کلمه جو
صفحه اصلی

monogyny


معنی : یک زنی، یک جفت گیری، یک زن گیری، داشتن یک زن
معانی دیگر : تک زنی، تک مادگی

انگلیسی به فارسی

یک زنی، یک جفت گیری، یک زن گیری، داشتن یک زن


انگلیسی به انگلیسی

• marriage to one woman at a time

مترادف و متضاد

یک زنی (اسم)
monogamy, monogyny

یک جفت گیری (اسم)
monogyny

یک زن گیری (اسم)
monogyny

داشتن یک زن (اسم)
monogyny


کلمات دیگر: