کلمه جو
صفحه اصلی

internationalize


معنی : بین المللی کردن
معانی دیگر : میان هاوشی کردن

انگلیسی به فارسی

بین المللی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: internationalizes, internationalizing, internationalized
مشتقات: internationalization (n.)
(1) تعریف: to make international.

(2) تعریف: to place under the combined control or protection of many nations.

• make international; bring under the jurisdiction of two or more nations (also internationalise)

مترادف و متضاد

بین المللی کردن (فعل)
internationalize

جملات نمونه

1. Larger manufacturers have been encouraged to internationalize their operations.
[ترجمه ترگمان]تولیدکنندگان بزرگ تر تشویق شده اند تا عملیات های خود را بین المللی کنند
[ترجمه گوگل]سازندگان بزرگ تر تشویق شده اند که بین المللی کردن عملیات خود را انجام دهند

2. Should the Suezand Panama Canals be internationalized?
[ترجمه ترگمان]آیا the پاناما باید internationalized باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا کانال سوئزاند پاناما باید بین المللی باشد؟

3. Bob Marley internationalized reggae, making it known throughout the world.
[ترجمه ترگمان]باب مارلی می گوید رگی را که در سراسر جهان شناخته شده است
[ترجمه گوگل]باب مارلی بین المللی رگی، آن را در سراسر جهان شناخته شده است

4. The crisis has become internationalized.
[ترجمه ترگمان]بحران تبدیل به internationalized شده است
[ترجمه گوگل]بحران بین المللی شده است

5. So for the future, plans are to internationalize the project and implement CRC checksums.
[ترجمه ترگمان]بنابراین برای آینده، برنامه ها در نظر دارند پروژه را بین المللی کرده و CRC CRC را اجرا کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین برای آینده، برنامه ریزی برای بین المللی کردن پروژه و اجرای چک های CRC است

6. China is continuing to step up efforts internationalize its parochial currency, the yuan or renminbi.
[ترجمه ترگمان]چین به افزایش تلاش ها در بین المللی سازی واحد پول، یوآن یا renminbi ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]چین در حال تلاش برای تقویت تلاش های بین المللی پول محلی خود، یوآن یا رینینبلی است

7. Therefore it is our task now to internationalize and localize the code to.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این وظیفه ما است که بین المللی سازی کنیم و کد را محلی کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین اکنون وظیفه ما این است که کد را به صورت بین المللی و محلی سازی کنیم

8. Thirdly, internationalize university administration with the aid of information technology.
[ترجمه ترگمان]سوم، بین المللی سازی دانشگاه با کمک فن آوری اطلاعات
[ترجمه گوگل]ثالثا، با کمک فناوری اطلاعات، دانشگاه را بین المللی می کند

9. The Shelmerdine Committee concluded that international civil aviation should be internationalized and placed under an international authority.
[ترجمه ترگمان]کمیته شلمردین به این نتیجه رسید که هوانوردی غیرنظامی بین المللی باید internationalized و تحت یک مرجع بین المللی قرار گیرد
[ترجمه گوگل]کمیته شلمردین نتیجه گرفت که بین المللی حمل و نقل هوایی باید بین المللی و تحت اختیارات بین المللی قرار گیرد

10. Perhaps conscious of this disadvantage, one of his first acts after the war was to internationalize the college of cardinals.
[ترجمه ترگمان]شاید این عیب یکی از اولین اقدامات او بعد از جنگ، بین المللی کردن کالج کاردینال ها بود
[ترجمه گوگل]شاید از این ضعف آگاه باشد، یکی از اولین اقداماتش بعد از جنگ، آن است که کالج کاردینالها را بینالمللی کند

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

12. The traffic signal lamp of the important composition part controlled as the traffic should internationalize too.
[ترجمه ترگمان]چراغ سیگنال ترافیک بخش مهم ترکیب کنترل می شود چون ترافیک نیز باید بین المللی شود
[ترجمه گوگل]لامپ سیگنال ترافیک بخش مهمی از ترکیب که به عنوان ترافیک کنترل می شود نیز باید بین المللی باشد

13. Through the E - marketing makes the situation of recreation agriculture management to modernize, liberalize, internationalize gradually.
[ترجمه ترگمان]از طریق بازاریابی الکترونیکی وضعیت مدیریت بخش کشاورزی را برای مدرنیزه کردن، آزاد کردن و بین المللی کردن تدریجی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]از طریق بازاریابی الکترونیکی باعث می شود وضعیت مدیریت کشاورزی تفریحی به تدریج نوسازی، آزاد سازی، بین المللی شدن شود

پیشنهاد کاربران

بین المللی سازی

جنبه جهانی دادن



کلمات دیگر: