کلمه جو
صفحه اصلی

rhinal


معنی : خیشومی، وابسته به بینی
معانی دیگر : وابسته به بینی یا دماغ، بینی -

انگلیسی به فارسی

وابسته به بینی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to the nose; nasal.

• nasal, pertaining to the nose

مترادف و متضاد

خیشومی (صفت)
nasal, rhinal

وابسته به بینی (صفت)
nasal, rhinal

جملات نمونه

1. The main rhinal symptoms were cheese - like mucous discharge and nasal obstruction.
[ترجمه ترگمان]علایم اصلی rhinal شامل cheese مخاط و انسداد بینی هستند
[ترجمه گوگل]علائم اصلی رینین پنیر مانند تخلیه مخاطی و انسداد بینی بود

2. Have a person to know the problem of rhinal tumour? Enter please!
[ترجمه ترگمان]کسی هست که مشکل تومور rhinal رو بدونه؟ ! داخل شو، لطفا
[ترجمه گوگل]آیا فردی که مشکل تومور رین را می داند چیست؟ لطفا وارد شوید

3. Conclusion Marsupialization under nasal endospic is an effective simple operation to treat rhinal vestibule cyst, with little trauma and gentle reaction after operation.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Marsupialization تحت endospic بینی یک عمل ساده موثر برای درمان کیست rhinal vestibule با ضربه روحی و واکنش ملایم بعد از عمل است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: بیماری روده ای تحت آندوسکوپی بینی یک عمل ساده و موثر برای درمان کیست حنجره رحمی است که با ترومای کم و واکنش ملکولی بعد از عمل جراحی می شود

4. Objective To Compare the clinical effect of Cryosurgery and Microwave treatments on the rhinal mucous membrane of patients suffering from Chronic Hypertrophic Rhinitis.
[ترجمه ترگمان]هدف مقایسه اثر بالینی درمان های Cryosurgery و مایکروویو بر روی غشای mucous rhinal بیمار که از rhinitis مزمن hypertrophic رنج می برند
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه تاثیر بالینی درمانهای کریو جراحی و مایکروویو بر غشای مخاطی رحمی بیماران مبتلا به رینیت هیپرتروفیک مزمن

5. As a result of, this also is when climate dry and cold, rhinal mucous membrane also becomes dry and flimsy, get hurt very easily and cause small hemal rupture.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این امر زمانی است که آب و هوا خشک و سرد شود، غشا مخاطی به راحتی خشک و سست می شود و به راحتی آسیب می بیند و باعث گسیختگی ریز hemal می شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، این نیز زمانی است که آب و هوای خشک و سرد، غشای مخاط روده نیز خشک و شکننده است، به راحتی صدمه دیده است و باعث پارگی کبد کوچک می شود

6. Flu virus can come on along with infection the excrement and urine of birds pollutes birdhouse with rhinal secretion eduction, basket, mat makings.
[ترجمه ترگمان]ویروس سرماخوردگی می تواند همراه با عفونت و ادرار پرندگان pollutes آلوده به یک لانه کبوتر با secretion rhinal، سبد و حصیر بر آن وارد شود
[ترجمه گوگل]ویروس آنفلوآنزا می تواند همراه با عفونت دفع ادرار و ادرار پرندگان را از طریق ارگانیسم های ترشحی راین، ترشحات، ترشحات مضر آلود کند

7. Autumnal climate is dry, a lot of children can appear the lip of different level is weather-shack, rhinal bleed reach the skin is dry wait for a symptom.
[ترجمه ترگمان]آب و هوای autumnal خشک است، بسیاری از کودکان می توانند در سطح مختلفی ظاهر شوند - کلبه - کلبه، خون ریزی که به پوست می رسد، برای یک نشانه، خشک است
[ترجمه گوگل]آب و هوای پاییز خشک است، بسیاری از کودکان می توانند لب از سطوح مختلف به نظر برسند، آب و هوا است، رحم خونریزی به پوست منتهی می شود منتظر یک علامت باشد


کلمات دیگر: