کلمه جو
صفحه اصلی

mogul


معنی : شخص بزرگ و با نفوذ
معانی دیگر : (در پیست اسکی) دست انداز، دیواره ی برفی لبه ی راه، برف انباشت، مغول (به ویژه شاخه ای از مغولان که در هندوستان حکومت می کردند)

انگلیسی به فارسی

مغول (به‌ویژه شاخه‌ای از مغولان که در هندوستان حکومت می‌کردند)


(M کوچک) آدم مقتدر، (مجازی) غول


مغول، شخص بزرگ و با نفوذ


انگلیسی به انگلیسی

• any of a series of mongolian emperors who ruled over india from 1526-1857; mongolian, mongol
important or influential person; mound or a bump on a ski slope (sports)
a mogul was a muslim ruler in india in the sixteenth to eighteenth centuries.
a mogul is an important, rich, and powerful businessman, especially one in the film or television industry.

مترادف و متضاد

شخص بزرگ و با نفوذ (اسم)
mogul

person who has great power, many possessions


Synonyms: executive, key player, king, magnate, notable, personage, potentate, prince, princess, queen, royalty, top brass, tycoon, VIP


جملات نمونه

1. The Mogul dynasty ruled over India for centuries.
[ترجمه ترگمان]سلسله مغولان به مدت چند قرن بر هند حکومت کردند
[ترجمه گوگل]سلطنت مگول قرنها در سراسر هند حکومت می کرد

2. Smashing down mogul fields all day long, day after day, sounds great to skiers in their 20s.
[ترجمه ترگمان]برای اسکی بازان در تمام روز، هر روز، روز بعد از روز، برای اسکی بازان در سن ۲۰ سالگی بسیار عالی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]در طول روز، روز به روز، زمین های مغول را سرکوب می کنید، برای 20 سالگی اسکی بازان عالی است

3. Ah, the life of the hip-hop mogul.
[ترجمه ترگمان] آه، زندگی مغول هیپ هاپ
[ترجمه گوگل]آه، زندگی هیپ هاپ مغول

4. Saskia tossed her burden into Tabitha's hands as Mogul shut the door.
[ترجمه ترگمان]saskia بار خود را به دست تابیتا انداخت که Mogul در را بست
[ترجمه گوگل]Saskia بار او را به دست Tabitha به عنوان مغول بسته شدن درب

5. Plastic Moguls For over 1years, artificial slope designers have attempted to reproduce that unique phenomenon of skiing, the mogul.
[ترجمه ترگمان]مغول ها برای بیش از یک سال تلاش کردند تا آن پدیده منحصر به فرد اسکی، این مرد بزرگ را دوباره تولید کنند
[ترجمه گوگل]پلاستیک Moguls برای بیش از 1 سال، طراحان شیب مصنوعی تلاش کرده اند که این پدیده منحصر به فرد از اسکی، مغول را تکثیر کند

6. Omar Mumtaz, 7 was a transport mogul before the 1979 Soviet invasion.
[ترجمه ترگمان]عمر ممتاز ۷ یک غول حمل و نقل قبل از تهاجم شوروی در سال ۱۹۷۹ بود
[ترجمه گوگل]عمر ممتاز، 7 قبل از حمله شوروی در سال 1979، یک انبار حمل و نقل بود

7. After a brief and unsuccessful career as a mogul, he is suddenly ousted by the bank.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک دوره کوتاه و ناموفق، او ناگهان توسط بانک سرنگون شد
[ترجمه گوگل]پس از یک کار کوتاه و ناموفق به عنوان یک مغول، او ناگهان توسط بانک برکنار شده است

8. Ashley Olsen, half of the mogul acting twins, placed 37th, while sister Mary-Kate didn't make the cut.
[ترجمه ترگمان]اشلی اولسون، نیمی از دوقلوها، دوقلوها را در جای خود قرار داده بود، در حالی که خواهرش مری - کیت بریدگی را درست نکرد
[ترجمه گوگل]اشلی اولسن، نیمی از دوقلوهای بازی مغولی، 37 ساله قرار گرفت، در حالی که خواهر ماری کیت برش را انجام نداد

9. A governor in India under the Mogul Empire.
[ترجمه ترگمان]یک فرماندار در هند تحت حکومت امپراتوری مغول
[ترجمه گوگل]فرماندار در هند تحت امپراتوری مغول

10. The legs extend for the next mogul in an aligned position.
[ترجمه ترگمان]این پاها برای غول بعدی در یک موقعیت همسو است
[ترجمه گوگل]پاها برای یک مغول بعدی در یک موقعیت هموار گسترش می یابند

11. Pre Jumping: Prejumping the face of the mogul pumping with heavy contact on the backside.
[ترجمه ترگمان]پریدن از روی زمین: Prejumping چهره این مرد بزرگ با تماس شدید بر پشت
[ترجمه گوگل]قبل از پریدن: جلوگیری از پمپاژ مغول با تماس سنگین در پشت

12. Billionaire Greek shipping mogul Aristotle Onassis is credited for kicking off the private-island trend in 1968 when he married Jackie Kennedy on Skorpios, his paradise in the Ionian Sea.
[ترجمه ترگمان]غول دریایی یونانی Billionaire ارسطو معروف به \"ارسطو Onassis\"، معروف به \"trend کندی\" در سال ۱۹۶۸ هنگامی که با جکی کندی در Skorpios، بهشت خود در دریای ایونی ازدواج کرد، اعتبار دارد
[ترجمه گوگل]پادشاه Billionaire یونانی حمل و نقل یونان ارسطو Onassis اعتبار داده شده است برای لگد کردن روند خصوصی جزیره در سال 1968، زمانی که او با جکی کندی در Scorpios، بهشت ​​خود را در دریای اونی، ازدواج کرد

13. In the words of old Hollywood mogul Samuel Goldwyn, they stayed away in droves.
[ترجمه ترگمان]به گفته سامویل Goldwyn، غول قدیمی هالیوود، آن ها دسته دسته دور ماندند
[ترجمه گوگل]به گفتهی ساموئل گلدویون، رئیسجمهور هالیوود قدیمی، آنها در غزه ماندند

14. But while your average business mogul 1 might have demanded a refund from the manufacturer, not Bertelli.
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که متوسط سطح کسب وکار شما ۱ ممکن است درخواست بازپرداخت از تولید کننده را داشته باشد، نه Bertelli
[ترجمه گوگل]اما در حالی که متوسط ​​1 کسب و کار شما ممکن است خواستار بازپرداخت از تولید کننده، نه Bertelli

پیشنهاد کاربران

( مجازی ) غول


کلمات دیگر: