کلمه جو
صفحه اصلی

intercontinental


معنی : بین قاره ای، درون بری
معانی دیگر : (وابسته به یا رفت و آمد کننده میان دو یا چند قاره) میان اقلیمی، قاره پیما

انگلیسی به فارسی

بین قاره ای، درون بری


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: related to or carried on between or among continents.

- intercontinental tariff agreements
[ترجمه ترگمان] موافقتنامه های تعرفه بین قاره ای
[ترجمه گوگل] توافقنامه های تعرفه بین قاره ای

(2) تعریف: of or relating to travel or the ability to travel from continent to continent.

- an intercontinental airline flight
[ترجمه ترگمان] یک پرواز خطوط هوایی بین قاره ای
[ترجمه گوگل] یک پرواز هواپیمایی بین قاره ای
- an intercontinental missile
[ترجمه ترگمان] یک موشک بین قاره ای
[ترجمه گوگل] یک موشک بین قاره ای

• between continents
intercontinental is used to describe something that exists or happens between continents.
worldwide network of hotels belonging to bass hotels & resorts inc.

مترادف و متضاد

بین قاره ای (صفت)
intercontinental

درون بری (صفت)
intercontinental

جملات نمونه

1. an intercontinental missile
موشک قاره پیما

2. Last month Putin decided to retire silo-housed intercontinental ballistic missiles as their service lives expire.
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته، پوتین تصمیم گرفت تا زمانی که عمر خدمات آن ها منقضی می شود، موشک های بالیستیک بین قاره ای را جابجا کند
[ترجمه گوگل]در ماه گذشته، پوتین تصمیم به بازنشستگی موشک های بالستیک بین قاره ای در سیلوها را به حالت تعلیق درآورد

3. He is perplexed by the idea of effortless intercontinental telephoning and overnight shipment of packages.
[ترجمه ترگمان]او از ایده تلفن محض برای تلفن محض و حمل و نقل شبانه بسته ها، گیج و مبهوت است
[ترجمه گوگل]او توسط ایده تماس تلفنی بین قاره ای و حمل یک شبه بسته ها مبهوت شده است

4. The deal will eliminate heavy intercontinental missiles and multiple-warhead missiles, the most devastating weapons mankind has ever devised.
[ترجمه ترگمان]این معامله موشک های بین قاره ای و موشک های متعدد کلاهک را از بین خواهد برد که مخرب ترین سلاحی است که بشر تا کنون ابداع کرده است
[ترجمه گوگل]این معامله موشک های بین قاره ای سنگین و موشک های چندگانه را از بین می برد، بمباران ترین سلاح های بشر تاکنون طراحی شده است

5. The aircraft had begun its descent to Houston Intercontinental Airport when it disappeared from radar screens.
[ترجمه ترگمان]هواپیما فرود خود را به فرودگاه بین المللی هوستون در زمانی که از صفحه رادار ناپدید شد، آغاز کرده بود
[ترجمه گوگل]این هواپیما در حال حرکت به فرودگاه هوستون بین قاره ای بود که از روی صفحه نمایش رادار ناپدید شد

6. My successor spent several months on the intercontinental telephone lines trying to locate the debtors.
[ترجمه ترگمان]جانشین من چندین ماه را صرف خطوط تلفنی بین قاره ای کرده و سعی کرد که debtors را پیدا کند
[ترجمه گوگل]جانشین من چندین ماه در خطوط تلفن بین قاره ای در تلاش برای یافتن بدهکاران بود

7. The intercontinental B-1B bomber's electronic countermeasure system will never have the full capabilities touted by the Reagan administration.
[ترجمه ترگمان]سیستم الکترونیکی bomber بی - ۱ B هرگز قابلیت های کامل مدیریت ریگان را نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]سیستم دفاعمقابل الکترونیکی بمب افکن بین قاره ای B-1B هرگز توانایی های کامل توسط دولت ریگان نخواهد داشت

8. Intercontinental trade between North and South America has increased.
[ترجمه ترگمان]تجارت بین قاره ای بین آمریکای شمالی و جنوبی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]تجارت بین قاره ای بین آمریکای شمالی و جنوبی افزایش یافته است

9. The images appear to show an intercontinental ballistic missile being moved by train from the capital to a launch pad at Musudan-ri in the north-east of the country.
[ترجمه ترگمان]این تصاویر به نظر می رسد که یک موشک بالیستیک بین قاره ای را نشان می دهد که با قطار از پایتخت به یک سکوی پرتاب در Musudan در شمال شرق کشور حرکت می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تصاویر نشان دهنده یک موشک بالستیک بین قاره ای است که توسط قطار از پایتخت به یک پلت فرم پرتاب در Musudan-ri در شمال شرق کشور نشان داده می شود

10. This allows the reader to differentiate between theaterand intercontinental assets with ease.
[ترجمه ترگمان]این به خواننده اجازه می دهد تا بین دارایی های بین قاره ای theaterand به راحتی تمایز قائل شود
[ترجمه گوگل]این به خواننده اجازه می دهد که بین تئاتر و بین قاره ای با تمایز تمایز قائل شود

11. Reporting time for intercontinental flight is 2 hours before departure.
[ترجمه ترگمان]زمان گزارش برای پرواز بین قاره ای دو ساعت قبل از حرکت است
[ترجمه گوگل]زمان گزارش برای پرواز بین قاره ای 2 ساعت قبل از خروج است

12. The intercontinental missiles have extremely strong antipersonnel power.
[ترجمه ترگمان]موشک های بین قاره ای بسیار قوی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]موشک های بین قاره ای نیروهای ضد پرسونل بسیار قوی دارند

13. China to unveil new nuclear-capable intercontinental missiles on National Day.
[ترجمه ترگمان]چین قصد دارد تا موشک های هسته ای ملی هسته ای را در روز ملی رونمایی کند
[ترجمه گوگل]چین در روز ملی، موشک های بین قاره ای جدید هسته ای را به نمایش گذاشت

14. The Russians first fielded an intercontinental ballistic missile.
[ترجمه ترگمان]روس ها برای اولین بار یک موشک بالستیک قاره پیما را مورد بررسی قرار دادند
[ترجمه گوگل]روس ها اولین موشک بالستیک بین قاره ای را در اختیار داشتند

15. Intercontinental airlines may i help you?
[ترجمه ترگمان]شرکت هواپیمایی intercontinental میتونم کمکتون کنم؟
[ترجمه گوگل]خطوط هوایی بین قاره ای ممکن است به شما کمک کنم؟

an intercontinental missile

موشک قاره‌پیما


پیشنهاد کاربران

Intercontinental ballistic missile : موشک بالستیک قاره پیما

بالستیک یعنی چی ؟

موشک پرتابشی یا موشک بالستیک ( به انگلیسی: Ballistic missile ) به موشک هایی می گویند که تا ارتفاع بسیار بالایی اوج می گیرند ( که قسمتی از راه با موتور و مابقی راه را با استفاده از نیروی جاذبه زمین به سمت هدف می روند که مانند یک سقوط آزاد البته با هدایت صحیح است. موشک های بالیستیک معمولاً ارتفاع بسیار بالایی می گیرند و برخی از موشک های بالیستیک که برد بسیار بالایی دارند حتی از جو زمین نیز خارج می شوند و با استفاده از ماشین ورود مجدد ( RV ) به جو بازمی گردند.

موشک بالستیک در حقیقت یک ماشین تحویل موشک - مولد، شامل سامانه رهیابی و محفظه حمل مهمات است که اساساً علیه اهداف زمینی و سطحی مورد استفاده قرار می گیرد. انواع گوناگون موشک های بالستیک معمولاً بر حسب برد طبقه بندی می شوند. نوع خاصی از موشک های بالستیک وجود دارد که از زیردریایی ها شلیک می شود و SBLM نام دارد. در ساخت موشک های بالستیک، مبحث پیشرانه که مشخص کننده برد موشک است مهمترین مسئله محسوب می شود و پس از آن میزان توانایی حمل مهمات که قدرت تخریب آن را افزایش می دهد.

Missile that follows a sub - orbital ballistic flightpath

میان قاره ای


کلمات دیگر: