1. Erasure is a transmutative tone that allows that which one is complete with to be dissipated and released in the field.
[ترجمه ترگمان]Erasure یک لحن transmutative است که اجازه می دهد فرد کامل شود و در این زمینه آزاد شود
[ترجمه گوگل]پاک کردن یک لحظه انتقال است که اجازه می دهد که کدام یک کامل باشد تا بتواند در زمینه حذف شود و آزاد شود
2. The rock mass unloading and its transmutative phenomena has been an extrusive problem in the construction of a hydroelectric power station.
[ترجمه ترگمان]تخلیه دسته جمعی صخره و پدیده transmutative آن، مساله extrusive در ساخت نیروگاه برق آبی بوده است
[ترجمه گوگل]تخلیه توده سنگ و پدیده انتقال آن، یک مشکل اکستروژن در ساخت یک نیروگاه برق آبی بوده است
3. The coal transmutative degree and variational rule of coal seam physical character are different in the prospection for CBM. The situation restricted CBM industrialization in China.
[ترجمه ترگمان]درجه transmutative زغال سنگ و قاعده تغییرپذیری ویژگی های فیزیکی رگه ذغال سنگ در the برای CBM متفاوت هستند این وضعیت CBM صنعتی شدن در چین را محدود کرده است
[ترجمه گوگل]درجه تحمل پذیری زغال سنگ و قانون تنوع زیستی Character Character در جستجوی اطلاعات CBM متفاوت است اوضاع را محدود ساختن صنعتی CBM در چین
4. Saw Palmetto assists with the transmutative process during which the cell re- composes itself into a new genetic structure.
[ترجمه ترگمان]\"Palmetto\" با فرآیند transmutative که در طی آن سلول خود را تبدیل به یک ساختار ژنتیکی جدید می سازد، کمک می کند
[ترجمه گوگل]اره Palmetto با فرآیند transmutative کمک می کند که طی آن سلول دوباره خود را به ساختار جدید ژنتیکی تبدیل می کند
5. As the fear and pain releases through the transmutative process of ascension, then there is room for the heart to open and love to be restored as the foundation of human existence.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ترس و درد از طریق فرآیند transmutative شدن صعود می کند، پس جایی وجود دارد که قلب باز شود و عشق دوباره به عنوان پایه وجود انسانی احیا شود
[ترجمه گوگل]به عنوان ترس و درد از طریق فرایند transmutative از صعود منتشر شده است، پس از آن است که اتاق برای باز کردن قلب و عشق به عنوان پایه ای از وجود انسان وجود دارد
6. The transmutative state of broaching is gained by right of the preciseness of numerical analysis theory and the dependability of data.
[ترجمه ترگمان]حالت transmutative با استفاده از تئوری تجزیه و تحلیل عددی و قابلیت اعتماد به داده ها به دست می آید
[ترجمه گوگل]حالت تعاملی برش با حق دقیق نظریه تجزیه و تحلیل عددی و اعتبار داده ها به دست می آید
7. There are distributed the transmutative rock in the Hills area of Taishan Montain, the limestone stratum of the Paleozoic in the middle and south of Shandong.
[ترجمه ترگمان]سنگ transmutative در ناحیه هیلز از Taishan montain، لایه سنگ آهک of در وسط و جنوب شاندونگ توزیع شده است
[ترجمه گوگل]سنگ های انتقال دهنده در منطقه هیلز Taishan Montain، سنگ آهک پالئوزویک در وسط و جنوب شاندونگ توزیع شده است
8. As one releases the trauma, one transmutes each layer of pain, anger or fear, terror, torture or suffering, lust, jealousy or hate with transmutative tones of creation.
[ترجمه ترگمان]در حالی که فرد ضربه روحی را رها می کند، هر لایه از درد، خشم یا ترس، وحشت، شکنجه یا درد، شهوت، حسادت یا نفرت را با لحن transmutative ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که تروما را آزاد می کند، هر لایه ای از درد، خشم و یا ترس، ترور، شکنجه و یا رنج، شهوت، حسادت یا نفرت از لحاظ فراموشی ایجاد می شود
9. The author then explains its respective aspects, which include radiant effect, polymeric effect, accelerating effect, transmutative effect, and interactive effect.
[ترجمه ترگمان]سپس نویسنده جنبه های مربوطه خود را توضیح می دهد، که شامل تاثیر تابشی، تاثیر پلیمری، اثر شتاب، اثر transmutative و اثر تعاملی است
[ترجمه گوگل]سپس، نویسنده توضیح می دهد که جنبه های مربوطه، که شامل اثر تابشی، اثر پلیمری، اثر شتاب دهنده، اثر transmutative و اثر تعاملی است