1. Coal seams intermixed with iron ore.
[ترجمه ترگمان]رگه های ذغال سنگ با سنگ آهن iron می شود
[ترجمه گوگل]کوارتز های زغال سنگ با سنگ آهن مخلوط می شوند
2. He intermixed with the crowd and soon disappeared.
[ترجمه ترگمان]او با جمعیت همراه شد و به زودی ناپدید شد
[ترجمه گوگل]او با جمعیت مخلوط شد و به زودی ناپدید شد
3. There are 14 different shades which can be inter-mixed by your colourist to achieve any colour.
[ترجمه ترگمان]۱۴ رنگ مختلف وجود دارد که می تواند توسط colourist شما ترکیب شود تا به هر رنگی برسد
[ترجمه گوگل]14 سایه متفاوت وجود دارد که می تواند رنگ آمیزی شده با رنگ های مختلف شما باشد
4. In the angle. head centrifuge, no appreciable intermixing occurs. 2
[ترجمه ترگمان]در زاویه با استفاده از سانتریفیوژ، هیچ intermixing رخ نمی دهد ۲
[ترجمه گوگل]در زاویه سانتریفیوژ سر، هیچ اختلافی قابل توجهی رخ نمی دهد 2
5. Heavy rain was intermixed with snow and ice.
[ترجمه ترگمان]باران سنگین با برف و یخ پوشانده شده بود
[ترجمه گوگل]باران های شدید با برف و یخ مخلوط شدند
6. I obtained bluey greens by intermixing ultramarine with azure blue and/or Lascaux green.
[ترجمه ترگمان]من bluey سبز را با intermixing ultramarine با آبی لاجوردی و \/ یا سبز Lascaux به دست آوردم
[ترجمه گوگل]با استفاده از آمیختن اولترامارین با آفتاب آبی و / یا سبز Lascaux سبزی های آبی را به دست آوردم
7. For practical purposes, prefixes are required when you intermix vocabularies.
[ترجمه ترگمان]برای اهداف عملی، پیشوندها زمانی که ذخیره لغات را ذخیره می کنند مورد نیاز هستند
[ترجمه گوگل]برای مقاصد عملی، واژگان را به هم متصل کنید
8. The beverage intermix plant is the most important part in the whole production line. Its performance directly affects the component and taste of the beverage.
[ترجمه ترگمان]این کارخانه تولید کننده نوشیدنی مهم ترین بخش در کل خط تولید می باشد عملکرد آن مستقیما بر مولفه و مزه نوشیدنی تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]گیاه مخلوط نوشیدنی مهمترین بخش در کل خط تولید است عملکرد آن به طور مستقیم بر ترکیب و طعم نوشیدنی تاثیر می گذارد
9. Planes can and do intermix without the knowledge of the inhabitants of the particular planes involved.
[ترجمه ترگمان]هواپیماها می توانند بدون آگاهی ساکنان هواپیماهای خاص درگیر این کار را انجام دهند
[ترجمه گوگل]هواپیما می تواند بدون اطلاع از ساکنان هواپیماهای خاص درگیر شود
10. Why did another universe intermix itself with the universe of which Earth is a part?
[ترجمه ترگمان]چرا دنیای دیگری خودش را با جهان که زمین بخشی از آن است باز می گرداند؟
[ترجمه گوگل]چرا جهان دیگر خود را با جهان که زمین بخشی است متصل می کند؟
11. Oil and water do not intermix.
[ترجمه ترگمان]نفت و آب لوله کشی نمی شوند
[ترجمه گوگل]روغن و آب مخلوط نمیشوند
12. Such as wiretapping mode called "sniffer base on intermix mode".
[ترجمه ترگمان]چنین حالتی به نام \"استفاده از ردیاب در مد intermix\"
[ترجمه گوگل]مانند حالت wiretapping 'base sniffer on mode intermix' نامیده می شود
13. Humans learned to manipulate DNA and intermix that which may have never intermixed if left to natural world procreation .
[ترجمه ترگمان]انسان ها یاد گرفته اند که DNA و intermix را دستکاری کنند که ممکن است هرگز از زاد و ولد جهانی طبیعی رها نشود
[ترجمه گوگل]انسانها یاد گرفتند که DNA را مخلوط کرده و آن را مخلوط کنند، که ممکن است هرگز به هم متصل نشوند، در صورتی که به تولید دنیای طبقاتی متوسل شوند
14. Schema definitions and XSLT stylesheets may intermix the elements and attributes of their language with elements and attributes from other namespaces, so prefixes are needed.
[ترجمه ترگمان]نمودار الگو و سبک XSLT گنوم ممکن است عناصر و ویژگی های زبان خود را با عناصر و صفات از سایر namespaces متمایز کند، بنابراین پیشوندها مورد نیاز هستند
[ترجمه گوگل]تعاریف طرح و شیوه نامه XSLT ممکن است عناصر و ویژگی های زبان خود را با عناصر و ویژگی های دیگر فضاهای نامیش در هم آمیزد، بنابراین پیشوند ها مورد نیاز هستند