کلمه جو
صفحه اصلی

monogamist


معنی : طرفدار داشتن یک همسر
معانی دیگر : مرد یا زنی که در یک زمان بیش ازیک همسرندارد، مرد یک زنه

انگلیسی به فارسی

monogamist، طرفدار داشتن یک همسر


انگلیسی به انگلیسی

• one who believes in marriage to one person; person who believes in having only one mate at a time

مترادف و متضاد

طرفدار داشتن یک همسر (اسم)
monogamist

جملات نمونه

1. A serial monogamist is someone who often has one girlfriend after another but is always faithful and loving.
[ترجمه ترگمان]سریال serial کسی است که اغلب یک دوست پس از دیگری دارد اما همیشه وفادار و دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]یک سریال تلویزیونی شخصی است که اغلب یک دوست دختر پس از دیگری دارد اما همیشه وفادار و دوست داشتنی است

2. Well, how about this question; are you a monogamist or sleaze ?
[ترجمه ترگمان]خب، نظرت در مورد این سوال چیه؟ تو از طرف دار یا sleaze؟
[ترجمه گوگل]خوب، چگونه در مورد این سوال؛ آیا شما یک مونوگامی یا سیلور است؟

3. A serial monogamist is someone who often has one another but is always faithful and loving.
[ترجمه ترگمان]سریال serial کسی است که اغلب کس دیگری را دارد اما همیشه وفادار و دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]منحصر به فرد سریال کسی است که اغلب یکی دیگر دارد اما همیشه وفادار و دوست داشتنی است

4. Kruger says one way of lengthening the lives of men is to promote a more monogamist and more financially egalitarian society.
[ترجمه ترگمان]کروگر بر این باور است که یک راه برای بلند کردن زندگی افراد، ترویج یک جامعه monogamist تر و بیشتر از نظر مالی است
[ترجمه گوگل]کروگر می گوید یک راه افزایش طول عمر مردان این است که یک جامعه مجردی و جامعه مالی تر را ترویج دهند

5. He says it would be virtually impossible for such a diverse and supportive family organization to evolve in a monogamist marrige.
[ترجمه ترگمان]او می گوید چنین سازمانی برای چنین سازمانی بسیار متنوع و حامی امکان پذیر نخواهد بود
[ترجمه گوگل]او می گوید تقریبا غیرممکن است که چنین سازمانی خانواده ای متنوع و حمایتی برای تکامل در مارگریج تکمیل شود

پیشنهاد کاربران

تک همسره


کلمات دیگر: