کلمه جو
صفحه اصلی

hysterectomy


معنی : بیرون اوردن زهدان یا رحم
معانی دیگر : (جراحی - برداشتن همه یا بخشی از رحم) زهدان برداری، جراحی بیرون اوردن زهدان یارحم

انگلیسی به فارسی

(جراحی) بیرون آوردن زهدان یارحم


هیسترکتومی، بیرون اوردن زهدان یا رحم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: hysterectomies
• : تعریف: surgical removal of the uterus and sometimes the ovaries.

• surgical removal of the uterus
a hysterectomy is a surgical operation to remove a woman's womb; a medical term.

مترادف و متضاد

بیرون اوردن زهدان یا رحم (اسم)
hysterectomy

جملات نمونه

1. She had to have a hysterectomy.
[ترجمه ترگمان]اون باید عمل جراحی عمل جراحی انجام داده باشه
[ترجمه گوگل]او باید هیسترکتومی داشته باشد

2. I then had to have a hysterectomy.
[ترجمه ترگمان]من مجبور شدم عمل جراحی عمل جراحی رو انجام بدم
[ترجمه گوگل]من بعدا مجبور بودم یک هیسترکتومی داشته باشم

3. She had had a complete hysterectomy and a repair.
[ترجمه ترگمان]عمل جراحی روی عمل جراحی عمل جراحی و عمل جراحی انجام داده بود
[ترجمه گوگل]او هیسترکتومی کامل و تعمیر داشت

4. Her doctor recommended she consider a hysterectomy.
[ترجمه ترگمان]پزشک او توصیه کرد که او یک hysterectomy را در نظر بگیرد
[ترجمه گوگل]دکتر او توصیه کرد که هیسترکتومی را در نظر بگیرد

5. A hysterectomy is a major operation with a long recovery period.
[ترجمه ترگمان]A یک عملیات بزرگ با دوره بهبود طولانی است
[ترجمه گوگل]هیسترکتومی یک عملیات عمده با دوره بازسازی طولانی است

6. A week ago she had a hysterectomy; a major operation that will take weeks, maybe months, to recover from.
[ترجمه ترگمان]یک هفته پیش او یک hysterectomy داشت؛ یک عملیات بزرگ که هفته ها و شاید ماه ها طول می کشد تا از بین برود
[ترجمه گوگل]یک هفته پیش او هیسترکتومی داشت یک عملیات عمده که چند هفته طول خواهد کشید، شاید چند ماه طول بکشد

7. Treatment may begin with simple or radical hysterectomy.
[ترجمه ترگمان]درمان ممکن است با hysterectomy ساده یا رادیکال آغاز شود
[ترجمه گوگل]درمان ممکن است با هیسترکتومی ساده یا رادیکال آغاز شود

8. Results:The incidence of hysterectomy was 0. 079%, thereinto, cesarean hysterectomy accounted for 80% and its main indications were placenta factors and uterine acratia.
[ترجمه ترگمان]نتایج: وقوع hysterectomy ۰ بود ۰۷۹ %، thereinto، cesarean hysterectomy ۸۰ % و نشانه های اصلی آن جفت و سلول های رحمی بودند
[ترجمه گوگل]یافته ها: میزان بروز هیسترکتومی 0 079٪ و هیسترکتومی سزارین٪ 80 بود و علائم اصلی آن فاکتورهای جفتی و آکراتا رحم بود

9. Radical hysterectomy, chemotherapy combined with dimethyl triazemo imidazole carboxamide(DTIC) and immunotherapy can improve the prognosis if the disease could be diagnosed in early stage.
[ترجمه ترگمان]hysterectomy رادیکال، شیمی درمانی ترکیبی با دی متیل triazemo ایمیدازول (DTIC)و immunotherapy می توانند پیش بینی کنند که بیماری در مرحله اولیه تشخیص داده شود
[ترجمه گوگل]هیسترکتومی رادیکال، شیمی درمانی همراه با دی متیل تریداموئیدازول کربوکسیامید (DTIC) و ایمونوتراپی می تواند پیش آگهی را بهبود بخشد، اگر بیماری در اوایل تشخیص باشد

10. Conclusion:LAVH and TVH are effective ways for hysterectomy. Each metrectomy has respective advantages.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: LAVH و TVH راه های موثری برای hysterectomy هستند هر metrectomy دارای مزایای مربوطه است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: LAVH و TVH روش های موثر برای هیسترکتومی هستند هر metrectomy دارای مزایای مربوطه است

11. Result: 58 cases with laparoscopic hysterectomy made success, no error was made.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: ۵۸ مورد با hysterectomy laparoscopic موفق شدند، هیچ خطایی انجام نشد
[ترجمه گوگل]نتیجه: 58 مورد با هیسترکتومی لاپاراسکوپی موفق شدند، هیچ خطایی نداشت

12. Myth : I must hae a hysterectomy to treat cervical cancer.
[ترجمه ترگمان]افسانه: من باید برای درمان سرطان گردن hae عمل کنم
[ترجمه گوگل]افسانه: من باید هیسترکتومی را برای درمان سرطان دهانه رحم انجام دهم

13. Its members conduct studies that are mainly sociological in nature, looking at questions like the importance of counselling to hysterectomy patients.
[ترجمه ترگمان]اعضای آن مطالعاتی را انجام می دهند که اساسا جامعه شناسی هستند و به سوالاتی مانند اهمیت مشاوره به بیماران hysterectomy نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]اعضای آن مطالعاتی را انجام می دهند که عمدتا جامعه شناختی هستند و به سوالاتی مانند اهمیت مشاوره به بیماران هیسترکتومی می پردازند

14. Kaiser spokeswoman Jamie Trevor said that patients are told that no sterilization procedure short of a complete hysterectomy can prevent pregnancy.
[ترجمه ترگمان]\"جیمی تروور\"، سخنگوی \"جیمی تروور\"، گفت که به بیماران گفته می شود که هیچ روش استریل کردن برای یک ضد عفونی کامل می تواند از بارداری جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]جیمی ترور، سخنگوی Kaiser گفت که بیماران گفته اند که هیچ روش استریلیزه کوتاهتر از هیسترکتومی کامل نمی تواند مانع از حاملگی شود

15. Nevertheless, though it is a major operation, with a significant complication and mortality rate, hysterectomy grows ever more popular.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، با وجود این که این یک عملیات بزرگ است و پیچیدگی و میزان مرگ و میر زیادی دارد، hysterectomy تا به حال محبوبیت بیشتری پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]با این وجود، هر چند که یک عملیات عمده است، با عوارض و مرگ و میر قابل توجه، هیسترکتومی رو به رشد است

پیشنهاد کاربران

هیسترکتومی یا زهدان برداری به عمل جراحی می گویند که در آن رحم را برمی دارند. این عمل رایج ترین عملی است که توسط پزشک زنان و به دو صورت کامل ( تنه، فوندوس و گردن رحم ) یا جزئی ( گردن رحم را برنمی دارند ) انجام می شود.


پس از برداشتن رحم، زن توانایی بچه دار شدن را از دست می دهد ( همچنین برداشتن لوله های فالوپ و تخمدان ) . اگر این عمل قبل از شروع یائسگی انجام شود در صورتی که لوله های فالوپ و هر دو تخمدان نیز همراه با رحم خارج شوند فرد وارد دورهٔ یائسگی می شود. هیسترکتومی همچون دیگر عمل های جراحی خطرات حین عمل و تأثیرات پس از عمل طولانی در پی دارد. به همین دلیل جراحی وقتی پیشنهاد می شود که روش دیگری برای درمان باقی نباشد.

اوفورکتومی ( برداشتن تخمدان ها ) معمولاً همراه هیسترکتومی برای کاهش احتمال بروز سرطان تخمدان انجام می شود.

این عمل معمولاً با برش قسمت پایین ناحیه شکم ( سوپراپوبیک ) به میزان ۱۰ سانتی متر انجام می شود.

I know two people in my life who just got a hysterectomy, and theyre thriving so apparently it ain’t necessary

hysterectomy ( پزشکی )
واژه مصوب: زهدان‏بَرداری
تعریف: درآوردن زهدان با عمل جراحی


کلمات دیگر: