کلمه جو
صفحه اصلی

plangent


معنی : پر صدا، پیچنده و پر ارتعاش
معانی دیگر : (صدا) بلند، پرطنین، پر پژواک، در مورد صدا پیچنده و پر ارتعاش

انگلیسی به فارسی

(در مورد صدا) پیچنده و پر ارتعاش، پر صدا


پلنگ، پیچنده و پر ارتعاش، پر صدا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: plangently (adv.), plangency (n.)
(1) تعریف: sounding deeply or loudly.

- The cello's plangent notes signal the end of the peaceful mood of the piece.
[ترجمه ترگمان] نت های موسیقی ویولن سل، نشان دهنده پایان حالت آرام این قطعه هستند
[ترجمه گوگل] یادداشت های سلولی سلول می گوید پایان خلق و خوی صلح آمیز قطعه

(2) تعریف: having a sad or mournful sound; plaintive.

- In the fall, we hear the plangent cries of geese flying south in formation.
[ترجمه ترگمان] در پاییز، صدای فریاد plangent غاز را می شنویم که به سوی جنوب پرواز می کنند
[ترجمه گوگل] در پاییز، ما می شنویم گریه های لجستیک از غازها در جنوب به شکل تشکیل

• loud and tremulous (about a sound); melancholy, sad

مترادف و متضاد

پر صدا (صفت)
loud, orotund, noisy, full-mouthed, sonorous, plangent, uproarious

پیچنده و پر ارتعاش (صفت)
plangent

جملات نمونه

1. Then came the quiet plangent sound of a harpsichord.
[ترجمه ترگمان]سپس صدای آرام و آرام یک harpsichord به گوش رسید
[ترجمه گوگل]سپس صدای صدای ضبط صدای هارپس صدای شنیده شد

2. The altered states, the plangent electronic keyboards, and her use of Biblical text all conspire to create a portentous sound.
[ترجمه ترگمان]حالات تغییر یافته، the الکترونیکی plangent، و استفاده او از متن کتاب مقدس برای ایجاد یک صدای مهیب
[ترجمه گوگل]دولت های تغییر یافته، صفحه کلید المان های الکترونیکی و استفاده از متن کتاب مقدس خود را برای ایجاد یک صدای دلنشین ایجاد می کنند

3. Francie made a final plangent chord and took the fiddle from under his chin.
[ترجمه ترگمان]francie آخرین نغمه plangent را از زیر چانه بیرون آورد و از زیر چانه بیرون آورد
[ترجمه گوگل]Francie یک وصله ی نهایی یاری رسانده است و از زیر چانه ی او دست و پاگیر است

4. Enormous engine is plangent blow airline challenges civilian battalion the bugle of state - owned airline.
[ترجمه ترگمان]موتور بزرگ plangent ضربه ای است که خطوط هوایی غیرنظامی را به عنوان bugle خطوط هوایی دولتی به چالش می کشد
[ترجمه گوگل]موتور عظیم این هواپیمای خطوط هوایی است که هواپیمای غیرنظامی را در معرض حملات هواپیمایی دولتی قرار می دهد

5. Tang literators indited many plangent stories of marriage and love on the basis of former generations.
[ترجمه ترگمان]تانگ literators بسیاری از داستان های plangent از ازدواج و عشق را براساس نسل گذشته می داند
[ترجمه گوگل]ادبیات تانگ از بسیاری از داستان های ازدواج و عشق بر اساس نسل های گذشته یاد می شود

6. Since plangent engine agitate all round flow in disorder, push the flight number behind jolt unceasingly in fear.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که موتور plangent همه جریان چرخشی را آشفته می کند، شماره پرواز را پشت سر می گذارد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که موتور پلنگی در جریان اختلال جریان دارد، شماره پرواز را پشت سر گذاشته و به تدریج ترس می کند

7. Doubtless there are grizzled old dead-heads who got sober listening to the plangent harmonies of Dark Star.
[ترجمه ترگمان]بی شک there پیر مرده ای که هوشیار و هوشیار به گوش می رسد، به harmonies plangent ستارگان گوش می دهند
[ترجمه گوگل]بدون تردید، مرده های قدیمی که در حال غرق شدن هستند، گوش دادن به هماهنگی های رنگارنگ تاریک ستاره را آرام می کنند

8. Entering St Petersburg Conservatory at he shocked his professors with his angular harmonies, jagged rhythms and plangent colours.
[ترجمه ترگمان]وارد کنسرواتوار سنت پیترزبورگ وارد شد و استادان خود را با هارمونی angular، ریتم های ناهموار و رنگ های plangent تکان داد
[ترجمه گوگل]او در کنسرتو سنت پترزبورگ در حالیکه استادانش را با هماهنگی های زاویه ای اش، ریتم های ناهموار و رنگ های متناهی تکان داد

9. Today's world, a lot of places left already sprinkler and farm cattle, leaving even plangent machine times.
[ترجمه ترگمان]در دنیای امروز، بسیاری از مکان ها از قبل sprinkler و احشام را ترک کرده اند و حتی plangent بار ماشین را رها کرده اند
[ترجمه گوگل]جهان امروز، بسیاری از مکان ها در حال حاضر گاو آب پاش و گاو مزرعه، حتی زمان ماشین آلات قطار

10. When they are not knowing to listen to arrange, a train is plangent leave from far come.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها نمی دانند که ترتیب کار را بدهند، قطار از دور به حال خود رها می شود
[ترجمه گوگل]وقتی که آنها نمی دانند گوش دادن به ترتیب دادن، یک قطار قطار از آنجا دور می آید

11. Anyone familiar with the wounded cultural sites of Beijing in the post-Cultural Revolution years will be arrested by the author's plangent, and evocative, observations.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که با مکان های فرهنگی زخمی پکن در ساله ای بعد از انقلاب فرهنگی آشنا باشد، توسط plangent نویسنده و مشاهدات مهیج نویسنده دستگیر خواهد شد
[ترجمه گوگل]هر کسی که با سایت های فرهنگی زخمی پکن در سال های پس از انقلاب فرهنگی آشنا است، توسط نوشته های نویسندگان و مشاهدات جالب توجه دستگیر خواهد شد

پیشنهاد کاربران

صدای غمبار و حزن امیز


کلمات دیگر: