کلمه جو
صفحه اصلی

tracked


معنی : زنجیردار

مترادف و متضاد

زنجیردار (صفت)
tracked

جملات نمونه

1. the children tracked mud all over the house
بچه ها با پاهای گلی همه ی خانه را کثیف کردند.

2. the police tracked down the thieves
پلیس دزدان را گیر آورد.

پیشنهاد کاربران

در بر میگیرد


کلمات دیگر: