1. It is an offence to sell intoxicating liquor to anyone under the age of 1
[ترجمه ترگمان]فروش مشروبات intoxicating به هر کس زیر ۱ سال، یک جرم محسوب می شود
[ترجمه گوگل]جرم فروش مشروبات الکلی به افراد زیر سن 1 سالگی است
2. Power can be intoxicating.
[ترجمه ترگمان]قدرت می تونه باعث intoxicating بشه
[ترجمه گوگل]قدرت می تواند سمی باشد
3. Music is sweet, pleasing and intoxicating, and it has the magical power to influence and change how people feel, think and act. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]موسیقی شیرین، خوشایند و مست کننده است، و قدرت جادویی داردکه چگونه مردم احساس می کنند، فکر می کنند و عمل می کنند دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]موسیقی شیرین، دلپذیر و سوزاننده است و دارای قدرت جادویی است تا نفوذ و تغییر چگونگی احساس، فکر کردن و رفتار مردم را تغییر دهد دکتر T P Chia
4. Sense reels with the intoxicating frenzy.
[ترجمه ترگمان]حس می کنم که حس می کنم دارم دیوونه میشم
[ترجمه گوگل]رول های احساس با دیوانگی شربت
5. Whip it into a frothy, intoxicating potion.
[ترجمه ترگمان] اینو به معجون \"frothy\" مخلوط کن
[ترجمه گوگل]آن را به یک نوشیدنی معطر و مزه کننده بچشید
6. Most were attracted by her intoxicating combination of beauty, wit and charm, but others were cowed.
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها مجذوب ترکیب intoxicating زیبایی، ظرافت و جذابیت او شده بودند، ولی دیگران مرعوب و مرعوب شده بودند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها توسط ترکیبی از شربت زیبایی، شوخ طبعی و جذابیت جذب شده بودند، اما دیگران گاو بودند
7. The result is a dark, intoxicating fable about the limits of imagination and the power of memory.
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک داستان تیره و intoxicating در مورد محدودیت های تخیل و قدرت حافظه است
[ترجمه گوگل]نتیجه یک افسانه تیره و مضر در مورد محدودیت های تخیل و قدرت حافظه است
8. The intoxicating aroma of fresh baked bread can, indeed, chase away the blues.
[ترجمه ترگمان]بوی مست کننده نان تازه، می تواند بر افسردگی غلبه کند
[ترجمه گوگل]عطر و بوی معطر نان تازه پخته شده در واقع می تواند بلوز را از بین ببرد
9. On this heady diet we move from intoxicating anticipation to deep despair.
[ترجمه ترگمان]بعد از خوردن این رژیم غذایی، از امید intoxicating به یاس و ناامیدی حرکت می کنیم
[ترجمه گوگل]در این رژیم رژیمی ما از پیش بینی سمی به ناامیدی عمیق می رویم
10. There is an immense amount of space, an intoxicating amount.
[ترجمه ترگمان]فضای بیکران فضا، مقدار intoxicating وجود دارد
[ترجمه گوگل]مقدار فضایی زیادی وجود دارد
11. The flowers gave forth an intoxicating scent.
[ترجمه ترگمان]گل ها بوی intoxicating می دادند
[ترجمه گوگل]گل ها یک عطر و بوی سمی را به وجود آوردند
12. The men who seek intoxicating cups are men who invite their fates.
[ترجمه ترگمان]مردانی که در جستجوی cups هستند کسانی هستند که fates را دعوت می کنند
[ترجمه گوگل]مردانی که به دنبال فریب خوردن هستند مردانی هستند که سرنوشت خود را دعوت می کنند
13. An amendment outlawing sale of intoxicating liquors ( 1920 ) was repealed in 193
[ترجمه ترگمان]یک اصلاحیه که به غیر از فروش مشروبات الکلی intoxicating (۱۹۲۰)غیرقانونی شد، در ۱۹۳ مورد اجرا قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اصلاحیه فروش مواد مخدر مشروب (1920) در سال 193 لغو شد
14. And an extraspecial thank you, Mom, for the intoxicating smell of freshly baked brownies!
[ترجمه ترگمان]و یه تشکر از تو، مامان برای بوی مست کننده کیک تازه پخته شده
[ترجمه گوگل]و متاسفانه اضافی فوق العاده، مامان، برای بو بوی شراب تازه پخته شده!
15. Our signature blend is an intoxicating combination of lavender, tangerine and cananga.
[ترجمه ترگمان]ترکیب امضای ما ترکیبی intoxicating از اسطوخودوس، نارنگی و cananga می باشد
[ترجمه گوگل]ترکیب امضا ما یک ترکیب مضر اسطوخودوس، نارنگی و کانبان است