1. Snape wrote a receipt with a gold fountain pen.
[ترجمه ترگمان]اسنیپ یک رسید با قلم پر طلا نوشت
[ترجمه گوگل]اسنیپ رسید با قلم قلم طلایی نوشت
2. Silver cufflinks are £4 9 and a Waterman 100 fountain pen is £120.
[ترجمه ترگمان]نقره cufflinks ۴ \/ ۴ پوند و یک قلم ۱۰۰ Waterman ۱۰۰ fountain ۱۲۰ پوند است
[ترجمه گوگل]دکمه های نقره ای نقره ای £ 4 9 و قلم دستی Waterman 100 £ 120 است
3. The creation of the modern fountain pen is usually attributed to Lewis E Waterman in the 1880s.
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک خودکار fountain مدرن معمولا به لوییس E در دهه ۱۸۸۰ نسبت داده می شود
[ترجمه گوگل]ایجاد قلم قلموی مدرن معمولا در دهه 1880 به لوئیس ادم وترمن مربوط می شود
4. The Swan fountain pen and inkwell are filled from a large blue bottle of Stephens's ink.
[ترجمه ترگمان]قلم پر قو و دوات از یک بطری بزرگ آبی رنگ of پر شده است
[ترجمه گوگل]قل قل قلبی و جوجه کشی از یک بطری آبی بزرگ از جوهر استفان پر شده است
5. Filled it in with his fountain pen.
[ترجمه ترگمان]آن را پر کرد و با قلم his پر کرد
[ترجمه گوگل]آن را با قلم قلم خود پر کرده است
6. He drew a checkbook and fountain pen from his pocket, and wrote.
[ترجمه ترگمان]یک دسته چک را از جیبش بیرون کشید و نوشت
[ترجمه گوگل]او یک کتابچه راهنمای چهره و قلم قلم را از جیبش کشید و نوشت
7. The fountain pen is placed in a satin - covered small box, lined with beautiful silk ribbon.
[ترجمه ترگمان]قلم فواره در جعبه کوچک ساتن کوچک قرار دارد که با نوار ابریشمی زیبا ردیف شده است
[ترجمه گوگل]قلم قلمو در یک جعبه کوچک پوشش داده شده با ساتن قرار داده شده و با نوار روکش ابریشمی پوشانده شده است
8. He uses violet - colored ink in his fountain pen because it lasts longer.
[ترجمه ترگمان]او از جوهر بنفش رنگی در قلم خودنویس خود استفاده می کند، چون بیشتر طول می کشد
[ترجمه گوگل]او از جوهر رنگی بنفش خود در قلم قلمرو خود استفاده می کند، زیرا طول می کشد
9. I pulled out my fountain pen and wrote a note.
[ترجمه ترگمان]قلم fountain را بیرون کشیدم و یک یادداشت نوشتم
[ترجمه گوگل]قل قل قلمم را برداشتم و نوشتم
10. This is the cap of my fountain pen.
[ترجمه ترگمان]این کلاه fountain منه
[ترجمه گوگل]این کلاه قلم قلم من است
11. Can you twist the cap of this fountain pen off?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید این قلم فواره را از هم جدا کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید کلاه قلم قلموی خود را پیچ و تاب کنید؟
12. The student twisted the cap off a fountain pen.
[ترجمه ترگمان]محصل کلاه را از روی یک فواره برداشت
[ترجمه گوگل]دانش آموز کور قل قل قلبی را کشید
13. Requests the acceptance of a fountain pen forwarded herewith.
[ترجمه ترگمان]درخواست پذیرش یک قلم خودنویس در این ضمن رد و بدل می شود
[ترجمه گوگل]درخواست پذیرش یک قلم قلمروی شده را به این ترتیب ارسال می کند
14. As I bent over, my fountain pen fell to the ground.
[ترجمه ترگمان]وقتی خم شدم قلم فواره به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]وقتی من خم شدم، قلم قلمم به زمین افتاد
15. At first I thought of a fountain pen, but you've already got one.
[ترجمه ترگمان]اول به یک قلم فواره فکر کردم، اما تو یکی داری
[ترجمه گوگل]در ابتدا فکر کردم یک قلم قلم، اما شما قبلا یکی را داشته باشید