1. intercollegiate athletics
ورزش های میان دانشگاهی
2. Our college team took the wooden spoon in the inter-collegiate league this season.
[ترجمه ترگمان]تیم کالج ما قاشق چوبی را در لیگ بین شاخه ای در این فصل به دست آورد
[ترجمه گوگل]تیم کالج ما این قاشق چوبی را در لیگ بین کالج در این فصل گرفت
3. In the early 1970s, 85 percent of all intercollegiate athletes were men.
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۷۰، ۸۵ درصد از همه ورزش کاران intercollegiate مرد بودند
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1970، 85 درصد از همه ورزشکاران بین المللی، مردان بودند
4. Plebes play any one of 21 intercollegiate sports or participate in intramurals.
[ترجمه ترگمان]Plebes هر کدام از ۲۱ رشته ورزشی را بازی می کنند یا در intramurals شرکت می کنند
[ترجمه گوگل]Plebes هر کدام از 21 ورزش بینالمللی را بازی می کند یا در اینترمروال ها شرکت می کند
5. Columbia University sponsors 29 intercollegiate teams competing in the Ivy League in NCAA Division I (I-AA for football).
[ترجمه ترگمان]۲۹ تیم برتر در دانشگاه کلمبیا در لیگ آی وی در لیگ قهرمانان آسیا (I - AA برای فوتبال)رقابت می کنند
[ترجمه گوگل]دانشگاه کلمبیا 29 تیم بینالمللی را در لیگ آیوی در بخش NCAA I (I-AA برای فوتبال) رقابت می کند
6. I was recruited to play intercollegiate basketball and became a professional player.
[ترجمه ترگمان]من استخدام شدم تا بسکتبال بازی کنم و به یک بازیکن حرفه ای تبدیل شدم
[ترجمه گوگل]من برای بازی بسکتبال بین دو تیم استخدام شدم و یک بازیکن حرفه ای شدم
7. The Department will foster the highest level of intercollegiate athletic competition and compete nationally in selected sports.
[ترجمه ترگمان]این دپارتمان بالاترین سطح رقابت ورزشی intercollegiate را افزایش خواهد داد و در سطح ملی در ورزش های منتخب رقابت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این گروه بالاترین سطح رقابت ورزشی بین المللی را تقویت خواهد کرد و در ورزش های انتخابی رقابت می کند
8. Each plan includes coverage for Emergency Medical Evacuation, Intercollegiate Sports, Acts of Terrorism and more!
[ترجمه ترگمان]هر برنامه شامل پوشش دهی برای تخلیه اورژانسی پزشکی، Intercollegiate ورزشی، اقدامات تروریستی و بیشتر است!
[ترجمه گوگل]هر برنامه شامل پوشش های اضطراری برای تخلیه پزشکی، ورزش میان فرهنگی، اعمال تروریستی و موارد دیگر است
9. The University's intercollegiate sports teams compete with regional rivals in men's and women's sports.
[ترجمه ترگمان]تیم های ورزشی intercollegiate دانشگاه با رقبای محلی در ورزش های مردان و زنان رقابت می کنند
[ترجمه گوگل]تیم های ورزشی بین المللی دانشگاه با رقبای منطقه ای در ورزش های مردان و زنان رقابت می کنند
10. The intercollegiate competence is, by nature, that of human resources, with the competition at higher level as its core.
[ترجمه ترگمان]صلاحیت intercollegiate، به وسیله طبیعت، از منابع انسانی، با رقابت در سطح بالاتر به عنوان هسته آن، در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]شایستگی میان گروهی، طبیعتا، از منابع انسانی است، با رقابت در سطح بالاتر به عنوان هسته آن
11. He takes part in the intercollegiate sports every year.
[ترجمه ترگمان]او هر ساله در ورزش های intercollegiate شرکت می کند
[ترجمه گوگل]او هر ساله در ورزش های بین المللی شرکت می کند
12. Anything less would be second-class citizenship in the world of intercollegiate sports.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که کم تر باشد شهروندی درجه دو در دنیای ورزش intercollegiate خواهد بود
[ترجمه گوگل]هرچیزی کمتر می شود شهروندی درجه دو در جهان از ورزش میان فرهنگی
13. Recently I was in Harvard as a special guest for the annual Taiwanese Students' Association, the Intercollegiate, where universities around the country congregate in Harvard for a day of celebration.
[ترجمه ترگمان]اخیرا من در هاروارد به عنوان یک مهمان ویژه برای انجمن دانشجویان تایوان، the، که در آن دانشگاه ها در سراسر کشور برای یک روز جشن در دانشگاه هاروارد جمع می شوند، بودم
[ترجمه گوگل]اخیرا من در هاروارد به عنوان مهمان ویژه برای انجمن دانشجویان تایوانی، Intercollegiate بودم که در آن دانشگاه ها در هاروارد یک روز جشن گرفتند
14. His decision to leave the team just on the eve of the intercollegiate tournament was certainly a bolt from the blue.
[ترجمه ترگمان]تصمیم او این بود که تیم را درست در شب عید پاک ترک کند بی تردید یک گلوله از سمت آبی بود
[ترجمه گوگل]تصمیم او برای ترک تیم فقط در آستانه مسابقات میانجیگری قطعا یک پیچ از آبی بود