کلمه جو
صفحه اصلی

pintle


معنی : میله، ذکر، الت مردی
معانی دیگر : میله ای که در سوراخ و حلقه و غیره جای می گیرد، میله ای که چیزی به دور آن می گردد (مثل میله یا میخ لولای در)

انگلیسی به فارسی

(آمریکا، عامیانه) الت مردی، ذکر، میله


پینتلا، میله، الت مردی، ذکر


مترادف و متضاد

میله (اسم)
style, bar, beam, shaft, stalk, stem, probe, arbor, axis, axle, pivot, rod, spit, pintle, pillar, shank, scape, fust, tige, virgule

ذکر (اسم)
induction, mention, citation, recitation, penis, pintle

الت مردی (اسم)
penis, pintle


کلمات دیگر: