کلمه جو
صفحه اصلی

intermittence


معنی : تناوب، نوبت، مکی، فاصله
معانی دیگر : مکک

انگلیسی به فارسی

مکث، فاصله، نوبت، تناوب


وقفه، تناوب، مکی، فاصله، نوبت


انگلیسی به انگلیسی

• periodic stopping and starting

مترادف و متضاد

تناوب (اسم)
shift, alternation, frequency, periodicity, intermittence, frequence, frequentation

نوبت (اسم)
shift, period, round, turn, alternation, periodicity, intermittence, innings, heat, tour, reprise

مکی (اسم)
pause, halt, intermittence, backset, check, breather, cunctation, delay

فاصله (اسم)
distance, interval, hiatus, interruption, space, intermittence, blank, spacing, timeout, interspace, interlude, discontinuity, interim, interregnum, interstice, lacuna

جملات نمونه

1. When Wen Changdao intermittence, will shout: for us outstanding guitar player young commander an applause.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ون Changdao intermittence فریاد می زند: برای ما نوازنده گیتار برجسته، فرمانده جوان یک تشویق
[ترجمه گوگل]هنگامی که وقفه ون چانگدائو، فریاد زد: برای ما قهرمان برجسته گیتار جوان فرقه ای کف زدن

2. The results show that reasonable intermittence time can improve the removal efficiency.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهند که زمان intermittence منطقی می تواند راندمان حذف را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که زمان وقفه معقول می تواند راندمان حذف را بهبود بخشد

3. Athletic intermittence, wife asks: Are you tired?
[ترجمه ترگمان]ورزش کار اهل ورزش پرسید: خسته شدی؟
[ترجمه گوگل]گذشت زمان ورزشی، همسر می پرسد آیا خسته هستید؟

4. Often can the headache of intermittence be what to trouble there is?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است سردرد of چیزی باشد که در آن مشکل وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]اغلب می تواند سردرد متناوب باشد، چه مشکلاتی وجود دارد؟

5. Next network of a week attacks intermittence, pattern 100.
[ترجمه ترگمان]شبکه بعدی حملات هفته intermittence، الگوی ۱۰۰ را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شبکه بعدی یک هفته حملات متقابل، الگو 100

6. Often a headache. Is intermittence migraine how to a responsibility? Be cerebral cancer?
[ترجمه ترگمان]غالبا سردرد دارد آیا intermittence میگرن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد؟ سرطان مغزی؟
[ترجمه گوگل]اغلب سردرد آیا گذر زمان میگرن چگونه به یک مسئولیت؟ سرطان مغزی باشید؟

7. In each ball's intermittence, on stand's scream the tennis etiquette will cast behind.
[ترجمه ترگمان]در هر مهمانی رقص، با جیغ و فریاد، ادب و نزاکت تنیس پشت سر گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]در تداخل هر توپ، در جیبت ایستاده، آداب تنیس پشت سر می گذارد

8. What disease is child intermittence strabismus?
[ترجمه ترگمان]کدام بیماری کودک intermittence strabismus است؟
[ترجمه گوگل]بیماری بیماری تنباکو در کودکان چیست؟

9. Intermittence dizziness, is eye faintness how to return a responsibility? Be urgent!
[ترجمه ترگمان]گیجی متناوب: ضعف چشم نحوه بازگشت به یک مسئولیت است؟ عجله کن!
[ترجمه گوگل]سرگیجه سرگیجه، کمبود چشم، چگونگی بازگشت مسئولیت است؟ فوری!

10. Tom entered upon his intermittence from his uncle.
[ترجمه ترگمان]تام از عمویش بیرون آمد
[ترجمه گوگل]تام به تناوب او از عمویش وارد شد

11. To observe 30 cases with low degree intermittence exotropia in children for 30 months without any treatment, and analyze the exotropia degree change and the stereoscopic vision change.
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده ۳۰ مورد با میزان کم intermittence exotropia در کودکان به مدت ۳۰ ماه بدون هیچ گونه درمان، و تحلیل تغییرات درجه exotropia و تغییر دیدگاه stereoscopic
[ترجمه گوگل]برای مشاهده 30 مورد با اگزوترروپی تعویق کم تعلیق در کودکان به مدت 30 ماه بدون هیچ گونه درمان، و تغییر درجه درجه اکوتروپیا و تغییر بینایی استریو کراک را بررسی کنید

12. Intermittence dizziness, is eye faintness how to return a responsibility?
[ترجمه ترگمان]گیجی متناوب: ضعف چشم نحوه بازگشت به یک مسئولیت است؟
[ترجمه گوگل]سرگیجه سرگیجه، کمبود چشم، چگونگی بازگشت مسئولیت است؟

13. What to eat to you can treat intermittence cough?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی برای خوردن با تو می تواند با سرفه intermittence بخورد؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی برای خوردن به شما می تواند سرفه متوقف شود؟

14. The pollutant sources of are divided into two kinds: continuous discharging type and intermittence discharging type.
[ترجمه ترگمان]منابع آلاینده of به دو نوع تقسیم می شوند: نوع تخلیه مداوم و نوع تخلیه intermittence
[ترجمه گوگل]منابع آلاینده به دو نوع تقسیم می شوند: نوع تخلیه مداوم و نوع تخلیه گذرا

15. Is this disease of gluttony of anorexia of a kind of intermittence?
[ترجمه ترگمان]این بیماری شکم پرستی of از نوع anorexia؟
[ترجمه گوگل]آیا این بیماری ناراحتی ناشی از یک نوع وقفه است؟


کلمات دیگر: