کلمه جو
صفحه اصلی

trafficker


معنی : کالا، کسب، تاجر، دسیسه، پشت هم انداز، سودا گر، دکان دار، کاسب
معانی دیگر : تاجر، سوداگر، کاسب، دکان دار، پشت هم انداز، دسیسه

انگلیسی به فارسی

تاجر، سوداگر، کاسب، دکان دار، پشت هم انداز، دسیسه


قاچاقچی، تاجر، کسب، کالا، کاسب، دکان دار، پشت هم انداز، دسیسه، سودا گر


انگلیسی به انگلیسی

• seller, one who deals or trades (especially illegal drugs)
a trafficker in particular goods, for example drugs, is a person who buys or sells them illegally.

مترادف و متضاد

کالا (اسم)
article, object, stuff, lot, commodity, merchandise, ware, traffic, trafficker, mercery

کسب (اسم)
avocation, vocation, trade, metier, traffic, trafficker

تاجر (اسم)
trafficker, monger, chapman, businessman, merchant, tradesfolk

دسیسه (اسم)
complot, trafficker, frame-up, plot, conspiracy, machination

پشت هم انداز (اسم)
trafficker, intrigant, intriguant

سوداگر (اسم)
tradesman, trafficker, merchant, trader, transactor

دکان دار (اسم)
tradesman, trafficker, shopkeeper, storekeeper

کاسب (اسم)
tradesman, trafficker

جملات نمونه

1. A drug trafficker was arrested by the police yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک قاچاقچی مواد مخدر توسط پلیس دستگیر شد
[ترجمه گوگل]دیروز یک پلیس قاچاقچی مواد مخدر توسط پلیس دستگیر شد

2. The police caught an international arms trafficker.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک قاچاقچی اسلحه بین المللی را دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]پلیس یک قاچاقچی بین المللی اسلحه را گرفت

3. A leading cocaine trafficker has been indicted by the United States government.
[ترجمه ترگمان]یک قاچاقچی برجسته کوکائین توسط دولت ایالات متحده تحت تعقیب بوده است
[ترجمه گوگل]یک دولت پیشرو در زمینه حمل و نقل مواد مخدر کوکائین است

4. In narcocorridos, the trafficker prevails, and crime pays.
[ترجمه ترگمان]در narcocorridos، قاچاقچی وجود دارد و جرم پول می پردازد
[ترجمه گوگل]در نارکوکریدها، قاچاقچیان غلبه می کنند و جرم می پردازد

5. Whatever was asked for, the air trafficker had not replied.
[ترجمه ترگمان]قاچاقچی، هر چیزی که از او خواسته بود، قاچاقچی گری جواب نداده بود
[ترجمه گوگل]هرچیزی که برایش خواسته شد، قاچاقچی هوا پاسخ نداد

6. This creates an offence of assisting a drug trafficker to retain the benefits of his or her proceeds.
[ترجمه ترگمان]این باعث جرم کمک به یک قاچاقچی مواد مخدر برای حفظ منافع حاصل از درآمدش می شود
[ترجمه گوگل]این باعث نقض کمک به قاچاقچی مواد مخدر می شود تا مزایای درآمدش را حفظ کند

7. The drug trafficker is about the condition of the traditional concert.
[ترجمه ترگمان]قاچاقچی مواد مخدر در مورد شرایط کنسرت سنتی است
[ترجمه گوگل]قاچاقچی مواد مخدر در مورد شرایط کنسرت سنتی است

8. Your source is a known drug trafficker and accomplice to murder? Is that right?
[ترجمه ترگمان]منبع تو یه قاچاقچی مواد مخدر و شریک جرم بوده؟ این درسته؟
[ترجمه گوگل]منبع شما یک قاچاقچی و متهم به قتل است؟ درست است؟

9. A newspaper reported yesterday that a drug trafficker died from ingesting large doses of heroin.
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه دیروز گزارش داد که یک قاچاقچی مواد مخدر با خوردن مقادیر زیادی هروئین کشته شده است
[ترجمه گوگل]یک روزنامه روز گذشته گزارش داد که یک قاچاقچی مواد مخدر در اثر استفاده از دوزهای زیاد هروئین جان خود را از دست داد

10. A violent drug trafficker in Colombia is behind bars in a luxurious prison in his hometown.
[ترجمه ترگمان]یک قاچاقچی مواد مخدر در کلمبیا در یک زندان لوکس در شهر خودش پشت میله های زندان است
[ترجمه گوگل]قاچاقچی مواد مخدر خشن در کلمبیا در پشت زندان ها در یک زندان لوکس در شهر خود قرار دارد

11. A fugitive drug trafficker was captured after two decades on the run.
[ترجمه ترگمان]پس از دو دهه دویدن، یک قاچاقچی مواد مخدر فراری دستگیر شد
[ترجمه گوگل]یک قاچاقچی مواد مخدر قاتل پس از دو دهه در دستگیری دستگیر شد

12. The drug trafficker is concerned about the condition of the traditional concert.
[ترجمه ترگمان]قاچاقچی مواد مخدر نگران شرایط کنسرت سنتی است
[ترجمه گوگل]قاچاقچی مواد مخدر در مورد شرایط کنسرت سنتی نگران است

13. The tormenting tough issue made the drug trafficker with tragic trait of character toss and turn.
[ترجمه ترگمان]این مساله سخت و دشوار، قاچاقچی مواد مخدر را با ویژگی دردناکی از تغییر شخصیت و تغییر شکل داد
[ترجمه گوگل]مسئله دشواری عذاب آور، قاچاقچی مواد مخدر را با صفات غم انگیز شخصیت ها و تبدیل شدن به آنها تبدیل کرد

14. The stunned once, the important drug trafficker of Taiwan be 19 - year - old young girl unexpectedly!
[ترجمه ترگمان]اولین قاچاقچی مواد مخدر تایوان که یک بار گیج شده بود، به طور غیر منتظره ای دختر ۱۹ ساله جوان خواهد بود!
[ترجمه گوگل]مجروح شدن یک بار، مهمترین قاچاقچی مواد مخدر تایوان، یک دختر جوان 19 ساله به طور غیر منتظره!

پیشنهاد کاربران

قاچاقچی


کلمات دیگر: