کلمه جو
صفحه اصلی

monkey business


معنی : بامبول
معانی دیگر : شیطنت، مسخره بازی، بازیگوشی، کاسه زیر نیم کاسه، حقه بازی، دوز و کلک، کچلک بازی

انگلیسی به فارسی

کچلک بازی


انگلیسی به انگلیسی

• dubious activities, illegal business; fooling around, silly games
monkey business is slightly unacceptable, dishonest, or illegal behaviour; an informal expression.

مترادف و متضاد

بامبول (اسم)
trick, flam, monkey business, monkeyshines

shenanigans


Synonyms: absurdity, absurdness, antics, buffoonery, carrying-on, clowning around, craziness, disobedience, foolery, foolishness, hanky-panky, high jinks, hokey-pokey, horse feathers, horseplay, inanity, insanity, irresponsibility, ludicrousness, lunacy, misbehavior, mischief, mischief-making, monkeyshine, nonsense, poppycock, prank, silliness, stupidity, tommyrot


جملات نمونه

1. The teacher suspected that there had been some monkey business going on in the class.
[ترجمه ترگمان]معلم مظنون بود که در کلاس یک کسب وکار میمون وجود داشته است
[ترجمه گوگل]معلم مشکوک بود که برخی از کارهای میمون در کلاس انجام شده بود

2. Come on boys, let's cut out the monkey business and get down to work.
[ترجمه مهشید] پسرا بیاین شیطنت رو کنار بذاریم و مشغول کارمون شیم
[ترجمه sepideh] بجنبین پسرا . بیاین مسخره بازی رو تموم کنیم و بریم سراغ کارمون
[ترجمه ترگمان]بیاین بچه ها کار میمون رو تموم کنیم و بریم سر کار
[ترجمه گوگل]بیا پسران، بیایید کسب و کار میمون را قطع کنیم و به کار بپردازیم

3. There's been some monkey business going on here!
[ترجمه ترگمان]اینجا کار یک میمون بوده!
[ترجمه گوگل]برخی از کارهای میمون در اینجا وجود دارد!

4. Monkey business A legal case in Los Angeles County may have far-reaching implications for the rights of our closest non-human relatives.
[ترجمه ترگمان]تجارت میمون ها یک مورد قانونی در شهرستان لس آنجلس ممکن است اثرات گسترده ای برای حقوق نزدیک ترین خویشاوند غیر انسانی ما داشته باشد
[ترجمه گوگل]کسب و کار میمون یک پرونده قانونی در شهر لس آنجلس ممکن است پیامد های گسترده ای برای حقوق نزدیک ترین بستگان غیر انسانی داشته باشد

5. The proposal had become the victim of political monkey business and deceit.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد قربانی تجارت و نیرنگ میمون سیاسی شده بود
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد قربانی کسب و کار سیاسی میمون و فریب بود

6. It's monkey business a field trip to the zoo!
[ترجمه sepideh] رفتن به باغ وحش یک کار احمقانه است.
[ترجمه ترگمان]! یه سفر کاری میمونه - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]این کار میمون یک سفر به باغ وحش است!

7. There is too much monkey business going on in the governor's office.
[ترجمه ترگمان]کار تجاری زیادی در دفتر حاکم است
[ترجمه گوگل]در حوزه فرمانداری، کسب و کار میمون بیش از حد وجود دارد

8. Too much monkey business for me to get involved in.
[ترجمه ترگمان]برای من کار زیادی هست که بتونم خودمو قاطی این ماجرا کنم
[ترجمه گوگل]کسب و کار بیش از حد میمون برای من درگیر شدن

9. Stop the monkey business. This is serious!
[ترجمه azadeh] دست از ادا بازی و شوخی بردار این موضوع جدیه
[ترجمه ترگمان]کار میمون رو متوقف کن این قضیه جدیه
[ترجمه گوگل]کسب و کار میمون را متوقف کنید این جدی است

10. His wife could do nothing about his monkey business at the pub.
[ترجمه ترگمان]همسرش هیچ کاری در مورد کار monkey در کافه انجام نمی داد
[ترجمه گوگل]همسرش می تواند در مورد کسب و کار میمون خود را در میخانه انجام دهد

11. They are doing monkey business.
[ترجمه کامبیز] اونا دارن حقه بازی میکنند
[ترجمه ترگمان]دارند کار میمون را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]آنها در حال انجام کسب و کار میمون هستند

12. After the teacher left, there was a lot of monkey business in the class.
[ترجمه کامبیز] بعد ازینکه معلم رفت شیطنت های زیادی انجام شد
[ترجمه ترگمان]بعد از رفتن معلم، کاره ای میمون بسیاری در کلاس انجام شد
[ترجمه گوگل]پس از آنکه معلم به سمت چپ رفت، در کلاس می توانست کسب و کار بزرگی را انجام دهد

13. Just remember that on your side we want no monkey business of any kind.
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر داشته باش که ما به هیچ نوع تجارت میمون احتیاج نداریم
[ترجمه گوگل]فقط به یاد داشته باشید که در کنار ما هیچ کار میمون از هر نوعی را نمی خواهیم

پیشنهاد کاربران

رفتار احمقانه یا شیطنت آمیز و فریب کارانه


کلمات دیگر: