کلمه جو
صفحه اصلی

fosse


معنی : خندق، گودال، چال
معانی دیگر : چال، خندق، گودال

انگلیسی به فارسی

چال، خندق، گودال


fosse، خندق، گودال، چال


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a ditch, esp. one used as a fortification.

• moat; ditch dug and filled with water as a fortification

مترادف و متضاد

خندق (اسم)
bay, hole, dike, gallery, ditch, trench, moat, pit, entrenchment, fosse

گودال (اسم)
hole, swag, grave, trench, pit, cavern, puddle, cavity, sinkhole, fossa, fosse, fovea, vesicle, sinus, graben

چال (اسم)
hole, trench, pit, cavern, fossa, fosse, lubritorium

جملات نمونه

1. The whole army begins to clamour for the fosse to be filled up.
[ترجمه ترگمان]تمام ارتش به دنبال the به راه افتاد تا از اینجا پر شود
[ترجمه گوگل]کل ارتش شروع به پریدن می کند تا پر شود

2. Advantage Lighting systems, a system installed by Fosse Contracts, also offers lower height columns at 6 metres.
[ترجمه ترگمان]مزیت سیستم های نورپردازی، سیستمی که توسط قراردادهای Fosse نصب شده است، همچنین ستون های بلندی را در ۶ متر ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم های نورپردازی مزیت، یک سیستم نصب شده توسط قراردادهای Fosse، همچنین ستون های ارتفاع پایین را در 6 متر ارائه می دهد

3. They preferred to sit it out on the Fosse Way.
[ترجمه ترگمان]ترجیح میدن تو راه فاسی بشینن
[ترجمه گوگل]آنها ترجیح دادند آن را در Fosse Way بنشانند

4. It's only the ragamuffins chasing Caesar down the Fosse Way.
[ترجمه ترگمان]اون بی ragamuffins که دنبال \"سزار\" تو راه فاسی هستش
[ترجمه گوگل]این فقط ragamuffins قتل Caesar پایین Fosse راه

5. Fosse said 50 patients were "severely wounded" when an Israeli airstrike hit a food market in Gaza City.
[ترجمه ترگمان]Fosse گفت که در اثر حمله هوایی اسرائیل به بازار مواد غذایی در شهر غزه، ۵۰ بیمار \"به شدت مجروح\" شده اند
[ترجمه گوگل]فسس گفت، هنگامی که یک حمله هوایی اسرائیل به بازار مواد غذایی در شهر غزه رخ داد، 50 بیمار به شدت زخمی شدند

6. Fosse is widely considered to be among the most innovative and influential choreographers of the 20th Century.
[ترجمه ترگمان]Fosse به طور گسترده در بین تاثیرگذارترین و تاثیرگذارترین choreographers قرن بیستم در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]Fosse به طور گسترده ای در نظر گرفته شده است که یکی از نوازندگان نوآورانه و تاثیرگذار قرن بیستم است

7. Cabaret, as filmed by Fosse, focused chillingly on the disparity between reality and illusion.
[ترجمه ترگمان]Cabaret، همان طور که توسط Fosse گرفته شده بود، روی اختلاف بین واقعیت و توهم تمرکز کرده بود
[ترجمه گوگل]کاباره، به عنوان فیلم برداری شده توسط Fosse، متمرکز بر تفاوت بین واقعیت و توهم متمرکز شده است

8. The whole army began to clamour for the fosse to be filled up.
[ترجمه ترگمان]تمام ارتش به دنبال fosse به راه افتاد که پر شود
[ترجمه گوگل]کل ارتش شروع به فریاد زدن کرد تا پر شود

9. Fosse shot the film largely on location in Manhattan.
[ترجمه ترگمان]Fosse این فیلم را تا حد زیادی بر روی مکان مان هاتان هدف گلوله قرار داد
[ترجمه گوگل]Fosse فیلم را عمدتا در محل منهتن شلیک کرد

10. Fosse again illumined the gap between what we pretend and who we might really be, this time exploiting details of his own personal life.
[ترجمه ترگمان]فاس دوباره شکاف بین چیزی که ما وانمود می کنیم و واقعا هستیم، باز کرد، این بار جزئیات زندگی شخصی خودش را در دست داشت
[ترجمه گوگل]Fosse دوباره شکاف بین آنچه که ما وانمود می کنیم و واقعا ممکن است، این بار از جزئیات زندگی شخصی اش بهره برداری کنیم

11. Eric Fosse, a Norwegian doctor there, said Hamas fighters were a small minority of the casualties brought in.
[ترجمه ترگمان]اریک Fosse، یک پزشک نروژی در آنجا گفت که مبارزان حماس اقلیت کوچکی از تلفات وارد شده بودند
[ترجمه گوگل]اریک فوز، یک پزشک نروژی، گفت که جنگجویان حماس اقلیت کوچکی از تلفات آورده شده بودند

12. He left the street, and, entering fosse, began a circuit, scanning the walls with morbid fascination.
[ترجمه ترگمان]از خیابان بیرون رفت، و به fosse وارد شد، شروع به جستجو کرد و با شیفتگی بیمارگونه دیوارها را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]او خیابان را ترک کرد، و وارد فوز شد، یک مدار را شروع کرد، دیوارها را با اسلحه مضر اسکن میکرد

13. Fosse directed five feature films.
[ترجمه ترگمان]Fosse پنج فیلم انیمیشن را کارگردانی کرد
[ترجمه گوگل]Fosse کارگردانی پنج فیلم است

14. Burials were also found in the south-western and southeastern suburbs, the clearest pattern occurring in Little Spittle west of the Fosse.
[ترجمه ترگمان]burials همچنین در حومه جنوب غربی و جنوب شرقی نیز یافت شدند که روشن ترین الگو در غرب Spittle غرب the اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]دفن ها نیز در حومه های جنوب غربی و جنوب شرقی یافت می شوند که واضح ترین الگو در Little Spittle در غرب Fosse است


کلمات دیگر: