کلمه جو
صفحه اصلی

ribbing


معنی : مسخرگی، مجموعهرگبرگ های برگ، ساختمان دنده های هر چیز، راهها یا خطوط بر جسته، مجموعه تیریا دگل های کشتی
معانی دیگر : (پارچه و بافتنی) شیار، طرح کبریتی، (کشتی یا قایق) دنده، دنده بندی بدنه

انگلیسی به فارسی

رینگ، مسخرگی، مجموعهرگبرگ های برگ، ساختمان دنده های هر چیز، راهها یا خطوط بر جسته، مجموعه تیریا دگل های کشتی


ساختمان دنده های هر چیز، راهها یا خطوط بر جسته،مجموعه تیریا دگل های کشتی، مجموعه رگبرگ های برگ،مسخرگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a series of ribs, as in the structure of a boat or in knitted fabric.
اسم ( noun )
• : تعریف: an act or instance of teasing.

• series or arrangement of ribs; act of teasing, act of mocking

مترادف و متضاد

مسخرگی (اسم)
farce, tomfoolery, drollery, buffoonery, ribbing

مجموعه رگبرگ های برگ (اسم)
ribbing

ساختمان دنده های هر چیز (اسم)
ribbing

راهها یا خطوط بر جسته (اسم)
ribbing

مجموعه تیریا دگل های کشتی (اسم)
ribbing

جملات نمونه

1. the spectators were ribbing the umpire
تماشاچیان داور مسابقه را دست می انداختند.

2. He took a lot of ribbing from other members of the crew.
[ترجمه ترگمان]او کاره ای زیادی را از بقیه اعضای خدمه انجام داد
[ترجمه گوگل]او از سایر اعضای خدمه بسیاری از رباطها را گرفت

3. They gave him a ribbing about his accent.
[ترجمه ترگمان]با لهجه او نوعی تمسخر به او دادند
[ترجمه گوگل]آنها در مورد لهجه خود به او ربطی دادند

4. I got quite a lot of ribbing from my team-mates.
[ترجمه ترگمان]من از طرف تیم هام خیلی مسخره شدم
[ترجمه گوگل]من از رقیب تیمم بسیار از رینگ استفاده کردم

5. He liked the ribbing on the cuffs of the sweater.
[ترجمه ترگمان] اون از مسخره کردن the خوشش میومد
[ترجمه گوگل]او رینگ بر روی کاف های ژاکت دوست داشت

6. It lacks the strong ribbing seen on many brachiopods.
[ترجمه ترگمان]آن فاقد the قوی است که در بسیاری از brachiopods دیده می شود
[ترجمه گوگل]این رباط های قوی بر روی بسیاری از براکیوپودها دیده می شود

7. His craft just keeps getting better, his gentle ribbing of modern human existence ever-more incisive.
[ترجمه ترگمان]هنر او به تدریج بهتر می شود، ribbing ملایم او از وجود انسانی مدرن و more
[ترجمه گوگل]صنایع دستی او فقط بهتر می شود، رگه های ملایم خود را از وجود انسان مدرن بیشتر درهم می شکند

8. If you use a ribbing attachment, again, knit at the lowest stitch size.
[ترجمه ترگمان]اگر از یک پیوند ribbing استفاده می کنید، دوباره به پایین ترین اندازه بخیه بزنید
[ترجمه گوگل]اگر از ضمیمه رینگ استفاده می کنید، دوباره با پایین ترین اندازه سوزن گره بزنید

9. Despite the preceding ribbing, I don't want to be accused of piling on.
[ترجمه ترگمان]با وجود the قبلی، من نمی خواهم که به روی هم انباشته شوند
[ترجمه گوگل]با وجود رینگ های قبلی، من نمی خواهم متهم به خلع سلاح شود

10. Am I advocating ribbing as a coping strategy?
[ترجمه ترگمان]آیا من از ribbing به عنوان یک استراتژی مقابله طرفداری می کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا من از روبینگ به عنوان یک استراتژی مقابله ای حمایت می کنم؟

11. His ribbing was gentle but persistent.
[ترجمه ترگمان]ribbing ملایم اما سمج بود
[ترجمه گوگل]رینگ او ملایم اما ماندگار بود

12. Am I advocating ribbing as a coping strategy? Absolutely.
[ترجمه ترگمان]آیا من از ribbing به عنوان یک استراتژی مقابله طرفداری می کنم؟ البته
[ترجمه گوگل]آیا من از روبینگ به عنوان یک استراتژی مقابله ای حمایت می کنم؟ کاملا

13. Ribbing a friend for being helplessly in love.
[ترجمه ترگمان]دوست داشتن یه دوست که داره عاشق میشه
[ترجمه گوگل]دوست داشتن را دوست نداشتن دوست بدار

14. Despite the preceding ribbing, I do not want to be accused of piling on.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، من نمی خواهم که به روی هم انباشته شوند
[ترجمه گوگل]با وجود رینگ های قبلی، من نمی خواهم متهم به خلع سلاح شود


کلمات دیگر: