کلمه جو
صفحه اصلی

transshape


معنی : تغییر شکل دادن، تغییر ماهیت دادن، مسخ کردن
معانی دیگر : مس  کردن

انگلیسی به فارسی

تغییر شکل دادن، تغییر ماهیت دادن، مسخ کردن


ترانسپودر، تغییر شکل دادن، تغییر ماهیت دادن، مسخ کردن


مترادف و متضاد

تغییر شکل دادن (فعل)
transform, metamorphose, misshape, transfigure, reshape, transmogrify, transshape

تغییر ماهیت دادن (فعل)
metamorphose, transshape

مسخ کردن (فعل)
transshape


کلمات دیگر: