کلمه جو
صفحه اصلی

intension


معنی : شدت، سختی، سیری، کثرت، نیرومندی
معانی دیگر : قصد، برآن بودن، یازش، تشدید، فربود، ستهم سازی، تند و تیزی، حادی، شورمندی، intensity سختی، فزونی

انگلیسی به فارسی

( intensity ) سختی، شدت، فزونی، نیرومندی، کثرت


تمرکز، شدت، سختی، کثرت، سیری، نیرومندی


انگلیسی به انگلیسی

• connotation, meaning of an expression or term contrary to what it refers to; intensity; intensification

مترادف و متضاد

شدت (اسم)
intensity, acrimony, severity, force, gravity, violence, hardness, fury, inclemency, extremity, intension, duress, stringency, vehemence, tensity

سختی (اسم)
resistance, hardship, privation, rigor, intensity, calamity, distress, severity, violence, tenacity, adversity, hardness, difficulty, trouble, discomfort, rigidity, inclemency, solidity, intension, obstruction, complication, problem, cumber, implacability, inexorability, inflexibility, rigorism

سیری (اسم)
intensity, density, bellyful, satiety, fullness, satiation, intension, depth, tint

کثرت (اسم)
exuberance, intensity, intension, multiplicity

نیرومندی (اسم)
potency, intensity, force, power, vigor, intension, virility

جملات نمونه

1. The intension and function of NPO are introduced.
[ترجمه ترگمان]The و عملکرد of معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]تداوم و عملکرد NPO معرفی شده است

2. This paper illustrates the intension and extension of the terminology"effective bandwidth" in the context of real-time network accessing control, logic link control and deterministic queuing etc.
[ترجمه ترگمان]این مقاله the و بسط \"پهنای باند موثر\" عبارت \"پهنای باند موثر\" در زمینه دسترسی به کنترل دسترسی به کنترل، کنترل لینک منطقی و صف بندی قطعی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله نشان دهنده درگیری و گسترش پهنای باند اصطلاحی «موثر» در چارچوب کنترل دسترسی به شبکه در زمان واقعی، کنترل پیوند منطقی و صف بندی قطعی و غیره است

3. Through theoretical analysis, a deeper physical intension of the Freshal circular aperture diffraction is revealed.
[ترجمه ترگمان]از طریق تحلیل نظری، a فیزیکی عمیق تر از انکسار دیافراگم دایره ای شکلی عمیق تر آشکار می شود
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل نظری، یک فیزیکی عمیق از دیافراگم دایره ای Freshal نشان داده شده است

4. First part study for the intension that the commerciality supplements the medical insurance.
[ترجمه ترگمان]بخش اول مطالعه for که commerciality مکمل بیمه پزشکی هستند
[ترجمه گوگل]بخش اول بخاطر این نکته است که تجارتی بیمه درمانی را تکمیل می کند

5. In chapter one, the concept, intension and extension of the details are put out.
[ترجمه ترگمان]در فصل اول، مفهوم، intension و بسط جزئیات مشخص می شوند
[ترجمه گوگل]در فصل اول، مفهوم، انگیزه و گسترش جزئیات مشخص شده است

6. The environmental morals have their intension, the epitaxy and main content.
[ترجمه ترگمان]اخلاقیات محیطی intension، the و محتوای اصلی خود را دارند
[ترجمه گوگل]اخلاق زیست محیطی دارای انگیزه، اصولی و محتوایی اصلی است

7. The intension of incident shock waves is the main cause of whether the phenomenon of reattachment occur or not and the range of the separation.
[ترجمه ترگمان]برخورد امواج شوک الکتریکی دلیل اصلی این مساله است که آیا پدیده of رخ می دهد یا نه و گستره جدایی
[ترجمه گوگل]پیشگیری از امواج شوک حاد، علت اصلی این است که آیا پدیده اتصال مجدد یا نه و محدوده جدایی وجود دارد یا خیر

8. From the angle of fictitious capital? s intension and extension, this paper analyzes the above conclusions comparatively.
[ترجمه ترگمان]از زاویه سرمایه فرضی؟ این مقاله با تعمیم و گسترش این مقاله، نتایج بالا را نسبتا تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]از زاویه سرمایه فکری؟ در این مقاله نتایج و یافته های فوق را مقایسه می کنیم

9. The author thinks that the intension of capital earnings rate can be divided into paid-up capital, owned capital, total capital, operating capital and human capital.
[ترجمه ترگمان]نویسنده معتقد است که نرخ سود سرمایه را می توان به سرمایه پرداخت شده، سرمایه کلی، سرمایه عملیاتی، سرمایه انسانی و سرمایه انسانی تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]نویسنده معتقد است که پیش بینی میزان درآمد سرمایه می تواند به سرمایه پرداخت شده، سرمایه متعلق به، سرمایه کل، سرمایه عملیاتی و سرمایه انسانی تقسیم شود

10. When aesthetic judgment came off existence its intension was light and beautiful.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که داوری زیبایی به وجود آمد، intension سبک و زیبا بود
[ترجمه گوگل]وقتی قضاوت زیبایی شناختی از وجود خود خارج شد، انگیزه اش روشن و زیبا بود

11. For increases rubber dentiform bring 's intension and service life, Our factory increase wrap cloth on original basis, Can many use about in a.
[ترجمه ترگمان]برای افزایش intension rubber و زندگی خدماتی، افزایش صادرات کارخانه ما پارچه را به اساس اصلی افزایش می دهد، و می تواند در این زمینه از آن استفاده کند
[ترجمه گوگل]برای افزایش دینامیک لاستیک، باعث افزایش کارایی و عمر کارخانه ما می شود

12. Its' radiant intension higher tenfold to hundredfold compare with the betatron, spending shorter time on radiogram. higher resolution rate. Hope stream to strong, spot to small commonly.
[ترجمه ترگمان]intension درخشان آن برابر برابر برابر برابر برابر برابر با the است و زمان کوتاه تر را در radiogram سپری می کند نرخ رزولوشن بالاتر جریان امید به قوی، نقطه به نقطه معمولا کوچک است
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری تابش آن به ترتیب ده برابر برابر با صد برابر با بوترون است، زمان کوتاهتری در رادیوگرافی صرف می شود نرخ قطعنامه بالاتر امیدواریم که به شدت به نقطه ضعف، به طور کلی به نقطه کوچک برسد

13. Chapter two explains the concept and intension of customer value.
[ترجمه ترگمان]فصل دو مفهوم و مفهوم ارزش مشتری را توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]فصل دوم توضیح مفهوم و درک ارزش مشتری است

14. Based on modell about IST's Influence on the enterprises' long term competitive advantage, this article bring forward the index system and general appraisable system to estimate the intension.
[ترجمه ترگمان]براساس modell در مورد تاثیر IST در مزیت رقابتی بلند مدت شرکت ها، این مقاله سیستم شاخص و سیستم appraisable عمومی را به منظور برآورد the مطرح می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس مدل در مورد تاثیر IST در مزایای رقابتی درازمدت شرکت ها، این مقاله سیستم شاخص و سیستم قابل ارزیابی کلی را برای برآورد اهداف پیش رو ارائه می دهد

پیشنهاد کاربران

کلمه intension به معنای سختی و شدت است که متاسفانه این کلمه رو با intention اشتباه گرفتن و " قصد داشتن ترجمه کردن" همونطور که تفاوت بین این دو کلمه فقط یک حرفه، intention هم به معنای قصد و غرض از انجام کاری میباشد.

intension ( اصطلاح شناسی )
واژه مصوب: گسترة معنایی
تعریف: مجموعة مشخصه هایی که یک مفهوم را می سازند


کلمات دیگر: