معنی : فعل لازم
intransitive verb
معنی : فعل لازم
انگلیسی به فارسی
فعل لازم
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a verb that cannot have a direct object. In the sentence, "I ran for an hour," "ran" is an intransitive verb.
• verb that is never accompanied by a direct object (come, sit, walk, etc.)
مترادف و متضاد
فعل لازم (اسم)
intransitive, intransitive verb
جملات نمونه
1. The noun is followed by an intransitive verb.
[ترجمه ترگمان]اسم آن توسط یک intransitive intransitive خوانده می شود
[ترجمه گوگل]اسم به دنبال یک فعل غیر قابل انتقال است
[ترجمه گوگل]اسم به دنبال یک فعل غیر قابل انتقال است
2. Verbs that do not take object are called intransitive verbs.
[ترجمه ترگمان]Verbs که اعتراضی ندارند افعال intransitive نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]افعال که عمل را انجام نمی دهند افعال غیر قابل انتقال هستند
[ترجمه گوگل]افعال که عمل را انجام نمی دهند افعال غیر قابل انتقال هستند
3. In this dictionary the mark'vi'shows an intransitive verb.
[ترجمه ترگمان]در این فرهنگ، علامت vi، intransitive verb را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در این فرهنگ لغت، علامت'vi 'یک فعل غیرتجاری را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در این فرهنگ لغت، علامت'vi 'یک فعل غیرتجاری را نشان می دهد
4. Note the difference between the intransitive verb lie, meaning'be in a resting position'
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین فعل و انفعال فعل و انفعال درونی را یادداشت کنید، به این معنی که در وضعیت استراحت قرار دارید
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که تفاوت بین دروغ فعل غیر قابل انتقال، به معنای 'در حالت استراحت'
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که تفاوت بین دروغ فعل غیر قابل انتقال، به معنای 'در حالت استراحت'
5. Is this a transitive or an intransitive verb?
[ترجمه ترگمان]این رابطه رابطه مجازی یا یک فعل بدون رابطه است؟
[ترجمه گوگل]آیا این یک فعل تکراری یا غیر قابل انتقال است؟
[ترجمه گوگل]آیا این یک فعل تکراری یا غیر قابل انتقال است؟
6. An intransitive verb does not take any object.
[ترجمه ترگمان]فعل intransitive هیچ اعتراضی ندارد
[ترجمه گوگل]فعل غیر قابل انتقال هر جسم را نمی گیرد
[ترجمه گوگل]فعل غیر قابل انتقال هر جسم را نمی گیرد
7. In this dictionary the mark shows intransitive verb.
[ترجمه ترگمان]در این فرهنگ لغت، علامت intransitive verb را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در این فرهنگ لغت، علامت نشان می دهد فعل غیر قابل انتقال
[ترجمه گوگل]در این فرهنگ لغت، علامت نشان می دهد فعل غیر قابل انتقال
8. In this dictionary the mark shows an intransitive verb.
[ترجمه ترگمان]در این فرهنگ لغت، علامت intransitive verb را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در این فرهنگ لغت نشان دهنده یک فعل غیر قابل انتقال است
[ترجمه گوگل]در این فرهنگ لغت نشان دهنده یک فعل غیر قابل انتقال است
9. In the sentence 'I tried to persuade him, but he wouldn't come', 'come' is an intransitive verb.
[ترجمه ترگمان]در این جمله سعی کردم او را متقاعد کنم، اما او نخواهد آمد
[ترجمه گوگل]در جمله 'من سعی کردم او را متقاعد کنم، اما او نمی آمد،' آمده است 'یک فعل غیر قابل انتقال است
[ترجمه گوگل]در جمله 'من سعی کردم او را متقاعد کنم، اما او نمی آمد،' آمده است 'یک فعل غیر قابل انتقال است
10. Any halfway decent teacher should be able to explain the difference between transitive and intransitive verbs.
[ترجمه ترگمان]هر معلم نیمه decent باید بتواند تفاوت بین متعدی و افعال intransitive را توضیح دهد
[ترجمه گوگل]هر معلم نایاب در نیمه راه باید قادر به توضیح تفاوت بین افعال تکراری و غیر قابل انتقال باشد
[ترجمه گوگل]هر معلم نایاب در نیمه راه باید قادر به توضیح تفاوت بین افعال تکراری و غیر قابل انتقال باشد
11. Next, we will say something about transitive verb and intransitive verb.
[ترجمه ترگمان]سپس در مورد متعدی و intransitive verb صحبت خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]بعد، ما در مورد فعل تکراری و فعل غیر قابل انتقال خواهیم گفت
[ترجمه گوگل]بعد، ما در مورد فعل تکراری و فعل غیر قابل انتقال خواهیم گفت
پیشنهاد کاربران
فعل لازم، فعلی که به مفعول نیاز نداره مثل walk
intransitive verb ( زبانشناسی )
واژه مصوب: فعل ناگذر، فعل لازم
تعریف: ← ناگذر
واژه مصوب: فعل ناگذر، فعل لازم
تعریف: ← ناگذر
کلمات دیگر: