermezzo است
8. Liberty is a well-armed lamb contesting the vote, and then playing a delightful Brahm's Intermezzo on piano.
[ترجمه ترگمان]آزادی یک بره کاملا مسلح برای رای دادن است و بعد بازی Brahm delightful را روی پیانو اجرا می کند
[ترجمه گوگل]لیبرتی یک بره مسلح مسلح است که در رای گیری شرکت می کند و سپس Intermezzo را بر روی پیانو بازی می کند
9. A fairly popular attempt at writing a new distributed file system is the InterMezzo distributed file system.
[ترجمه ترگمان]یک تلاش نسبتا محبوب برای نوشتن یک سیستم فایل توزیع جدید، سیستم فایل توزیع intermezzo است
[ترجمه گوگل]یک تلاش نسبتا محبوب در نوشتن یک سیستم فایل توزیع شده جدید، سیستم فایل توزیع شده InterMezzo است
10. These works seem as if the epitome of his life. One of the most distinctive is Intermezzo.
[ترجمه ترگمان]این کارها گویی مظهر زندگی او هستند یکی از متمایزترین عناصر intermezzo است
[ترجمه گوگل]این آثار به نظر می رسد به عنوان مظهر زندگی او یکی از بیشترین مشخصه های Intermezzo است
11. Other AFS-type file systems are available, like the GPLed InterMezzo, but they do not replicate AFS command-line semantics or its architecture.
[ترجمه ترگمان]دیگر سیستم های فایل AFS مانند the intermezzo موجود هستند، اما معنای AFS - و معماری آن را تکرار نمی کنند
[ترجمه گوگل]دیگر سیستم فایل های AFS در دسترس هستند مانند GPLed InterMezzo، اما آنها معناشناسی خط فرمان AFS یا معماری آن را تکثیر نمی کنند
12. Zolpidem tartrate was first approved in the United States in 1992 as Ambien (sanofi-aventis), the statement notes; Intermezzo is a lower-dose formulation of zolpidem.
[ترجمه ترگمان]Zolpidem tartrate اولین بار در سال ۱۹۹۲ در آمریکا به عنوان Ambien (sanofi - aventis)تصویب شد
[ترجمه گوگل]زولپیدم تارتات برای اولین بار در سال 1992 در ایالات متحده به عنوان Ambien (sanofi-aventis) تایید شد Intermezzo یک فرمول پایین تر از زولپیدم است
13. Opera is music, drama, literature, dance, theater and art as a comprehensive integration of art, usually by the Aria, Recitative, ensemble, chorus, Overture, Intermezzo, dances and other components.
[ترجمه ترگمان]اپرا شامل موسیقی، درام، ادبیات، رقص، تئاتر و هنر به عنوان یک ترکیب جامع از هنر، معمولا توسط آریا، recitative، گروه همسرایان، Overture، رقص، رقص، رقص و دیگر اجزای اپرا می شود
[ترجمه گوگل]اپرا موسیقی، نمایشنامه، ادبیات، رقص، تئاتر و هنر به عنوان یک ادغام جامع از هنر است، معمولا توسط Aria، Recitative، گروه، Chorus، Overture، Intermezzo، رقص و دیگر اجزای سازنده